بوداک و همکاران(۲۰۰۶) در بررسی عوامل خطر چاقی در یک مطالعه مقطعی نشان دادند که تغذیه با شیر مادر در دوران شیرخوارگی با شیوع اضافه وزن وچاقی در دوران کودکی ارتباطی ندارد(۶۰).
همچنین طبق یافته غیاثوند و همکاران (۱۳۸۸) ارتباط معنی داری بین مدت زمان تغذیه انحصاری با شیر مادر و صدک وزن در کودکان ۷-۶ ساله شهرستان شاهین شهر وجود نداشت(۶۵).
جدول شماره (۴) در ارتباط با وضعیت شاخص توده بدنی کودکان بر اساس زمان شروع تغذیه کمکی می باشد. این جدول نشان می دهد که ارتباط معنی دار آماری بین وضعیت وزن کودکان وسن شروع غذای کمکی وجود دارد(۰۴۳/۰P< ) بطوریکه درصد کودکان دارای اضافه وزن وچاق در گروهی که غذای کمکی را قبل از ۴ ماهگی شروع کرده اند(۶/۵۴%) نسبت به کودکانی که بعد از ۶ ماهگی غذای کمکی شروع کرده اند(۴/۲۹%) بیشتر بوده است
طبق یافته های هدیگر و همکاران (۲۰۰۱) در زمینه ی ارتباط تغذیه دوران شیرخوارگی و افزایش وزن دوران کودکی٬ زمان شروع تغذیه کمکی با هر ماه تاخیر باعث کاهش ۱/۰ درصدی افزایش وزن دوران کودکی بوده است (۰۰۱/۰P<) و بر اساس تحقیق کلانتری وهمکاران (۱۳۸۹) ارتباط بین سن شروع غذای کمکی با اضافه وزن وچاقی در کودکان ۷ ساله شهر شیراز معنی دار بود(۰۳۶/۰P<)(68).
همچنین یافته های لشان وهمکاران (۲۰۰۷) نشان داد که سن شروع غذای کمکی با چاقی کودکان ارتباط داشت(۶۱).تحقیقی نیز در سال ۲۰۰۸ توسط مرزوک وهمکاران تحت عنوان عوامل پیش بینی کننده چاقی در دانش آموزان الجزایرانجام شد که بین شروع زود هنگام غذای کمکی و جاقی کودکان ارتباط معنی داری دیده شد(۱۶).
ولی طبق یافته گیلمن و همکاران (۲۰۰۱) در زمینه ی خطر افزایش وزن در نوجوانان هیچ ارتباط معنی داری بین زمان شروع تغذیه کمکی کودکان چاق و دارای وزن طبیعی یافت نشد(۷۳).
در واقع بر اساس یافته های پژوهش شروع زود هنگام غذای کمکی نقش موثری در ایحاد چاقی دوران کودکی دارد.از نظر پژوهشگر انرژی اضافه دریافتی از طریق شروع زود هنگام تغذیه تکمیلی در کودکان زمینه دار، باعث چاقی می شود. و همچنین دادن بعضی غذاها در این هنگام به نوزاد باعث می شود که سلولهای چربی بدن افزایش یافته و در آینده احتمال چاق شدن وجود دارد
جدول شماره (۵) در ارتباط با وضعیت شاخص توده بدنی کودکان بر اساس رتبه تولد کودک می باشد. طبق این جدول درصد کودکان دارای اضافه وزن و چاق با رتبه تولد اول (۶/۲۸%) و رتبه تولد دوم(۸/۳۱%) نسبت به کودکان با رتبه تولد چهارم و بیشتر(۲۵%) تفاوتی وجود دارد اما این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نیست.پس کودکان چاق و دارای وزن طبیعی از نظر رتبه تولد با هم همگن می باشند.
اخوان وهمکاران(۱۳۸۷) در بررسی عوامل خطر چاقی در کودکان شهر یزد مشاهده کردند که ارتباط معنی داری بین رتبه تولد و چاقی کودک وجود نداشت.(۶۶) همچنین مطالعه ای در سال ۲۰۰۷ توسط مداح وهمکاران در شهر رشت انجام شد که ارتباط معنی داری بین چاقی کودکان و رتبه تولد آنها یافت نشد(۶۲).
جدول شماره(۶) در ارتباط با وضعیت شاخص توده بدنی کودکان بر اساس تعداد فرزندان خانواده می باشد. این جدول نشان می دهد با وجود اینکه درصد کودکان دارای اضافه وزن وچاق در خانواده با تعداد فرزندان ۳-۱ (۲/۲۸%) نسبت به کودکانی که در خانواده با تعداد فرزند۶-۴ زندگی می کردند (۲۰%) بیشتر است اما این اختلاف از نظر آماری معنی دار نیست.
بر اساس تحقیق کلانتری وهمکاران (۱۳۸۹) ارتباط بعد خانوار با اضافه وزن وچاقی در کودکان ۷ ساله شهر شیراز معنی دار نبود. مطالعه ای نیز در سال (۲۰۰۶) توسط بوداک وهمکاران در کودکان ۱۴-۶ ساله ساکن در استانبول انجام شد که بین چاقی کودکان وتعداد اعضای خانواده اختلاف معنی داری مشاهده نشد(۶۰).
در بررسی بایگی وهمکاران (۱۳۸۸) با عنوان عوامل خطر چاقی دانش آموزان دبستانی در نیشابور تفاوت آماری معنی داری از نظر بعد خانوار بین دو گروه مورد وشاهد مشاهده شد(۶۸).
جدول شماره (۷) در ارتباط با وضعیت شاخص توده بدنی کودکان بر اساس زندگی با پدر یا مادر می باشد. این جدول نشان می دهد با وجود اینکه درصد کودکان دارای اضافه وزن و چاق که تنها با مادر خود زندگی می کردند (۲/۲۲%) نسبت به کودکانی که با هر دو والد زندگی می کردند (۸/۲۸%) کمتر است اما این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نیست.
جدول شماره (۸) در ارتباط با وضعیت شاخص توده بدنی کودکان بر اساس سابقه بیماری مادر در دوران بارداری می باشد. این جدول نشان می دهد که درصد کودکان دارای اضافه وزن وچاق که مادرشان سابقه بیماری در دوران بارداری داشتند(۶/۲۸%) نسبت به کودکانی که مادرشان سابقه بیماری در دوران بارداری را نداشتند(۵/۲۸%) تقریبا یکسان است پس این ارتباط از لحاظ آماری معنی دار نیست.
جدول شماره (۹)در ارتباط با وضعیت شاخص توده بدنی کودکان بر اساس میزان BMI مادر می باشد. این جدول نشان می دهد که بین وضعیت وزن کودکان و BMI مادراختلاف معنی دار آماری وجود دارد (۰۲۵/۰P<) بطوری که درصد کودکان دارای اضافه وزن و چاق با مادران دارای وزن طبیعی (۶/۲۵%) نسبت به کودکانی که مادران چاق داشتند (۹/۴۵%)تقریبا نصف می باشد.
طبق یافته کلانتری وهمکاران (۱۳۸۹) بین BMI مادر با اضافه وزن یا چاقی کودکان ۷ ساله ارتباط قوی ومثبتی دیده شد(۰۰۱/۰P<)(68). همچنین هوس وهمکاران (۲۰۰۸)نشان دادند که BMI مادر با خطر ابتلا به چاقی در کودکان ۵ ساله ارتباط مستقیم داشت بطوری که خطر داشتن کودکان چاق نزد مادران چاق در مقایسه با مادران با BMI طبیعی بیشتر بود(۷۲).
میکلز وهمکاران(۲۰۰۷) در مطالعه ای نشان دادند که بین چاقی مادر(۳۰BMI>)وچاقی دوران کودکی ارتباط مثبتی دیده شد(۷۰).
از نظر پژوهشگر در این مطالعه چاقی مادر از طریق تاثیر ژنتیکی و همچنین الگوبرداری کودک از رژیم غذایی مادر و فعالیت بدنی مادر می تواند موجب افزایش وزن در کودکانی باشد که BMI مادر آنها بالا می باشد.
جدول شماره (۱۰)در ارتباط با وضعیت شاخص توده بدنی کودکان بر اساس میزان BMI پدر می باشد. این جدول نشان می دهد که بین وضعیت وزن کودکان و BMI پدرارتباط معنی دار آماری وجود دارد(۰۱۵/۰P<)بطوری که درصد کودکان دارای اضافه وزن وچاق با پدران چاق(۶/۳۹%) نسبت به کودکان با پدران دارای وزن طبیعی(۸/۱۶%)بیشتر بوده است.
میکلز وهمکاران(۲۰۰۷) در مطالعه ای نشان دادند که بین چاقی پدر(۳۰BMI>)وچاقی دوران کودکی ارتباط مثبتی دیده شد(۷۰). در مطالعه دیگری که توسط نئوتزلینگ وهمکاران(۲۰۰۳)انجام شد نتیجه مطالعه حاضر را تایید می کند .در مطالعه آنها چاقی یا اضافه وزن پدر ارتباط مستقیم و معنی داری با اضافه وزن یا چاقی دوران کودکی داشت(۷۴).
از نظر پژوهشگر تاثیر ژنتیک ، تغذیه و سبک زندگی بر روی ایجاد چاقی وهمچنین فراگیری رفتارهای والدین باعث شده است که کودکانی که BMI والدین آنها در حد اضافه وزن یا چاق باشد مستعد ابتلا به اضافه وزن وچاقی هستند.
جدول شماره (۱۱) و (۱۲) در ارتباط با وضعیت شاخص توده بدنی کودکان بر اساس تحصیلات والدین می باشد. این جداول نشان می دهد که درصد کودکان دارای اضافه وزن وچاق در مادران با سطح تحصیلات کمتر از دیپلم(۳/۲۳%) نسبت به کودکان با مادران دارای تحصیلات دانشگاهی (۶/۳۳%)کمتر است همچنین درصد کودکان دارای اضافه وزن وچاق در پدران با سطح تحصیلات کمتر از دیپلم(۲۵%) نسبت به کودکانی که پدرانی با سطح تحصیلات دانشگاهی داشتند(۲۹%)کمتر می باشد ولی این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نیست.
طبق یافته کلانتری وهمکاران(۱۳۸۹) بین شیوع چاقی در کودکان دارای مادران با سطح تحصیلات بالاتر از دیپلم و کودکان دارای مادران با سطح تحصیلات کمتر از دیپلم تفاوت معنی داری وجود نداشت(۶۸). همچنین بر اساس تحقیق اخوان وهمکاران(۱۳۸۷) در کودکان پیش دبستانی شهر یزد بین سطح تحصیلات والدین و چاقی ارتباط معنی داری وجود نداشت(۶۶).
اما طبق یافته درستی وهمکاران (۱۳۸۸) بین سطح سواد والدین وچاقی دوران کودکی(۰۰۱/۰P<) ارتباط معنی داری مشاهده شد بطوری که بیشترین درصد پدران ومادران دانش آموزان گروه چاق دارای مدرک تحصیلی کاردانی وبالاتر بودند. (۶۸).
اگر چه نتایج ارتباط معنی دار آماری بین متغییر سطح تحصیلات والدین و وضعیت وزن کودکان نشان نداد اما اکثریت کودکان چاق مادرانشان بی سواد بودند و پدران آنها سطح تحصیلات دانشگاهی داشتند. این امر می تواند به علت ناآگاهی مادر از الگوی غذایی درست باشد یا در مورد پدر افزایش میزان تحصیلات باعث افزایش درآمد وبه تبع آن تغییر الگوی مصرف غذایی خانواده می شود.
جدول شماره (۱۳) و(۱۴) در ارتباط با وضعیت شاخص توده بدنی کودکان براساس شغل والدین می باشد. این جداول نشان می دهد با وجود اینکه درصد کودکان دارای اضافه وزن و چاق در مادران خانه دار (۱/۲۷%) نسبت به کودکان بامادران کارمند(۳/۳۵%) کمتر است. همچنین درصد کودکان دارای اضافه وزن وچاق در پدران با شغل آزاد(۲/۲۸%) نسبت به کودکان با پدران کارمند(۶/۳۰%) کمتر است ولی این اختلاف از لحاظ آماری معنی دارنیست.
طبق یافته مظفری و نبئی (۱۳۸۱) بین شیوع چاقی کودکان چاق و شغل مادر ارتباط معنی داری وجود نداشت.همچنین طبق یافته کلانتری وهمکاران(۱۳۸۹) بین شیوع چاقی در کودکان و شغل والدین تفاوت معنی داری وجود نداشت(۶۸).
جدول شماره(۱۵) در ارتباط با وضعیت شاخص توده بدنی کودکان براساس شاغل بودن والدین می باشد. این جدول نشان می دهد بین وضعیت وزن کودکان با شاغل بودن والدین ارتباط معنی داری وجود دارد (۰۳۰/۰P<) بطوری که درصد کودکان دارای اضافه وزن و چاق با یکی از والدین شاغل(۹/۲۶%) نسبت به کودکانی که هر دو والد شاغل بودند(۴/۳۴%) کمتر می باشد.
مشتاق وهمکاران(۲۰۱۰) در مطالعه ای تحت عنوان عادات تغذیه ای٬ فعالیت فیزیکی٬ سبک زندگی همراه با اضافه وزن و چاقی در میان کودکان مدارس ابتدایی پاکستان به این نتیجه رسیدند که کودکانی که هر دو والد آنها مشغول به کار بودند به طور معنی داری احتمال ابتلا به اضافه وزن و چاقی را نشان دادند(۶۴).
همچنین در مطالعه ای که توسط درستی وهمکاران(۱۳۸۸)که در شهر نیشابور ودر بین کودکان ۱۲-۶ ساله انجام شد بین وضعیت شغل پدر ومادر وچاق بودن کودک ارتباط معنی دار آماری وجود داشت(۰۰۱/۰P<)(68).
بررسی عوامل پیش بینی کننده اضافه وزن وچاقی درکودکان بدو ورود به دبستانهای شهررشت سال۱۳۹۱- قسمت ۷۹
آخرین نظرات