عباس شکاری و دیگران (۱۳۸۸) در مقاله ای با عنوان « مقایسه میزان بهره وری از فاوای آموزشی در بین اعضای هیأت علمی: مطالعه موردی دانشگاه های کاشان» بیان می نمایند پژوهش حاضر به منظور بررسی تطبیقی میزان بهره وری از ICT در فرایند یاددهی - یادگیری یا فاوای آموزشی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه کاشان و علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی ۸۷-۱۳۸۶ و راهکارهای گسترش آن انجام گرفت. روش انجام این پژوهش از نوع پژوهش های تطبیقی - پیمایشی در رده مقطعی است و همچنین از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. از بین ۲۵۵ نفر کل اعضای هیأت علمی دانشگاه کاشان و علوم پزشکی کاشان تعداد ۱۹۳ نفر به عنوان نمونه و از طریق جدول «مورگان و جرسی» انتخاب شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس لیکرت میباشد، که ضریب آلفای کرونباخ آن ۰/۸۰ بدست آمد برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بین اعضای هیأت علمی دانشگاه کاشان و علوم پزشکی کاشان در میزان استفاده از ICT تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه دیگر اینکه بین محل دسترسی به کامپیوتر و میزان استفاده از ICT در هر دو دانشگاه تفاوت معنا دار وجود دارد. ولی بین سن، سابقه تدریس، آخرین مدرک تحصیلی در هر دو دانشگاه و رشته تحصیلی فقط در دانشگاه علوم پزشکی تفاوت معنا داری وجود ندارد.
دلشاد پیاب (۱۳۹۰) در مقاله خود با موضوع « فناوری های پیوندی، روشی نوین در ایجاد و بسط نوآوری های آموزشی» مطرح می نماید با توجه به تاثیر فناوری های نوین و پیوندی در شیوه های یاددهی - یادگیری و تغییر نقش معلمان، ضروری است که زمینه هایی فراهم شود تا هم وزارت آموزش و پرورش زمینه ی موجود در جامعه ی معلمان را شناسایی کند و هم معلمان گرامی به شناسایی و ارتقای مهارت های خود در کاربرد فناوری های نوین در آموزش بپردازند. هدف غایی و نهایی آموزش و پرورش ، به رهگیری از رهنمودهای دیگران برای پیشرفت، تسریع آموزش و نیل به اهداف مطلوب درمدت زمان معین است. بنابراین در عصری که اطلاعات با بهره گرفتن از آخرین پیشرفت های جهانی در اختیار علاقمندان قرار دارد، تأکید بر طراحی، سازماندهی و استفاده از ایده ها و خلاقیت های گوناگون و انتخاب بهترین ها در امر تعلیم وتربیت علی الخصوص در برگزیدن روش های مناسب در کاربرد فناوری های پیوندی در آموزش و ایجاد نوآوری ها، امری عاقلانه است، زیرا انقلابی فناورانه در آموزش و پرورش در شرف وقوع است و خواه ناخواه دانسته های ما و اصولاً علم را تحت تأثیر قرار خواهد داد و بر نحوه ی زندگی ما نیز مؤثر خواهد بود. این فناوری ها سبب شده اند تا یادگیری مادام العمر به صورت گسترده و عمیق به کار گرفته شود. تنوع تکنولوژیک، شرط لازم فناوری پیوندی است. فناوری پیوندی ، فناوری های گوناگون را به همکاری تحقیقاتی هدفمند فرا می خواند. حاصل بهره گیری از فناوری هاتغییر در روند آموزش، در نحوه یادگیری، و یادگیری باکیفیت است.بیش تر معلمان خواهان یادگیری استفاده از فناوری اند، اما نبود چهارچوب ذهنی مناسب و زمان کافی و همچنین دسترسی نداشتن به امکانات و نبود پشتوانه های لازم، این کار را مشکل می سازد. بکار گیری فناوری آموزشی توسط معلمان فقط شامل سخت افزار یا نرم افزار نیست، بلکه خود نوعی فرایند و راهی برای پیشرفت آموزش و یادگیری است. گسترش و تعمیق نوآوری های آموزشی نیز، با سرمایه گذاری توأم با فرهنگ سازی، شناخت مقاومت ها و تلاش برای فایق آمدن براین مقاومت ها، تحقق خواهد یافت.
نگار علی پور و دیگران (۱۳۸۹) در مقاله ای با عنوان « نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در آموزش و یادگیری» بیان می نمایند رویکرد گسترده جهان به سوی استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تعلیم و تربیت خود گواه این است که استفاده از این شاخصه ها فوائد و مزایای منحصر به فردی را برای آموزش و یادگیری به همراه دارد. شاخصه هایICT نه تنها در آموزش و یادگیری، بلکه در هویت فراگیران نیز اثر میگذارد،ICT فقط فراهم آورنده امکانات برای یادگیری نیست بلکه در معنی و نقش آموزش و یادگیری، ایجاد تغییر میکند. این شاخصه ها تعریفهای جدیدی از آموزش و یادگیری همچون آموزش الکترونیک، آموزش آن لاین، آموزش مجازی، یادگیری فناوری و… ارائه کرده و سیستم ها و شیوه های نوین آموزشی را پیشنهاد می کنند. این سیستم ها و شیوه های نوین آموزشی با بکارگیری آخرین دستاوردهای عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات پارادایم های جدیدی را خلق کرده است و افق های روشنی را در عرصه آموزش و یادگیری ارائه می دهند.در این مقاله ابتدا به تشریح یادگیری و آموزش و ارتباط آنها با یکدیگر پرداخته شده سپس جایگاه ICT در آموزش و کارکردهای آن در یادگیری مورد بررسی قرار می گیرد.
منصوره بختیاری و دیگران (۱۳۹۰) در مقاله ای تحت عنوان « نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش و یادگیری» بیان می کنند فرایند آموزش عالی در هر جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. با توجه به قدرت تکنولوژی دیجیتال و گسترش اطلاعات ، آموزش عالی در آستانه یک انقلاب است.در واقع تولید دانش در عصر اطلاعات یک فعالیت با کمک فناوری است.یکی از حوزه هایی که با ورود فناوری اطلاعات و ارتباطت ، دچار تحول اساسی شده ، حوزه ی آموزش است .در این مقاله به بررسی فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان ابزاری در آموزش و یادگیری و همچنین مزایا و معایب استفاده از آن پرداخته می شود، ضمن اینکه مدیریت آموزشی نقش مهمی در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات دارد، فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز سبب سازماندهی و مدیریت بهتر محیط های آموزشی می شود.
احمد عساکره (۱۳۹۰) در مقاله با موضوع « نقش فناوری اطلاعات در فرایندیاددهی - یادگیری واحدهای دانشگاهی» بیان می نمایند امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات درتمامی سازمان ها و از جمله نظام آموزش عالی را دچار تغییر و تحولات اساسی کردهاست فناوری اطلاعات و ارتباطات به عرصه فعالیت بشر و گسترش روز افزون ان در قرن حاضر ابزار بسیار کارامدی در اختیار متخصصان و متولیان تعلیم و تربیت به منظور تغییر و بهبود روش های یاددهی یادگیری تعالی پخش اهداف تربیتی و اصلاحات آموزشی قرار داده است و بکارگیریا ین فناوری مستلزم مطالعه و برسی علمی و همه جانبه آن و شناخت تهدیدها و فرصت ها و ضعف ها و قوت های نظام آموزشی به ویژه واحد دانشگاهی که مرکز ثقل این تغییرات و تحولات خواهدبود اما مساله اساسی این است که نظام آموزشی دانشگاه ها در قرن حاضر باید دنباله رو ان باشند اتخاذ استراتژی های مناسب که به پیشرفت بشری بازسازی و بازآفرینی خود بیانجامد دراین مقاله به بررسی فناوری اطلاعات وارتباطات در فرایند یاددهی یادگیری واحدهای دانشگاهی در زمینه های مختلف یادگیری و عوامل موثر برآن آموزش و تدریس و ابزار کمک آموزشی مورد بررسی قرارمی گیرد.
عباس بازرگان و دیگران (۱۳۸۸) در مقاله ای با موضوع « پژوهش های یادگیری الکترونیکی در ایران: چالش ها و چشم اندازها» بیان می نمایند هدف پژوهش های یادگیری الکترونیکی آن است که اطلاعات و دانش لازم را برای چگونگی استفاده از فناوری اطلاعات وارتباطات برای بهبود دستیابی به فرصت های آموزشی،کیفیت محیط و عملکرد یادگیری و نیز ارتباط نزدیکتر آموزش و نیازهای فردی و اجتماعی را فراهم کند.همچنین،اطلاعات پژوهشی لازم جهت تدوین راهبردهای کلان در سطح ملی وخرد مناسب برای سیستم های یادگیری الکترونیکی را بدست دهد. در اجرای این پژوهش ها باید از رویکرد میان رشته ای با تاکید بر موضوع های مرتبط با عوامل تشکیل دهنده محیط های یادگیری و با بهره گرفتن از روش های تحقیق آمیخته و نیز طرح- محور (DBR) استفاده کرد. با توجه به نکات فوق، در این مقاله پژوهش های انجام شده، که حاصل آن ها در کنفرانس های یادگیری الکترونیکی درایران عرضه شده است، از نظر مسئله،روش تحقیق، نتایج واستفاده برای سیاست گذاری ،تصمیم گیری و نیز طراحی و اجرای محیط های یادگیری الکترونیکی مورد تحلیل قرار گرفته است. سپس ضمن برشمردن نوع مسایل مربوط به یادگیری الکترونیکی، روش های مناسب تحقیق درباره آنها مورد بحث قرار می گیرد.
کامران جانفشان و دیگران (۱۳۸۸) در مقاله ای تحت عنوان « بررسی کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند یاددهی - یادگیری دانش آموزان» مطرح کرده اند که گسترش محیط های مجازی و الکترونیک در تمامی ابعاد زندگی انسان تغییرات اساسی به بار آورده است با بهره گرفتن از فناوری های جدید در عرصه های آموزش و پرورش بطور اعم و برنامه ی درسی به طور اخص تغییرات مهمی در ماهیت یادگیری های دانش آموزان به وجود می اورد و استفاده ی بهینه از ظرفیت این فناوری ها به یادگیری ها وسعت و غنای خاصی می بخشد در راستای حرکت تدریجی از مدارس سنتی به مدارس مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات تغییرات ساختاری و تکنولوژیکی ضروری است. این امر شامل تغییر در ساختار مدرسه و نیازهای آموزشی و بسترهای قانونی می با شد از طرف دیگر بهره گیری از فناوری اطلاعات در فرایند یادگیری بصورت یک رسانه باید شالوده و ساختار یادگیری را تغییر دهد و این امر فقط در ارتباط مستقیم با تغییر نقش های معلم و دانش آموز و تحولات ساختاری در محتوای آموزشی امکان پذیر است.
مهدی کریمی و دیگران (۱۳۹۰) در مقاله ای با موضوع « بررسی مدل های کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش» مطرح نموده اند که فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور بالقوه توانایی تقویت دسترسی، کیفیت و اثربخشی به تعلیم و تربیت را دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی کاربرد مدل های فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند یاددهی و یادگیری بوده که به لحاظ ماهیت و اهداف از روش توصیفی استفاده شده است. از مدل های مورد بحث میتوان به مدل راجرز و پذیرش بر وابستگی مبتنی اشاره نمود. هر دو مدل اطلاعاتی فراهم می آورند که بتوانند در شناسایی راهبردهای مورد نیاز به منظور تسهیل انتشار یک نوآوری مورداستفاده قرار گیرند؛ و راهبردها در این مدل ها قصد داشته، که در رفتار افراد نفوذ کنند به شیوهای که کاربست نوآوری در آموزش افزایش یابد.
حسین فرجی و دیگران در مقاله با موضوع « بررسی راه های بکار گیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند آموزش کارکنان شرکت های توزیع برق» مطرح کرده اند که آنچه مسلم است، دنیای قرن بیست و یکم در واقع دنیای استیلای فناوری نوین اطلاعات و دنیای شتابزدگی تاریخ به لحاظ نوین اطلاعت و دنیای شتابزدگی تاریخ به لحاظ تغییرات و تکثرات شتاب آمیز علمی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خواهد بود. سیستم های آموزشی در یک جامعه و به تبع آن آموزش کارکنان شرکت های توزیع برق، قادر نخواهد بود هم چون جزیره ای خود را منفک از دیگر نهادهای اجتماعی، ملی و فعل و انفعالات گسترده ی بین المللی در دهکده ی جهانی بداند، زیرا جامعه ی آموزشی هم به لحاظ تجربه گرایی تاریخی و هم به لحاظ شرایط ویژه ای که قرن بیست و یکم را احاطه خواهند نمود، مطمئناَ مرکز ثقل تغییرات، تحولات و تکثرات قرن بیست و یکم خواهد بود. همیشه جامعه ی اطلاعاتی و فناوری نوین اطلاعات و ارتباطات، به عنوان عامل نجات و در عین حال تهدید کننده تلقی شده اند. اگر چه این فناوری ها به هیچ وجه بی طرف و خنثی نیستند، اما باید آنها را همان گونه که هستند، وسائلی برای کسب اطلاعات و برقراری ارتباط که با ساختارهای موجود جامعه پیوند خورده اند، پذیرفت. در عین حال از آن جا که فرایند تغییر و تحول در ماهیت نهادهای اجتماعی بشری قرار دارد. سیستم های آموزشی نیز در آینده ی نزدیک دستخوش تغییر و تحولات و یا حتی چالش های احتمالی خواهند شد. اما مسأله ی اساسی این است که چه استراتژی هایی را بایستی اتخاذ کرد که نظام های آموزشی و آموزش کارکنان شرکت های توزیع برق در دنیای قرن بیست و یکم دنباله روی صرف نباشد، بلکه هم گام با رشد و پیشرفت بشری به بازسازی و باز آفرینی خود بپردازد. در این مقاله پس از توضیحاتی درباره ی فناوری اطلاعات به نقش و جایگاه آن در آموزش کارکنان توسعه نیافته پرداخته شده و سپس پیشنهادها و راهکارهایی در زمینه ی چگونگی ورود به جامعه اطلاعاتی و شیوه های استفاده از فناوری های اطلاعات پرداخته می شود.
داود مجیدی و دیگران (۱۳۹۰) در مقاله ای با موضوع « تأثیر کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر میزان یادگیری و سواد اطلاعاتی دانش آموزان« مطرح نموده اند که هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر میزان یادگیر و سواد اطلاعاتی دانش آموزان می باشد. این پژوهش به روش آزمایشی با بهره گرفتن از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر سال سوم راهنمایی، شهر اراک بود که در سال تحصیلی ۸۹-۹۰ مشغول تحصیل بودند، که از این تعداد ۶۴ نفر به صورت صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پس از اجرای پیش آزمون به طور تصادفی در دو گروه ازمایش و گواه گمارش شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، آزمون پیشرفت تحصیلی و پرسش نامه محقق ساخته سواد اطلاعاتی است، داده های جمع آوری شده با بهره گرفتن از آزمون تحلیل کووریانس، آزمون t و همچنین آزمون غیر پارامتریک …مان و… یتنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از تایید فرض کلی پژوهش، یعنی تأثیر معنادار فناوری اطلاعات و ارتباطات بر میزان یادگیری دانش آموزان و همچنین وجود تفاوت معنا دار در میزان سواد اطلاعاتی و مولفه های آن بین دو گروه ازمایش و کنترل می باشد. بر مبنای نتایج این پژوهش به مسئولین امر آموزش، توصیه می شود که با بکار بردن فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) در مراکز آموزشی ضمن بهبود سطح یادگیری دانش آموزان در ارتقای کیفیت آموزشی نیز کوشا باشند.
فریدون عزیزی و دیگران (۱۳۸۰) در مقاله ای تحت عنوان «بررسی سبک های یادگیری بر اساس نظریه کلب در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال ۱۳۸۰« مطرح نموده اند که عوامل مؤثر بر بادگیری بسیار گسترده و وسیع می باشند و شناسایی این عوامل در رفع مشکلات و نارسایی های موجود در سیستم آموزشی مهم است. یکی از این عوامل سبک یادگیرندگان است. محققان معتقدند که اگر سبک یادگیری فرد با رشته ای که در آن تحصیل می کند همخوان نباشد شخص یا از آن رشته انصراف داده و یا منجر به نارضایتی وی نسبت به آن می شود.با توجه به تاثیر سبک های یادگیری بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان لازم است مدرسان از چگونگی و انواع آن آگاه باشند. این پژوهش با هدف شناسایی انواع سبک های یادگیری براساس نظریه یادگیری تجربی David Kolb در بین دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال ۸۰ انجام شده است.
روش ها. جامعه مورد پژوهش کلیه دانشجویان پزشکی شاغل به تحصیل در نیمسال اول ۸۱-۸۰ در دانشگاه قزوین بودند که به روش سرشماری بررسی شده اند . ابزار پژوهش پرسشنامه مشتمل بر سؤالات دموگرافیک و سیاهه سبک های یادگیری کلب Kolb Learning Style inventory بوده است. جهت تعیین ضرایب پایایی گزینه های پرسشنامه از روش دو نیمه کردن استفاده شده است. پرسشنامه ها در زمان مناسب با توجیه آزمودنی ها در بین آنان توزیع و پس از جمع آوری با رایانه تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها. یافته های پژوهش نشان داد که بطور کلی توزیع سبک های یادگیری در بین دانشجویان پزشکی عبارت بودند از:جذب کننده( ۴۳.۱%)؛همگرا( ۳۸.۱% )؛ واگرا (۹.۶% ) و انطباق یابنده(۹.۲%) همچنین آزمون آماری رابطه معنی دار بین نوع سبک یادگیری و مقطع تحصیلی دانشجویان نشان داد بطوری که بیشترین سبک یادگیری در بین دانشجویان علوم پایه جذب کننده بود در حالی که در دانشجویان مقطع بالینی سبک همگرا غلبه داشته است. در مورد سایر نتایج در اصل مقاله اشاره شده است.
نتیجه. نتایج بدست آمده حاکی از این است که اکثریت واحدهای مورد پژوهش به دو سبک یادگیری جذب کننده و همگرا گرایش داشته اند. افراد جذب کننده در درک مقدار زیادی از اطلاعات و ترکیب آنها بصورت موجز و منطقی بیشترین توانایی را دارند. در حالی که افراد همگرا بیشترین توانایی را در کاربرد عملی اندیشه ها دارند. به نظر می رسد سبک یادگیری افراد تحت تاثیر محیط و وظایف یادگیری باشد گو اینکه اثبات این امر نیازمند مطالعات بیشتر است. به هر حال مدرسین در دانشکده های پزشکی باید از روش های متنوع در تدریس استفاده نمایند تا فرصت تجارب یادگیری برای همه دانشجویان فراهم باشد.
سوزان امامی پور و دیگران در مقاله ای تحت عنوان «مطالعه سبک های یادگیری در دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه دوره راهنمایی و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی و جنسیت» مطرح نموده اند که هدف از اجرای پژوهشی که مبنای نگارش مقاله حاضر است مطالعه سبک های یادگیری در دانش آموزان دو زبانه (ترک زبان و کرد زبان) و یک زبانه (فارس زبان) و بررسی احتمال وجود رابطه بین سبک های یادگیری با عوامل پیشرفت تحصیلی و جنسیت بود. به این منظور پرسش نامه سبک های یادگیری فلدر سولومان در مورد ۷۲۰ دانش آموز دختر و پسر پایه های اول، دوم ، سوم دوره راهنمایی مدارس دولتی در سال تحصیلی ۸۰-۸۱ ، شامل ۲۴۰ دانش آموز دختر و پسر دو زبانه کرد زبان ، ۲۴۰ دانش آموز دختر و پسر دوزبانه ترک زبان، و ۲۴۰ دانش آموز دختر و پسر یک زبانه فارس زبان، به ترتیب در شهرهای سنندج ، تبریز ، و تهران اجرا شد و نتایج حاصل با بهره گرفتن از آمارهای تحلیل واریانس چند متغیری و روش همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
محمدحسین عبدالهی و دیگران در مقاله ای با موضوع «بررسی رابطه بین سبک های یادگیری و سبک های شناختی و نقش آن در موفقیت تحصیلی دانش آموزان« مطرح نموده اند که هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های یادگیری کلب (همگرا، واگرا، جذاب و انطباقدهنده) و سبک های شناختی ویتکین (وابسته به زمینه و مستقل از زمینه) و نقش آن در موفقیت تحصیلی دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان بوده است. آزمودنی ها شامل ۱۰۴ دانشآموز دختر سال اول دبیرستان بودند که با بهره گرفتن از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع همبستگی و نوع تحقیق کاربردی بود. برای جمع آوری دادههای مربوط به سبک های یادگیری از سیاهه سبک یادگیری کلب (LSI) و برای دادههای مربوط به سبک های شناختی از آزمون شکل های گروهی نهفته ویتکین (GEFT) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسن استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین سبک های شناختی، سبک های یادگیری مفهوم انتزاعی و موفقیت تحصیلی دروس ریاضی و زبان انگلیسی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
و ….
۲-۵- تحقیقات انجام شده در خارج
۲-۵-۱- کتاب
لارنس[۸۲] (مترجم مولانا) در کتابی با موضوع اعتماد به نفس مطرح می نماید که امروزه حرفه معلمی زیر فشارهای شدید قرار گرفته است. عموماً معلمان از این فشارهای عصبی رنج می برند و تقاضاهای بازنشستگی قبل از موعد زیاد شده و تعداد افرادی که به این حرفه روی می آورند کم گردیده است. این کتاب براساس آخرین پیشرفت های علمی، دلایل اصلی این رویداد را شناسایی نموده و طی ارائه یکسری راه های عملی چگونگی امکان تغییر این وضعیت را نشان می دهد.
نویسنده ی این کتاب، ارتباط بین فشارهای روحی معلم و اعتماد به نفس او را مورد توجه قرار داده و با ارائه روش هایی برای کاهش این فشارها و افزایش اعتماد به نفس، یک برنامه خود یاری کننده که به آسانی می تواند مورد استفاده قرار گیرد را طراحی کرده است. این کتاب به معلمان کمک می کند که چگونه:
شخصیت خود را ارزشیابی کنند.
اعتماد به نفس خود را بشناسد و آن را افزایش دهند.
مهارت های ارتباطی خود را افزایش دهند.
فشارهای روحی خود را کنترل کنند.
دکتر بی. آ. هِرگِنهان[۸۳] در کتابی تحت عنوان «مقدمه ای بر نظریه های یادگیری« به طور مفصل به موضوعاتی چون یادگیری چیست؟، روش های مطالعه یادگیری، نخستین اندیشه های مربوط به یادگیری افرادی چون ادوارد لی ثرندایک[۸۴]، بوروس فردریک اسکینر[۸۵]، کلارک لئوناردهال[۸۶]، ایوان پترویچ پاولف[۸۷]، ادوین ری گاتری[۸۸] و ولیلام کی لستیس[۸۹] پرداخته است. و …
۲-۵- ۲-پژوهش های سایر کشورها
نهاما شانی و رافی ناچمیاز[۹۰](۲۰۰۲) در پژوهشی، رابطه بین عملکرد دانش آموزان در یک رشته مجازی با سه متغیر: سبک تفکر، جنسیت، تجارب قبلی در تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات (ICT) را مورد بررسی قرار دادند.
در بسیاری مدارس، سرویس های گسترده وب، به عنوان ابزاری برای آموزش و یادگیری، در فعالیت های کلاسی، طرح های تحقیقاتی یا رشته های مجازی، مورد استفاده قرار می گیرد. این رشته مجازی، یک محیط یادگیری براساس وب است، که در آن ارتباطات آموزشی توسط کامپیوترها انجام می شود. شبکه گسترده وب، منابع اطلاعاتی بسیاری برای تسهیل و حمایت یادگیری در اختیار استفاده کنندگان قرار می دهد؛ یک محیط وب دستیابی به منابع گسترده و متنوعی را که شامل: کتابخانه ها، موزه ها، آرشیوها و پایگاه های اطلاعاتی و … است، میسر می سازد. رشته های مجازی به دو نوع رسانه ای همزمان (اتاق گپ زنی، فراخوان کنفرانس های ویدیویی) و غیرهمزمان (تابلو اعلانات کلاسی، پست الکتریکی و همایش ها) تقسیم می شود. در نوع همزمان دانش آموزان، هرچند به لحاظ جغرافیایی از یکدیگر فاصله دارند، قادرند به بحث و تبادل نظر با یکدیگر بپردازند.
تحقیق فوق روی دو طبقه از متغیرهای وابسته تاکید داشت:
استفاده از کانال های ارتباطی (همزمان و غیرهمزمان)؛
نگرش های دانش آموزان و سطوح رضایت آنان (طبق طبقه بندی استرنبرگ)، جنسیت و تجارب ICT بود آزمودنی های آن را ۱۱۰ نفر از دانش آموزان پایه های نهم و هشتم تشکیل می دادند، که در دوره سه ماهه یک رشته مجازی با عنوان «استفاده و بازیابی اطلاعات اینترنتی» نام نویسی شده بودند. سبک های تفکری که در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت، عبارت بودند از: سبک کلی نگر، جزئی نگر، برون نگر، درون نگر، آزاد اندیش و محافظه کار.
یافته های این تحقیق نشان داد که:
یادگیرندگان با سبک تفکر آزاداندیش، آشکارا عملکرد بهتری از سایر دانش آموزان داشتند.
دانش آموزان با سبک تفکر برون نگر، از عملکرد بهتری نسبت به گروه درون نگر برخوردار بودند.
عملکرد دانش آموزان جزئی نگر، بهتر از دانش آموزان کلی نگر بود.
دانش آموزان دارای سبک تفکر آزاداندیش در استفاده از کانال های ارتباطی غیرهمزمان فعالانه عمل کردند، در حالی که دانش آموزان دارای سبک تفکرکلی نگر و جزئی نگر، درون نگر و برون نگر، احتمالاً در وظایف مربوط به جستجوی اطلاعات و وحدت بخشیدن به بخش های متنوع اطلاعات در کارشان، عملکرد بهتری داشتند.
دانش آموزانی که تجارب قبلی در ICT داشتند، این رشته را به طور موفقیت آمیز به پایان رساندند و بیشترین موفقیت را پس از ارزیابی نمرات، داشتند. میزان تجربه تقریباً با تمام جنبه های عملکرد، که در این مطالعه بررسی شدند، همبستگی داشت در ضمن این دانش آموزان بهترین استفاده کنندگان فعال کانال های ارتباطی غیرهمزمان که از اجزای اصلی رشته مجازی به شمار می رفت، بودند.
تفاوتی بین آزمودنی های زن و مرد در هیچ یک از متغیرهای مورد آزمون دیده نشد.
سبک های تفکر از قابلیت پیش بینی عملکرد تحصیلی برخوردارند و به بهبود آموزش و ارزشیابی کمک می کنند (استرنبرگ[۹۱] و زانگ[۹۲]، ۲۰۰۱). تحقیقات نشان داده، دانش آموزانی در محیط هایی که با سبک تفکرشان همخوانی دارند بهتر از محیط هایی عمل می کنند که با سبک تفکر آنان همخوان نیست (رینی و کلب، ۱۹۹۵).
گارسیا[۹۳] و هوقس[۹۴] (۲۰۰۰) رابطه بین سبک های یادگیری و سبک های تفکر را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب و پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ – واگنر[۹۵] (۱۹۹۱) استفاده کردند.
در مورد رابطه سبک های یادگیری با سبک های تفکر یافته ها به شرح ذیل است:
بین مقیاس های فرعی و سبک های یادگیری و تفکر رابطه معناداری وجود دارد، مثلاً مشاهده تاملی با سبک های تفکر بیرونی، قانون گذارانه و نمره کل سبک های تفکر ضریب همبستگی ۵۶% و ۶۷% را نشان داده است.
سبک های تفکر و یادگیری با هم ارتباط درونی دارند و پیشرفت تحصیلی دانشجویان تحت تاثیر سبک هایشان قرار می گیرد. اما رابطه درونی بین سبک های تفکر و یادگیری آن قدر عمیق و وسیع نیست که آن ها را یکسان بدانیم.
زانگ (۲۰۰۰)، رابطه بین سبک های تفکر و یادگیری را مورد بررسی قرار داد. یافته نشان داند، دانش آموزانی که دارای سبک های تفکر قضایی، قانون گذارانه، آزادمنشانه، جهانی هستند، رویکردهای عمیق یادگیری را به کار می بردند و دانش آموزانی که دارای سبک های تفکر اجرایی، محافظه کارانه و محلی هستند رویکردهای سطحی یادگیری را به کار می برند.
و ….
فصل سوم
روش تحقیق
تاثیرفناوری اطلاعات بر سبک های مختلف یادگیری کلب در دانش آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی منطقه ۲ شهر تهران- قسمت ۱۲
آخرین نظرات