«مُؤَدٍّ اِلَى النَّجاهِ اسْتِماعُهُ»
این عبارت در بیان حضرت فاطمه تلمیحی به آیه شریفه وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون[۶۵۱] میباشد.
همچنانکه درتوضیح این جمله و معنای «استماع» گذشت، استماع در عبارت حضرت، به معنای گوش دادن دقیق و عمیق و با تمایل است. بنابراین گوش دادنی به قرآن انسان را به نجات میرساند که با تمایل و عمل کردن به آن باشد و شخص به خاطر معاصی، دچار کدورت قلب نباشد.
چنانکه قرآن کریم خود در اینباره میفرماید:
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً[۶۵۲]
۶٫۳٫۷٫۴٫ قرآن، کتاب قانون
«وَ شَرائِعُهُ الْمَکْتُوبَهُ»
این عبارت از خطبه شریفه فدکیه درباره قوانین الهی صحبت می کند که خداوند متعال عمل به آنها را واجب کرده است که طی آیات مختلفی از قرآن کریم این قوانین الهی بیان شده است. که برای نمونه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ[۶۵۳]
که به وجوب روزه داری اشاره می کند. ویا آیه شریفه زیر که قانون وصیت را مطرح می کند:
کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقین[۶۵۴]
همچنین از دیگر قوانین مکتوب الهی در قرآن کریم عبارتست از برپا داشتن نماز:
فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاهَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقیمُوا الصَّلاهَ إِنَّ الصَّلاهَ کانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنینَ کِتاباً مَوْقُوتاً[۶۵۵]
۸٫۴٫ فلسفه احکام
در این بخش فلسفه و راز تشریع پارهای از احکام اسلام را بیان میفرماید تا نعمتی که خداوند توسط پیامبر براین امت عطا فرموده است یادآور شوند وضمنا مقدمهای برای احقاق حق وابطال باطل گردد.
«فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاهَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاهَ تَزْکِیَهً لِلنَّفْسِ وَ نَماءً فِی الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلُوبِ، وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّهِ، وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَهِ، وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ، وَ الصَّبْرَ مَعُونَهً عَلَی اسْتیجابِ الْاَجْرِوَ الْاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلِحَهً لِلْعامَّهِ، وَ بِرَّالْوالِدَیْنِ وِقایَهً مِنَ السَّخَطِ، وَ صِلَهَ الْاَرْحامِ مَنْساءً فِی الْعُمْرِ وَ مَنْماهً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصاصَ حِقْناً لِلدِّماءِ، وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْریضاً لِلْمَغْفِرَهِ، وَ تَوْفِیَهَ الْمَکائیلِ وَ الْمَوازینِ تَغْییراً لِلْبَخْسِ.
وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَهِ، وَ تَرْکَ السِّرْقَهِ ایجاباً لِلْعِصْمَهِ، وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْکَ اِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبوُبِیَّهِ.
فَاتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُنَّ اِلاَّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اَطیعُوا اللَّهَ فیما اَمَرَکُمْ بِهِ وَ نَهاکُمْ عَنْهُ، فَاِنَّهُ اِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ.» « پس خداوند ایمان را طهارت شما از شرک قرار داد، و نماز را دوری از کبر، و زکات را صفای روح و زیادی در روزی و روزه را تحکیم اخلاص، و حجّ را بلندی و رفعت دین، و عدالت را نظام قلبها و قبولی دین، و اطاعت ما را موجب نظم ملّت، و امامت ما را امان از تفرّق و جدائی، و جهاد را عزّت اسلام، و صبر را کمکی بر استحقاق اجر، و امر به معروف را باعث مصلحت عمومی، و نهی از منکر را برای تنزیه دین، و نیکی به والدین را حفظ از نارضایتی، وصله ارحام را مایه طولانی شدن عمر و کثرت افراد یک دل، و قصاص را حفظ خونها، و وفای به نذر را روزنهای برای بخشش گناهان، و کامل نمودن کیل و وزن را برای حفظ اموال از نقص و ضرر، و نهی از نوشیدن شراب را دوری از پلیدی، و پرهیز از نسبت ناروا به بانوان عفیفه را مانع از لعنت ، و دوری از دزدی را سبب جلوگیری از اعمال زشت و نخوردن مال یتیم و برنداشتن آنرا پناهی از ظلم، و نهی از زنا را حفظ از غضب الهی، و عدالت در احکام را مایه دل گرمی مردم، و ظلم ننمودن در حکم را برای ترس از حق قرار داد، و برای اخلاص در قبول ربوبیّت خود شرک را حرام نموده است.
پس تقوای الهی را در بالاترین درجه پیشه خود بنمایید. و در حالی از این دنیا بروید که مسلمان باشید، و از فرامین خدا روی نگردانید، و در آنچه که امر و نهی فرموده او را اطاعت کنید، که خدا فرموده: فقط بندگان آگاه از خدا میترسند.»
۱٫۸٫۴٫ ایمان پاک کننده شرک
دراین بخش از خطبه، حضرت فاطمه زهرا به مسئولیت سنگینی که هم مسلمانان آن زمان بر عهده داشتند و هم بر عهده نسلهای آینده مسلمانان خواهد بود اشاره میفرمایند. این مسئولیت عبارت از حفظ ارزشهای اسلامی در جامعه اسلامی و رساندن پیام اسلام به خارج از مرزهای سرزمینهای اسلامی است.
حضرت فاطمهپس از اشاره به فضایل و جایگاه قرآن کریم، بیست مورد از مهمترین آموزههای قرآن کریم را بیان میفرمایند که با سخن از ایمان و با عبارت «فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ» آغاز فرموده و با عبارت «وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْکَ اِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبوُبِیَّهِ» که به بیان حرمت شرک می پردازد، ختم میشود.
آغاز و انجام این فهرست خود نشان از مطلب بسیار مهمی است و آن اینکه روح اسلام در واقع پرستش خدای یگانه و اجتناب از هر گونه شرک است و عناوین دیگری که بین این دو عنوان ذکر شده در واقع اسباب و ابزارهایی برای تحقق این هدفاند. از اینجا باید نتیجه گرفت که بدون ایمان انسان به سعادت نمیرسد.
قاعدتاً علت انتخاب یکی از این حکمتها و ذکر آن در اینجا یکی از دو چیز است؛ یا حکمت ذکر شده حکمت بسیار برجستهای است و مهمترین حکمتها به شمار میرود، و یا حکمتی است که متناسب با مقام بحث است.
نکته دیگر اینکه حکمتهای مشترک بین همه عبادات از قبیل تقرب به خدا، کسب رضایت الهی، تثبیت و تمرین بندگی و… هم معلوماند و هم بلاغت اقتضا نمیکند که یکی یکی برای این عناوین تکرار شود[۶۵۶].
«فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ»
آنچه در مقابل ایمان قرار دارد، کفراست ؛ ولی حضرت فاطمه واژه شرک را در مقابل ایمان به کار بردهاند. این استعمال میتواند دو توجیه داشته باشد؛ یکی اینکه مخاطبین اسلام در جزیره العرب ملحدان، طبیعیون و منکران خدا نبودند و لذا در آیات فراوانی آمده است که اگر از اینها بپرسید: آسمان و زمین را چه کسی خلق کرده است؟ خواهند گفت: الله،وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّه[۶۵۷] اینان به معبودهایی معتقد بودند که گمان میکردند آن ها در تدبیر عالم مؤثرند. پس کار آنها در واقع شرک بود. وجه دیگر این است که منظور از شرک در اینجا شرک ناآگاهانه است. یعنی همه انسانها بالفطره، «الله» را قبول دارند، گرچه خودشان در حالت عادی به این اعتقادشان توجه ندارند؛ اما در شرایط اضطراری دلشان متوجه «الله» میشود. پس هر اعتقاد دیگری داشته باشند در واقع شرک است؛ یعنی در کنار آن معبود فطریشان به معبودهای جعلی قایل میشوند[۶۵۸].
این تعبیر در بیان حضرت فاطمه ، به خوبی نشان میدهد که حقیقت توحید و معرفت خدا در سرشت انسان وجود دارد و اسلام آلودگیهای عارضی را که به واسطه شرک حاصل می شود را تطهیر می کند و انسان را به فطرت اصلی خویش بازمیگرداند.
۲٫۸٫۴٫ نهی از شرک در آیات قرآن
«فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ»
این بیان زهرای مرضیه برگرفته از مبانی قرآن است:
إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظیماً[۶۵۹]
إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً[۶۶۰]
لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ[۶۶۱]
۳٫۸٫۴٫ نماز دور کننده از کبر
« وَ الصّلاهَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ»
حضرت فاطمه در این فراز هدف از نماز را پاکی از کبر معرفی میفرمایند.
نماز وسیله مبارزه با خودخواهی است. در حقیقت نتیجه نماز این است که وقتی انسان به یاد خدا باشد و به عظمت خدا توجه کند، از کبر و نخوت منزه می شود و عظمت و بزرگی را مخصوص خدا میداند و در مقابل او به خاک میافتد که لازمه آن، این است که خود را در مقابل عظمت الهی هیچ بداند.
امیرمؤمنان علی در خطبه قاصعه، از تکبر سخن گفته و به نکوهش آن میپردازند. و ضمن اشاره به مسائلی چون درمان تکبر، به پرهیز از تکبر و اخلاق جاهلی نیز تذکر می دهند. همچنین حضرت در بخشی از این خطبه به بیان فلسفه عبادات اسلامی پرداخته، به این نکته اشاره میفرمایند که علاوه بر نماز، که هدف آن خلاصی از کبر است، هدف تمام عبادات بدنی و مالی رهایی از این رذیله میباشد:
«وَ عَنْ ذَلِکَ مَا حَرَسَ اللَّهُ عِبَادَهُ الْمُؤْمِنِینَ بِالصَّلَوَاتِ وَ الزَّکَوَاتِ وَ مُجَاهَدَهِ الصِّیَامِ فِی الْأَیَّامِ الْمَفْرُوضَاتِ تَسْکِیناً لِأَطْرَافِهِمْ وَ تَخْشِیعاً لِأَبْصَارِهِمْ وَ تَذْلِیلًا لِنُفُوسِهِمْ وَ تَخْفِیضاً لِقُلُوبِهِمْ وَ إِذْهَاباً لِلْخُیَلَاءِ عَنْهُمْ وَ لِمَا فِی ذَلِکَ مِنْ تَعْفِیرِ عِتَاقِ الْوُجُوهِ بِالتُّرَابِ تَوَاضُعاً وَ الْتِصَاقِ کَرَائِمِ الْجَوَارِحِ بِالْأَرْضِ تَصَاغُراً وَ لُحُوقِ الْبُطُونِ بِالْمُتُونِ مِنَ الصِّیَامِ تَذَلُّلًا مَعَ مَا فِی الزَّکَاهِ مِنْ صَرْفِ ثَمَرَاتِ الْأَرْضِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ إِلَى أَهْلِ الْمَسْکَنَهِ وَ الْفَقْرِ انْظُرُوا إِلَى مَا فِی هَذِهِ الْأَفْعَالِ مِنْ قَمْعِ نَوَاجِمِ الْفَخْرِ وَ قَدْعِ طَوَالِعِ الْکِبْر[۶۶۲]»
مراد از تکبر آن نیست که انسان در راه رفتن و نشستن بهگونه ای رفتار نماید که خود را ممتاز از دیگران نشان دهد. بلکه تکبر همان روح خودبینی و طغیان درونی انسان در برابر فرمان خداست[۶۶۳].
بهترین عملی که زمینه ساز خضوع و فروتنی در انسان است، نماز میباشد. که حضرت علی بن موسی الرضا در حدیثی به فلسفه این عمل تصریح فرمودهاند:
«کَتَبَ الرِّضَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ فِیمَا کَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ أَنَّ عِلَّهَ الصَّلَاهِ أَنَّهَا إِقْرَارٌ بِالرُّبُوبِیَّهِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلْعُ الْأَنْدَادِ وَ قِیَامٌ بَیْنَ یَدَیِ الْجَبَّارِ جَلَّ جَلَالُهُ بِالذُّلِّ وَ الْمَسْکَنَهِ وَ الْخُضُوعِ وَ الِاعْتِرَافِ وَ الطَّلَبُ لِلْإِقَالَهِ مِنْ سَالِفِ الذُّنُوبِ وَ وَضْعُ الْوَجْهِ عَلَى الْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ إِعْظَاماً لِلَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ وَ- أَنْ یَکُونَ ذَاکِراً غَیْرَ نَاسٍ وَ لَا بَطِرٍ وَ یَکُونُ خَاشِعاً مُتَذَلِّلًا رَاغِباً طَالِباً لِلزِّیَادَهِ فِی الدِّینِ وَ الدُّنْیَا مَعَ مَا فِیهِ مِنَ الْإِیجَابِ وَ الْمُدَاوَمَهِ عَلَى ذِکْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ لِئَلَّا یَنْسَى الْعَبْدُ سَیِّدَهُ وَ مُدَبِّرَهُ وَ خَالِقَهُ فَیَبْطَرَ وَ یَطْغَى وَ یَکُونَ ذَلِکَ فِی ذَکَرِهِ لِرَبِّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ قِیَامِهِ بَیْنَ یَدَیْهِ زَاجِراً لَهُ عَنِ الْمَعَاصِی وَ مَانِعاً لَهُ مِنْ أَنْوَاعِ الْفَسَادِ[۶۶۴].»
۴٫۸٫۴٫ استناد قرآنی
حضرت صدیقه طاهره حکمت تشریع نماز را پاکی از کبر و خودپسندی بیان میفرمایند، که این فراز از خطبه ایشان تلمیح به آیه شریفه وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ[۶۶۵] دارد.
۵٫۸٫۴٫ زکات صفابخش روح، وسعتبخش رزق
«وَ الزَّکاهَ تَزْکِیَهً لِلنَّفْسِ وَ نَماءً فِی الرِّزْقِ»
یکی دیگر از احکام و معارف اسلامی که در لیست بیستگانه از احکام معرفی شده حضرت فاطمه قرار دارد، مسأله پرداخت زکات است.
در آیات قرآن کریم در موارد بسیاری، پس از ذکر نماز و توصیه به برپاداشتن آن، مسأله زکات
مطرح شده است.
حضرت فاطمه بار دیگر به سبک قرآن عمل فرموده و پس از بیان نماز، زکات را نیز مطرح فرمودهاند.
آخرین نظرات