طبقه بندی اختلال وسواس فکری – عملی
تلاش های معاصر برای طبقه بندی اختلال وسواس فکری – عملی در حال حاضر از دو سیستم عمده تبعیت میکند: طبقه بندی بینالمللی اختلالات ویرایش دهم[۴۶](ICD-10) و راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی نسخه چهارم و بازبینی شده[۴۷](DSM-IV-TR) . هرچند کهICD-10 (سازمان بهداشت جهانی، ۱۹۹۲)به عنوان سیستم کدگذاری رسمی در بسیاری از کشورها مورد توجه استDSM-IV-TR(انجمن روانپزشکی آمریکا،۲۰۰۰) بین متخصصین سلامت روان مشهور تراست(آندروز و همکاران، ۱۹۹۹). همچنین اخیراً ویراست پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-V) منتشر شده است که جایگزین DSM-IV-TR گردیده است(انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۱۳).
الف) طبقه بندی بر اساس(DSM-IV-TR)
DSM-IV-TR وسواس را بر اساس ۵ معیار تشخیصی توصیف میکند. وِیژگی های اصلی این اختلال عبارتند از: ۱) افکار یا تصاویر راجعه (وسواس های فکری) مزاحم که باعث آشفتگی قابل ملاحظه ای می شود.۲) رفتار های آیینمند (اجبارها) که نوعاً برای رهایی از افکار وسواسی یا خنثی سازی آن ها به کار گرفته میشوند. هرچند ممکن است تعیین شدت آشفتگی دشوار باشد اما DSM-IV-TR تأکید میکند که افراد باید تخریب قابل ملاحظه ای در کارکرد بهنجار را تجربه کنند یا حداقل یک ساعت در روز در گیر رفتار های وسواسی – جبری باشند تا تشخیص اختلال وسواس فکری- عملی را دریافت کنند. به علاوه افراد باید طی یک دوره زمانی در هنگام ابتلا به اختلال، غیر منطقی بودن افکار و رفتار های خود را تشخیص دهند. مشخصه بینش ضعیف زمانی به تشخیص وسواس اضافه می شود که افراد در حال حاضر، غیر منطقی و افراطی بودن وسواس های فکری و عملی خود را تشخیص ندهد(منزیس و دی سیلوا، ۲۰۰۳).
قبلا یک تشخیص وسواس تلویحاً به این معنا بود که افراد به طور کلی تشخیص میدهند که ترس های آن ها غیرمنطقی و غیر قابل استدلال است(انرایت[۴۸] و بیچ[۴۹]، ۱۹۹۷). فقط در DSM-IV-TR هست که به منظور در بر گرفتن آن عده از بیمارانی که نمی توانند مهمل و بیهوده بودن رفتار و افکار وسواسی خود را بپذیرند مشخصه بینش ضعیف اضافه شده است. اضافه شدن این طبقه در تشخیص وسواس ممکن است از جنبه درمانی، حائز اهمیت باشد. چرا که به خوبی مشخص شده که افراد با اعتقاد قوی به اینکه ترس هایشان واقعی است در برنامه های رفتاری نتایج ضعیفی به دست می آورند(فوآ[۵۰]،۱۹۷۹). اما برخی از نویسندگان معقدند که اضافه کردن مشخصه بینش ضعیف کمکی به تمایز به وسواس و سایر اختلالات نمی کند. در واقع ممکن است به دلیل معرفی مشکلی جدید، مشکلات مربوط به طبقه بندی را پیچیده تر کند. افراد مبتلا به وسواس با بینش ضعیف یا باورهای بیش بها داده شده در حال حاضر باید از افراد با باورهای هذیانی متمایز شوند(منزیس و دی سیلوا، ۲۰۰۳).
ب)طبقه بندی جدید اختلال وسواس فکری عملی در DSM-5
اختلال وسواس فکری عملی و اختلالات مرتبط با آن فصل جدیدی در DSM-V به خود اختصاص داده است. اختلالات جدید عبارتند از: اختلال احتکار، اختلال پوست کنی، اختلال وسواس فکری عملی و اختلالات مرتبط با آن ناشی از مصرف مواد یا دارو ، اختلال وسواس فکری عملی ناشی از یک وضعیت طبی دیگر. تشخیص وسواس مو کنی که در DSM-IV درقسمت اختلالات کنترل تکانه نامعین(NOS) طبقه بندی شده بود به دسته اختلال وسواس فکری عملی و اختلالات مرتبط با آن در DSM-V منتقل شده است. تعیین کننده بینش ضعیف در DSM-IV برای اختلال وسواس فکری عملی جهت تمایز بهتر افراد در DSM-5 گسترش یافته و به صورت بینش خوب یا نسبتا خوب، بینش ضعیف و عدم بینش یا باورهای هذیانی مربوط به اختلال وسواس فکری عملی(یعنی اعتقاد کامل به این که باورهای وسواس فکری عملی کاملا درست هستند) اصلاح شده است. تعیین کننده مشابهی برای بینش به اختلال های احتکار و بدریخت انگاری بدن نیز اضافه شده است. همچنین تعیین کننده (مربوط به تیک) به اختلال وسواس فکری عملی اضافه شده است چرا که اختلال تیک همبود میتواند تلویحات بالینی مهمی را به همراه داشته باشد. تعیین کننده “بد شکلی ماهیچه” نیز به اختلال بدریخت انگاری بدن اضافه شده تا پیشینه فزاینده موجود در مورد اعتبار تشخیصی و همچنین استفاده بالینی در تمایز افراد مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن را منعکس کند. گستره هذیانی اختلال بدریخت انگاری بدن دیگر به شکل وجود دو اختلال همزمان هذیانی نوع جسمانی و بدریخت انگاری بدن وجود ندارد. این تابلوی بالینی در DSM-5 فقط به صورت اختلال بدریخت انگاری بدن با تعیین کننده عدم بینش/ هذیانی مشخص شده است. تشخیص اختلال وسواس فکری عملی و اختلالات مرتبط نا معین(NOS) شامل وضعیتهایی چون رفتارهای تکراری متمرکز بر بدن و حسادت وسواس گونه میباشد.
دیدگاه های نظری در مورد وسواس
رویکردهای مختلفی کوشیده اند تا وسواس را تبیین کنند. ۴ مدل اصلی را در این بخش از نظر می گذارنیم و با نگاهی تفصیلی آن ها را مرور خواهیم کرد. این مدل ها عبارتند از:
-
- مدل روانتحلیلگری و روانپویشی
-
- مدل های شناختی رفتاری
-
- مدل فراشناختی
- مدل نوروپسیکولوژیک
مدلهای روانپویشی
آخرین نظرات