۴-صمیمیت جنسی: نیاز به میان نهادن وبیان افکار،احساسات،آرزوها وخیال پردازی های جنسی با همسر است.این نوع صمیمیت با هدف ارضای نیاز جنسی و حس انجام می شود وشامل مشغول شدن در فعالیتهایی مثل نزدیکی جسمانی ،تماس بدنی،لمس و در؛آغوش گرفتن است که بویژه برای تحریک جنسی،لذت ورضایت جنسی همسران طرح ریزی می شود.
۵-صمیمیت بدنی: نیاز به نزدیکی فیزیکی و تماس بدنی با همسر است.این نزدیکی جسمانی با صمیمیت جنسی که برای تحریک جنسی انجام می شود متفاوت است.صمیمیت فیزیکی شامل تجاربی مانند گرفتن دستها،در آغوش گرفتن یکدیگر،لمس غیرجنسی،خوابیدن در کنار همسر،قدم زدن با یکدیگر و.. می شود.
۶-صمیمیت معنوی: نیاز به در میان نهادن افکار،احساسات،عقاید و تجارب ارزشها،باورها اخلاقی ،معنای وجود،مذهب،ارتباط با خدا و… با همسر است.
۷-صمیمیت زیبا شناختی: نیاز و تمایل به در میان نهادن احساسات،افکار و عقاید با همسر است که از نظر شخصی محرک،فرح بخش و الهام بخش در نظر گرفته می شود.شگفتی های جهان وطبیعت اساس این نوع صمیمیت است.موسیقی،شعر،هنر و..میتواند به عنوان بک وسیله مشارکت زیباشناختی در نظر گرفته شود.
۸-صمیمیت اجتماعی-تفریحی: نیاز به مشارکت در فعالیتها و تجارب تفریحی،لذت بخش و شوخی آمیز با همسر میباشد وشامل شوخی،گفتن فکاهی،بحث های روزانه،ورزش،تعطیلات و.. است.
۹-صمیمیت زمانی:: دربردارنده آن است که زوجین تمایل دارند به آنکه تا چه میزان از وقت خود در روز را شریک خود صرف فعالیتهای صمیمیانه نمایند.البته این زمان جهت صمیمیت در افراد مختلف متفاوت است.
مک آدامز وادن[۳۵] ۱۲ مؤلفه برای صمیمیت بیان کردهاند که عبارتند از:استمرار وپایایی،وجد،مسئولیت پذیری،مذاکره پذیری،همدلی،موافقت،هماهنگی،خودافشایی،آسانگیری،محدودیت و تعالی(نقل ازآسوده،۱۳۸۹).
مونسور۲(۱۹۹۲)در تحقیقات خود خودافشایی را برجسته ترین ویژگی صمیمیت و حمایت بی قید و شرط ،داشتن فعالیتهای مشترک،تماس فیزیکی و جنسی را به عنوان مؤلفه های دیگر دخیل در صمیمیت معرفی میکند.
۲-۱۳ عوامل مؤثر برصمیمیت
تحقیقات نشان دادند که فاکتورهای موقعیتی (شرایط اقتصادی) و دموگرافیک(سطح تحصیلات،تعداد فرزندان) در صمیمیت زناشویی نقش دارند.
کینیون و پالکین۳(۱۹۹۸) معتقدند که سطوحی از صمیمیت که در رابطه با همسران تجربه می شود با سطحی از صمیمیت که با والدین تجربه می شود همبستگی دارد.
پارک[۳۶](۱۹۹۶) نیز بیان میکند که در روابط دختران با مردان بویژه زمانی که به سمت سطحی از تمایزیافتگی وشکل دادن یک رابطه صمیمانه پیش میروند بیشتر تحت تاثیر رابطه اولیه خودشان با والدین بویژه پدر قرار دارد(به نقل از زارع پور،۱۳۸۹).
در تحقیقات مختلف تفاوت مذهبی (وور۲،۲۰۰۰)وضعیت اقتصادی و اجتماعی (وانوی و کوبینز۳،۲۰۰۱)سطح تحصیلات (راوسون۴،۱۹۹۵) و طول مدت ازدواج(لبیت۵،۱۹۹۹) از فاکتورهای پیشبینی کننده صمیمیت زناشویی شمرده شده اند(به نقل از اولیاء و همکاران،۱۳۸۵).
در زمینه تفاوتهای جنسیتی پژوهشهای مختلفی انجام شده است و نتایج متفاوتی به دست آمده است(میل،آکت و رایش۶،۱۹۸۸ به نقل از خمسه و حسینیان،۱۳۸۷)نشان دادند که زنان و مردان به گونه ای مشابه برای روابط صمیمیانه اهمیت قائل هستند اما در ارزیابی صمیمیت زنان خودافشایی را صمیمیت می دانند و مردان مشارکت در فعالیتها را صمیمیت تلقی میکنند.
در این فصل سعی شد که با ارائه تاریخچه روان شناسی مثبت و ارائه دیدگاه ها و نطریه های مختلف درباره شادی و همچنین ارائه تعاریف متعدد درباره آن به واکاوی بیشتر آن پرداخته شود.در ادامه سعی گردید مؤلفه های تشکیل دهنده شادی و علل وهمبسته های آن و همچنین روش های افزایش آن ارائه گردد. در نهایت مفهوم شناسی کیفیت و صمیمیت و پژوهش های مرتبط با آن ها ارائه گردید.
۲-۱۴پژوهش های انجام شده
سابقه پژوهش های انجام شده در باره شادکامی و تاثیرات آن به علت ظهور اخیر مباحث مرتبط با شادکامی بسیار کوتاه است. بسیاری از تحققاتی که تا کنون در زمینه شادکامی انجام شده است به کیفیت زندگی بشر و روانشناسی سلامت مربوط می شود(وینهوون،۱۹۹۷).
تحقیقات در زمینه شادی در زمینه شادی و رضایت از زندگی بر اهمیت روابط اجتماعی در شادکامی فرد اشاره دارد علاوه بر این اکثر پژوهشها دریافتند که زندگی اجتماعی فعال مهمترین عامل در شاکامی است(فوردایس،۱۹۹۷).
پونتام[۳۷] و همکاران(۱۹۹۸)در تحقیقی که با همکاری دانشگاه هاوارد انجام دادند دریافتند که افرادی از نظر روابط اجتماعی مهارت بیشتری دارند نسبت به افرادی که از نظر مالی غنی تر ،ولی روابط اجتماعی مطلوبی ندارند شادکامتر هستند(به نقل از فلاحی،۱۳۹۰).
کوپر و همکاران(۱۹۹۲)در پژوهشی تحت عنوان شادکامی و روابط اجتماعی به این نتیجه رسیدند که که فعالیت های اجتماعی با میزان نشاط افراد رابطه مستقیم دارد و هرچه تعداد فعالیتها بیشتر باشد بر شادی افراد افزوده می شود(به نقل از پهلوان صادق و همکاران، ۱۳۸۸).
آرگایل (۱۳۸۲) در پژوهشی به این نتیجه رسید که مردم شاد احساس اعتماد و مورد علاقه بودن میکنند،بیشتر علاقه مند ند با دیگران باشند و کمتر احساس تنهایی میکنند.
عابدی (۱۳۸۰)در یک بررسی به این نتیجه رسید که ۸۹درصد افرادی که در برنامه شادکامی فوردایس شرکت کردند در پایان برنامه اذعان داشتند که این برنامه در پایان دادن به ناراحتی،کنار آمدن با آن و از بین بردن روحیه ناراحت به آنان کمک کردهاست.۸۱درصد گزارش کردند که احساس شادی بیشتری میکنند.
مظاهری (۱۳۸۲)در تحقیقی تحت عنوان آموزش گروهی به شیوه شناختی رفتاری و رفتاری بر میزان سازگاری اجتماعی به این نتیجه رسید که آموزش شناختی رفتاری موثرتر از آموزش رفتاری است.
مرادی و همکاران(۱۳۸۶)در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که آموزش برنامه شادکامی فوردایس بر افزایش شادکامی معلمان آموزش و پرورش شهر اصفهان مؤثر است.
رئیسی (۱۳۸۳)در پژوهشی که انجام داد به این نتیجه رسد که آموزش برنامه شادکامی فوردایس بر کاهش فشار خون افراد مبتلا و افزایش شلدکامی آن ها مؤثر بوده است.
برخی تحقیقات از جمله علی پور،نوربالا،اژه ای ومطیعیان(۱۳۷۹)بیانگر این نکته هستند که شادی دستگاه ایمنی را تقویت میکند وتقویت دستگاه ایمنی سلامت فرد را بهبود می بخشد(به نقل از فلاحی،۱۳۹۰).
پژوهش عیسی نژاد،احمدی و اعتمادی (۱۳۸۷)با هدف بررسی رابطه بهزیستی ذهنی و کیفیت روابط زناشویی صورت گرفت.نتایج نشان میدهد که شادکامی ذهنی و عواطف مثبت بر کیفیت روابط زناشویی تاثیر مثبت دارد.همچنین عواطف منفی تاثیر منفی بر کیفیت زندگی دارد.
چوبفروش زاده و همکاران(۱۳۸۸)در پژوهشی اثربخشی مداخله استرس به شیوه شناختی رفتاری بر رضایت زناشویی،سلامت ذهن وکیفیت زندگی زنان نابارور نشان دادند که میانگین نمرات بهزیستی ذهنی و کیفیت زندگی افزایش معناداری هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری داشته است.
آخرین نظرات