فصل اول
جایگاه شهروندی در اندیشه حقوقی
در این فصل به بررسی و ارزیابی جایگاه حقوق شهروندی در چارچوب اندیشه و نظام حقوقی می پردازیم حقوق شهروندی در عین حال یکی از مفاهیم مهم و مرتبط با حقوق عمومی بوده ؛ به گونه ای که تبیین ، تحلیل، ارزیابی و بررسی آن از اهمیت شایان توجهی برخوردار میباشد . در این فصل سعی میگردد موضوعات مهم و مرتبط با حقوق شهروندی مورد توجه و تحلیل قرار بگیرد .
مبحث اول : تاریخچه
یکی از موضوعات مهم و مرتبط با حقوق شهروندی تاریخچه شهروندی میباشد . با بررسی و تبیین مفهوم شهروندی در گذار تاریخی میتوانیم درکی روشن از موضوع داشته باشیم . به نظر میرسد منشأ شکل گیری ایده و مفهوم شهروندی همانند بسیاری از مفاهیم مرتبط با علوم انسانی در یونان باستان یافت شود . « اثر ارسطو اولین تلاش نظام مند برای طرح یک نظریه در مورد شهروندی میباشد ، در حالی که اولین تجلی نهادی تجربه شهروندی در دولت شهرهای یونان بویژه در آتن از قرن پنجم تا قرن چهارم قبل از میلاد یافت شده اند. اما شکل و کارکرد شهروندی یونان بسیار متفاوت ازشکل و کارکرد شهروندی دوره مدرن میباشد »[۱]. البته همان طور که گفته شد مفهوم شهروندی با معنایی که امروزه پیدا نموده تفاوت بسیاری دارد . در یونان باستان شهروند به جمعیت مذکر آزاد گفته می شد. به گونه ای که زنان که نیمی از جمعیت یونان باستان را تشکیل میدادند و بردگان و … از دایره شمول شهروندان یونانی خروج موضوعی پیدا میکردند . « آتنی ها درباره زندگی بر پایه میزان مشارکت در کارهای اجتماعی و سیاسی داوری میکردند نه بر حسب سطح مصرف کالا و این داوری اهمیت مشارکت را نشان میدهد . به نظر آن ها دموکراسی هرگز به معنای حاکمیت اکثریت نبود بلکه به معنای حق همه ی مردم برای مشارکت در زندگی عمومی ، و شرکت در گزاردن قوانین اساسی و اجرای قوانین بود »[۲].
شهروند را همان طور که گفته شد بایستی در آثار اندیشمندان یونان باستان و تحلیل آن ها از مفهوم شهروندی جستجو نمود ، هر چند تعاریف آن ها از شهروندی خاص ومنحصربه دوره زمان خاص یونان باستان میباشد.
« تصویری که شهروند آتنی از خود ارائه میدهد تصویر شریک سیاسی است . شهروندی که تقریباً همیشه با تولد به دست میآید. حق حضور در جلسه های مجمع همگانی ، رأی دادن در آن مجمع و داوطلبی برای مقام های بالا که انتخاب به آن ها تابع قاعده ای بر پایه ی گردش نوبتی تصدی آن ها است و مشارکت همگان در امور دولت شهر از راه قرعه کشی و برای مدت محدود و غیر قابل تجدید را به افراد میدهد »[۳]. « سخنانی که توسیدید (thucidide) 460- 395 پیش از میلاد مورخ یونانی از دهان پریکلس Pericles ۴۹۵- ۴۲۹ پیش از میلاد، رهبرحزب دموکراتیک که مدت سی سال حاکم منتخب آتن بود میگوید بهتر از هر گفته ای بازتاب این مفهوم شهروندی است ؛ در حقیقت ما تنها کسانی هستیم که می اندیشیم هر انسانی که در سیاست وارد نشود باید شهروندی بی خاصیت شناخته شود شهروندی آرام ، ما همه دست کم با رأی یا با اظهار نظر های خود در کار حکومت شهر دخالت میکنیم . در رشد دولت شهرهای یونان باستان ، جغرافیا عامل تعیین کننده ای بود . سرزمین یونان ، به علت وجود کوه ها و دریا ، به دره های دور از هم تقسیم شده بود. ساکنان این دره ها همه امکانات زندگی را برای خود فراهم آورده بودند . یونانی ها از روی آگاهی دولت شهر را نیافریدند ، بلکه در آن زاده و با آن رشد یافتند. از نظر یک یونانی شکل شهر دولت حکومت به همان اندازه دولت ملی شده ی بیستم برای شهروندان امروزین ، طبیعی بود . شهر دولت اجتماعی یکپارچه بود . اگر چه برخی در شهر و برخی در حومه زندگی میکردند ، از این لحاظ تضادی بین شهری و روستایی نبود . از نظر یونانی ها شهر مرکز فعالیت اجتماعی بود ، به همه تعلق داشت و فقط از آن ساکنان شهر نبود . شهر دولت کوچک بود و جمعیت کمی داشت . آتن در اوج بزرگی حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت داشت .
درباره ی جمعیت آن برآوردهای گوناگونی وجود دارد و نا ممکن است به درستی میزان سه طبقه اصلی را معین کرد که شهر دولت را تشکیل میدادند . اما جمعیت آتن را تقریبا بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر می توان برآورد کرد ، هر چند برخی از برآوردها بیشتر از این هم هست . از این میزان جمعیت طبقه شهروندان تقریباً یک سوم را تشکیل میداد ، طبقه ی بردگان شاید تا حدی زیاد تر بوده است ؛ متیک ها با گروه بیگانگان مقیم ، حدود نیم شهروندان بودند. فشار جمعیت، مشکل واقعی آتن بود زیرا با وجود آنکه مجموع جمعیت خیلی زیاد نبود ، سرزمینی که باید در آن می زیستند کوچک بود. با توجه به وجود طبقه متیک می توان برخی از خصوصیات شهروندی شهر دولت و ارزش آن در ذهن و اندیشههای آتنی ها را نشان داد.
متیک ها آزاد مردان فعال زندگی تجاری اجتماعی بودند و اغلب ثروت انبوهی می اندوختند . اما ثروت و حتی اقامت طولانی مدت سبب نمی شد آنهارا شهروندی کامل به حساب آورند و فقط شهروندان آتنی از این حقوق برخوردار بودند . فقط از راه گذاردن قانون ویژه امکان دادن شهروندی به یک متیک و تنها به او فراهم میآمد. او همچنین موظف بود مالیات های خاصی بپردازد که شهروندان از پرداخت آن معاف بودند همچنین برای تأمین شدن هزینه های نظامی باید مبلغی اضافی می پرداخت. در آن روز و حال ، با وجود طبقات بزرگ و فعال بردگان و متیک ها فقط شهروندان اهمیت داشتند و اقدامات و اندیشههای آن ها موضوع بررسی و تفکر قرار می گرفت. وظایفی که بر عهده ی برده بود ، شهروندان را برای شرکت فعال و گسترده تر در کارهای سیاسی آزاد می گذاشت»[۴]. پس از یونان باستان به تدریج اندیشه شهروندی به سایر کشورها و تمدن های بشری نفوذ پیدا نمود و به نوعی بسط و گسترش یافت ؛ اندیشه ای که در آن حقوق و تکالیف معین و مشخص را برای شهروند در نظر می گرفتند و تعریف می نمودند .
یکی دیگر از موضوعات مهم در بستر شکل گیری مفهوم شهروندی تقسیم بندی شهروندی میباشد که در یونان باستان وجود داشت که در ادامه به آن می پردازیم . اما پس از اشاره ای به تاریخچه شهروندی و منشأ پیدایش آن که در یونان باستان بود هم اکنون به تقسیم بندی شهروندی می پردازیم .
آخرین نظرات