و اگرچه شعر عربی را از قالب قصیده جدانکرده و به سوی شکل نمایشنامه دراماتیک نبرد با وجود این در زمینه سازی و قصد چینی نمایشنامه های شعری شوقی، اباطه و احمد زکی نقش داشت و ابوشادی از شاعر بزرگ (خلیل مطران) هنگامی که او در صالون با پدرش، محمد بک ابو شادی، وکیل و رهبر ملی را دیدار و ملاقات می کرد به تأثیرپذیری اش از خلیل مطران اعتراف می کند.»[۱۰۵]
«سه شاعر، شکری، مازنی، عقّاد برای نابود مکتب تقلید و گشایش راه برای گروه آپولو تلاش کردند پس بر راه و روش مطران رفتند و در دعوت زیاده روی و افراط نمودند و به نزاع با مکتب تقلید وارد شدند پس آپولو روی کار آمد. و آن چه را که مکتب دیوان از آن عاجز و ناتوان بود (نتوانست به آن دست یابد) که آن به وجود آوردن و تکوین گروهی هماهنگ و یک پارچه به رغم وجود اختلافات در مفاهیم شعرشان بود، محقق کردند.
کتاب دیوان که در سال ۱۹۲۱ چاپ شد و کتاب غربال که دو سال پس از آن منتشر شد و شعرهای شاعران مکتب دیوان و شاعران مهجر، شاعران آپولو در روش و برنامه او را کمک و یاری نمودند.»[۱۰۶]
«و از این جا راه و مسیر برای تشکیل گروه ادبی آغاز شد که آن را احمد زکی ابوشادی رهبری می کرد. و این مشارکت و همکاری کار چندان سختی نبود زیرا مطران و گروه دیوان و گروه مهجر، جو و فضا را برای مجد ادبی آنان و مسیر و شیوه نقدیشان گسترده بودند.»[۱۰۷] «علاوه بر این شرایط مصر نیز در آن زمان در تأسیس این گروه تأثیرگذار بود. هنگامی که محیط مصر در اویل قرن ۲۰ مملو از ادبیات و شعر بود و مردم به سروده های شاعران مشتاق و علاقمند بودند. و شرایط سیاسی، فکری، اجتماعی و اقتصادی مصر، آتش احساسات و عواطف شاعران را برانگیخت و آنان را به سوی شعر رومانتیک سوق داد. و این شرایط آنان را به آنچه که شاعران مکتب دیوان نرسیدند، به خاطر اینکه وحدتشان را بعد از کناره گیری شکری و گرایش مازنی به روزنامه نگاری از دست دادند، رسیدند.»[۱۰۸]
«در واقع مصر در دهه ی سوم که گروه آپولو تأسیس شد در یک مصیبت و فاجعه ای که پیش تر مانند آن سابقه نداشت. گرفتار بود و انگلیس سرزمین آنان را گرفته و بر آنان حکومت می کرد. و دل های مردم از خشم و قیام و شورش پر بود.
و جو برای جنبش و حرکت آحاد مردم در مصر به خاطر رهای از ظلم و ستم فراهم شد. پس در سال ۱۹۱۹ قیام ی رخ داد که اعتماد و آرزوی مردم به آینده مشرق زمین را به آنان بازگرداند و پیروزی این قیام به انتعاش و تجدید حیات طبقه متوسط که از فرهنگیان و تاجران تشکیل شدند منجر شد. با این وجود اختلافات داخلی بین سران ملی حکومت، آن (قیام) را به شکست آرزوها و دلتنگی و یأس و احساس شکست و ناکامی دچار کرد. و در نتیجه، قانون غیرفعال شد و انتخابات متوقف شد. درگیری و اختلاف میان احزاب بالا گرفت و روزنامه ها و مجلات بسته شدند و هنگامی که بعد از محمد محمود، اسماعیل صدقی جانشین او شد دشمنی با مردم ادامه داشت و این شرایط در مصر به قوت خود باقی ماند.
و محیط مصر از جهت دیگر، این شکست خورده ها و مأیوسان را در برداشت و احساسات و عواطف آتشی آنان را بر می انگیخت و در شعر شاعران، احساس به یأس و نومیدی و احساس به پوچی و شکست به چشم می خورد و این چنین شرایط آنان را به سوی جریان رومانتیک سوق داد.»[۱۰۹]
«هنگامی که همه ی این اسباب و شرایط با هم جمع شدند راه را برای تشکیل گروه آپولو فراهم نمودند و ابوشادی به منشی گری این گروه انتخاب شد و به عنوان شخصیتی ممتاز و بارز در شکل گیری این گروه تأثیرگذار بود و در اصلاح و نوسازی و تجدید آن تلاش نمود.
و اولین مجله در سپتامبر ۱۹۳۲ صادر شد و او رئیس تحریریه اش بود و شاعر (احمدزکی) احمد شوقی را رئیس گروه برگزید که اولین جلسه را در خانه کرمه بن هانی در جیزه روز دوشنبه مورخ ۱۰ اکتبر ۱۹۳۲ برگزار نمود.
و هنگامی که در ۱۴ اکتبر سال ۱۹۳۲ وفات یافت اعضای گروه جمع شدند و شاعر خلیل مطران را به عنوان رئیس گروه برگزیدند و از اعضای این گروه، احمد محرم، دکتر ابراهیم ناجی، دکتر علی حنانی، کامل کیلانی، محمد عمار، محمود صادق، احمد شایب، علی محمود صادق، احمد شایب، علی محمودطه، محمود ابوالوفا، حسن القایاتی، و حسن کامل صیرفی، احمدضنیف، سید ابراهیم بودند و سپس تعداد زیادی از شاعران و ادیبان و ناقد آن که در پیشاپیش آنان مصطفی عبداللطیف السحرتی، مختار الوکیل، صالح جودت و عبدالعزیز عتیق بودند و عضویت گروه در همه کشورهای عربی مخصوصاً برای شاعران و ادیبان و علاقمندان و مشتاقان ادبیات به طور عموم باز بود.»[۱۱۰]
اهداف جمعیت آپولو:
۱)- «قیام بر تقلید و دعوت به سوی اصالت و فطرت شعری و احساس و عاطفه ی صادق. (اولین روزنامه ی عربی که به شعر توجه نمود و برای احیاء تجدید در آن و دوری شعر از تقلید و تصنع و ابتذال و آزادی شاعران از قید و بندها پافشاری و اصرار نمود.»[۱۱۱]
۲)- «سربلندی و رفعت شعر عربی. از اهداف اصلی این گروه بالا بردن سطح شعر بود. و به همین منظور این گروه به فن یا سبک خاص یا به گروهی خاص از شاعران توجه و اهتمام نورزید بلکه کاری گروهی بود که مقلّد و تجدیدگرا را از مصر و تونس، عراق، سودان و مهجر، مانند: محمد احمد محجوب و توفیق البکری از سودان، ابوالقاسم الشابی از تونس و جواهری از عراق و ایلیا ابوماضی از مهجر را گردهم آورد.
همه ی شاعران و ادیبان عرب به این گروه پیوستند بدون اینکه برای عضویت و پیوستن به گروه شروطی داشته باشند.
و این همان چیزی است که اکثرا ناقدان را به انتقاد از آنان برانگیخت و علاوه بر این (نبودن شروط برای عضویت) ابوشادی نیز به عنوان رهبر این گروه مکتب و مذهب معین و گرایش ثابتی نداشت و ابوشادی شاعران رزمی و دراماتیک و عاطفی و وصفی و تأملی را جمع کرد. و فعالیت ادبی او در حد شعر باقی نماند بلکه به نثر و علوم طبیعی و تجربی تجاوز یافت.
و بیشتر تلاشش را صرف تأسیس گروه های علمی و حفظ و نگهداری از آنان کرد.
پس پیشگام و رهبر این گروه در جاهای گوناگون نوشت که آپولو براساس جامعه استوار نیست و به سوی مذهب و مکتبی روشن و واضح دعوت نمی کرد بلکه خواستار رفعت و سربلندی شعر است. و تا حدی درست است که بگوئیم برای این گروه مذهب و مکتب شعری مشخص نیست زیرا آن مکتب دایره و حلقه معارف شعری بود.»[۱۱۲]
۳- «توجه و اهتمام به فعالیت های مختلف. اهتمام و توجه اعضای این گروه به شعر مرسل و ساده و شعر آزاد و منحصر و محدود شد. و توجه مجله هم به نشر قصاید و مقالات و بحث ها باقی نماند، بلکه وسعت یافت و همه ی فعالیت های ادبی و فکری را شامل شد. پس به ترجمه ی شعر اروپایی اهتمام ورزیدند و از نمونه ی این ترجمه ها ترجمه ی احمد زکی ابوشادی بر عدیات فیتزجرالد است. همچنین مجله به انتشار و نشر داستان های منظوم و بحث های فصل و طولانی فلسفی مانند قصیده ی (میلاد شاعر) از علی محمود طه، توجه کردند.»[۱۱۳] «و شاعران مکتب و مدرسه آپولو در نزاع های نقدی زیادی داخل شدند و در طرف دیگر این نزاع ها صاحبان ذوق زبانی قدیم و کسانی که به بازشدن دروازه های تجدید، ایمان نداشتند و منفعلاتی بودند که فرهنگ محدودی داشتند. مکتب آپولو به سوی تجدید بسیار پهناور گسترده شد. و آنان در اکثر اوقات از روش ها و شیوه های مرسوم و متداول در سرودن شعر دور شدند و این مسائل گاهی آنان را به سوی اشتباه و لغزش می برد و این دلیلی برای محافظه کاران از تجدید بود. با این وجود به این مسائل توجهی نکردند و به سرودن شعر ادامه دادند. و شعر وصفی و تأملات صوفیانه و فلسفی سرودند. و همچنین سروده های در عشق به طبیعت و توصیف زیبایی دارند و شعرشان از رموز الهام بخش و خیال های دور از ذهن خلّاق پر شد.»[۱۱۴]
ویژگی شعر مدرسه (مکتب) آپولو.
۱- تجربه ی شعری:
«از ویژگی های شعر در نزد مکتب آپولو تجربه ی شعری بود که لفظ آن تجربه به معنای کوشش نیست، بلکه آنچه که بر انسان از فکر یا احساس عارضه می شود، است. و شاعران شعرشان را برای مناسبت ها و موقعیت های تعریف تمجید نمی سرایند. بلکه شعر از اعماق درونی شاعر سرچشمه می گرفت و بهمین خاطر این مکتب با شعر مناسبات مبارزه کرد. و به سوی ترسیم و تمثیل شعر براساس عواطف و احساساست درونی و تأملات فکری و جنبش عواطف دعوت کرد. همچنان که به نیرو و آزادی فنی و ظهور شخصیت ادبی با دوری از تکلّف و تصنّع و افتعال و به بیانی صادق و درست دعوت نمود.»[۱۱۵]
۲- بیان تصویری: (بیان به شکل صورت و تصویر).
«شاعران به سوی نوع جدیدی از شعر روی آوردند که قبلاً شاعران پیش آن را تألیف نکردند و آن شعر تصویری و آن نوعی از شعر است که تصویرها و تابلوهای فنی را توصیف می کند و آنچه در آن از معانی و افکار است مجسم می سازد و از این نمونه شعرهایی که انتشار یافت قصیده ی (احلام الْطلام) است که می گوید:»[۱۱۶]
و لمّا حان تودیعی ولاحت علی النّور المُوسی بالظلامِ
تحفّ بنا الریاحینُ اللواتی تزّفُ[۱۱۷] من ابتسامٍ لإبتسام
و یحجبنا السکونُ بلاحجابٍ و یَفْضَحُنا الحنینُ علی إحتشام[۱۱۸]
«و هنگامی که خداحافظی و وداع فرا رسید و نزدیک شدن و بر نور مزیّن به تاریکی و ظلمت درخشید و آشکار شد.
و ما را ریاحین و گل هایی پوشاندن که در لبخند زدن (باز شدن شکوفه هایشان) عجله می کردند و شتابان بودند و سکون و آرامشی بدون حجاب و پرده ما را پوشانید و ما را در برگرفت و آه و ناله (فراق) غضب و خشم ما را رسوا کرد.
در واقع وقتی قطعه ای از شعر شاعر خوانده می شود گویا که آن شعر به صورت (تابلویی) در جلو چشمانت ترسیم و مجسم می شود. و شاعر صورت و تصویر شعری را پراز تعبیر و بیان با الفاظ و حجلات بیان می کند.»[۱۱۹]
آپولو، جمعیت أدبی یا مدرسه ی ادبی:
علیرغم عمر کوتاه «جمعیت آپولو» پژوهشگران و ناقدان در تأثیرگذاری این جمعیت ادبی در مسیر شعر معاصر نظر دارند ولی بسیاری از ناقدان آپولو را تنها یک جمعیت دانسته اند که دارای مجموعه ای از گرایشهای مختلف است نه مدرسه ای شعری.
ابتدا این دو واژه را توضیح می دهیم تا حق مطلب ادا شود. «مدرسه» همان مکتب ادبی است که به مکاتبی مانند کلاسیسم، سمبولیسم، رئالیسم، اطلاق می گردد، این مکاتب و مدارس را ضرورتهای حیات می آفریند سپس بنیانگذاران این مکاتب، اصول و اهداف آن را مشخص می کنند. در نتیجه پیروانی برای خود در مکانهای مختلف می یابند.
ولی «جمعیت» انجمن خاصی است که در موقعیت معینی در محیط ادب به وجود می آید وبه مکتب خاصی مقید نیست و اعضای آن نیز گاهی خود را به روش معینی مقید می سازند.
بنابراین اگر اعضای این انجمن، خود را به مکتب کلاسیک و رمانتیسم یا رمزگرایی و… مقید می کنند آن انجمن را دارای مدرسه گویند در غیر این صورت نام جمعیت به آن اطلاق می شود. حال با این توضیح که ادبا و نقّاد نیز آن را اینگونه دریافت کرده اند نظر ناقدان آپولو را بررسی می کنیم.
دکتر شوقی ضیف معتقد است که آپولو از همان ابتدای کار فاقد برنامه ی فنی بود و مانند جماعه الدیوان عمل نکرد. دیوان پرچم مکتبی ادبی را بر ضد شعرای بعث حمل کرد و مدتی طولانی نیز از آن دفاع نمودند و در زیر شعارآن دیوانهایی را با ذوق و وجهه ای مشخص منتشر کرد»[۱۲۰]
دکتر محمد مندور نیز در کتاب «محاضرات فی الشعر المصری بعد شوقی» ذکر می کند که جمعیت آپولو و مجلّه آن، مدرسه ای ادبی و اداری مکتبی واحد با ویژگی های مشخص نبود و ما نمی توانیم برای این مدرسه و رهبر آن ابوشادی مکتب معینی از مکاتب شعری را که اروپایی ها شناخته اند مانند رمانتیسم، رئالیسم، سمبولیسم و دیگر مکاتب را مشخص کنیم»[۱۲۱]
ولی در ادامه بحث خود واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود در کشورهای عربی را مطرح کرده و عدم تقید به مکتبی معین را ناشی از طبیعت زندگی مصر می داند که در آن بر همه از تاریخ، مصر تشنه ی آزادی بود و به ناچار جوّ آن روزگاران با گرایش فردی سازگار بوده و از روح مکتب گرایی گریزان.
مندور در جایی دیگر می افزاید که دعوتهای نقدی به تنهایی نمی تواند مکاتب ادبی را بیافریند بلکه قبل از هر چیز، این حرکتها و ضرورتهای تأثیرگذار زندگی هستند که ایجاد کننده زمینه آن می باشند»[۱۲۲]
بنابراین دکتر مندور نظر خود را متعادل می سازد و با این مسئله واقع گرایانه تر برخورد می کند درست است که آپولو، فلسفه ی شعری معینی نداشت ولی ویژگیهای شعری که در آثار آن لمس می شود، صبغه ی رمانتیستی دارد که پایه های این رمانتیسم مصری شبیه رمانتیسم غربی است.
نبودن فلسفه ی شعری معین برای مدرسه ی آپولو، امری است که با منطق امور، هم جریان است.
در توان این مدرسه نبوده است که در این برهه از پیشرفت ادبی به مکتبی معین فرا بخواند. تاریخ شعر عربی نیز از تحولات سرنوشت سازی که اندیشه ها را تغییر دهد و روشها را دگرگون سازد تهی می باشد. همان گونه که معروف است، شعر حتی تا اوایل قرن حاضر به شکلی یکنواخت حرکت می کرده است و کوششهای نوگرایان تا به امروز کاملاً به هدف نرسیده و گرایش سنتی و تقلیدی، سیطره ی خود را هنوز بر شعر و ادب تحمیل می کند.
پیشوایان اولیه ی نوگرایی تنها توانسته اند که آبهای را کد را به کناری نهاده و چشمها را به روی مفاهیم نوین بگشایند و با روح تقلید که ابتکار و عصری گرایی را قربانی می کرده است مبارزه کنند. از این جهت هیچ یک از نوگرایان، قبل و یا بعد از مدرسه ی آپولو نتوانسته اند که مکتب ادبی معینی را مطرح کرده و به آن فرا بخوانند در حالی که رسالت اینان تغییر مفاهیم قدیمی بوده است که قداست پیدا کرده اند.
کار منطقی این نوگرایان این بوده است که ابتدا برای از میان بردن این قداست اقدام کنند و به آزادشدن و تمسک به حیات معاصر دعوت کنند؛ طبیعی است که این مهم در یک روز یا یک شب صورت نمی پذیرد زیرا قداست عمود شعر در طول قرون و همچنین بر ذوق توده های خواننده حاکم بوده است و تغییر ذوق مردم با کوشش فردی یا گروهی و دریک فاصله ی کوتاه مدت زمانی مسیر نمی شود.
از این رو، کوششهای همه ی نوگرایان در تغییر این اوضاع ادبی حاکم در طول نسلها به ثمر نشسته است.
آیا در توانایی جمعیت آپولو یا هر جمعیت ادبی دیگر بوده است که در میان این معرکه ی ادبی و در چنین موقعیتی بُحرانی که مصر در این برهه از زمان با آن مواجه بوده است، مکتب ادبی مشخصی را به وجود آورد؟
«شاید دلیل اینکه ناقدان آپولو را تنها یک جمعیت محسوب کرده اند این باشد که آپولو هر گونه گرایش ادبی را در خویش گنجانیده بود مانند احمد شوقی، محرم از شعرای کلاسیک و بسیاری از شعرای سبک کلاسیک که مجلّه ی آپولو میدانی برای قلم زدن آن بود.
در پاسخ باید بگویم که ابوشادی، مدرسه ی خود را بر پایه ی روح عالی تعاون بنیان نهاده بود. این استاد دریافته بود که خصومتهای حاد میان شعرا و ادبا و دورشدن آنها از موضوعات علمی و غرق شدن در درگیریهای شکلی و هواهای نفسانی، خدمتی در جهت اعتلای ادب نمی باشد.
در نتیجه ابوشادی خود را به مدرسه اشتراکی از ادب منتسب می کرد و کاملاً به تعاون ایمان داشت. ولی وجود گرایشهای مختلف را در آپولو بدین خاطر پذیرفته بود که وطن فقیر و عقب مانده اش، به تعاون و همکاری نیاز داشت و با مکتبهای فردگرا که به عبادت بت های ادبی می پرداختند، مبارزه می کرد.
ابوشادی همچنین گرایشها و آرا و نظریات مختلف را به هدف موازنه ی میان آنان پذیرفته بود تا از این رهگذر پیروان تجدید، تفاوتهای آشکار گرایش تقلیدی و آثار قدمای آن را با گرایش تجدیدی درک کنند. بنابراین ابو شادی در میان مکاتب مشترک ادبی به روح اصیل شعرا اهمیت می دادند به شکل بیانی آن.
علی رغم همه ی این مسائل، ما در آپولو خطوط کلی مکتب رمانتیسم را در شعر و آثار ادبی اعضای آن مشاهده می کنیم و هرگاه که نام جمعیت آپولو را ذکر می کنیم فوراً نامهای ابراهم ناجی- حسن کامل الصیرفی مصطفی السحرتی- صالح جودت- مختار الوکیل- محمود حسن اسماعیل- علی محمود طه به ذهن متبادر می شود که صبغه ی غالب در آثار اینان، صبغه ی رمانتیستی است و عدم وجود مکتب ادبی مشخص که به وسیله ی آن آپولو شناخته شود «مدرسه» بودن آن را نفی نمی کند»[۱۲۳]
مدرسه ای که هدفش منهدم ساختن قدیم و همگام شدن با زمان حاضر بود و در این مسیر از گرایشهای ادبی غرب نیز تأثیر پذیرفته بود.
۱۰۰٫۰۰۰
Extraction Method: Principal Component Analysis.
A survey on the relationship between organizational trust and organizational justice with manpower productivity in employees of shahroud fatemiye hospital
Abstract
The current research is in the following concepts of organizational behavior, with purpose of the survey of relationship between organizational trust and organizational justice with manpower productivity in employees of shahroud fatemiye hospital, implemented. In other to conduct this study, all the staff in fatemiye hospital, equal to 275 people were considered as statistical population and were studied, among which 160 were selected and evaluated using simple randomized sampling and cochran formula. In terms of approach, purpose and data collection, this study is respectively descriptive-correlation, practical, and field study. Accordingly to evaluate the basic concepts of the research, three standard questionnaires were used: 1) organizational trust by Gary Ruder (2003) involving 34 questions, 2) organizational justice by Niehoff & Moorman (1993) involving 19 questions, and 3) manpower productivity by Hersey & Goldsmith (1980) involving 26 questions. Using cronbach’s alpha method, the stability of the questionnaires according to the three above mentioned variables was respectively calculated as: 0/831, 0.936 and 0.931. The accuracy of questionnaires was also tested using content analysis, and confirmed using exploration factor and KMO standard. Collected data was analyzed by using descriptive and analytical standards. The final result of the research, which was provided using SPSS software, confirms the entire hypothesis in the research, as the results of the hypothesis show a positive and meaningful relationship between organizational trust and it’s aspects on the productivity of manpower. A positive and meaningful relationship was also observed between staff’s understanding of organizational justice and it’s aspects on manpower productivity. The results of regression analysis (step by step) show that organizational trust and organizational justice are able to predict workforce productivity by two steps (Sig <0.05). The other outcome of the study is that understanding of organizational justice, organizational trust and manpower productivity was equal (no significantly difference) among men and women in different ages groups, with different job tenure, employment status, and also educational levels. However in case of »ability« which is one of the dimensions in manpower productivity, the ideas of different recruitment departments were not the same.
Keywords: Organizational trust, Organizational justice & Manpower productivity.
- Trust ↑
- Organizational Justice ↑
- Cho et al ↑
- Gayton ↑
- Organizational Trust ↑
-Smith Birney ↑
- Shockley Zalabak ↑
- Nyhan ↑
- Ellonen et al ↑
- Jeon ↑
- Mishra Morrissey ↑
- Kwai Fatt et al ↑
- Nadisic ↑
- Moore ↑
- Okun ↑
- Thibaut Walker ↑
- Mcnabb ↑
- Kwai Fatt ↑
- Park Yoon ↑
- Seyed Ameri ↑
- Taylor ↑
- Pucetaite Lamsa ↑
- Yilmaz Atalay ↑
- Meamarzadeh ↑
- Karriker Williams ↑
- Brown, Bemmels Barclay ↑
- Dailey Kirk ↑
- Brockner et al ↑
- Jeon ↑
- Cazier et al ↑
بحث
نخستین فرضیه ی پژوهش حاضر آن بود که افراد
افسرده در مقایسه با افراد بهنجار تکلیف جملات ناتمام
را با کلمات مثبت بیشتری پاسخ خواهند د اد. نتایج
پژوهش حاضر این فرضیه ر ا تأیید می کند. این یافته با
پژوهش های پیشین ، از جمله تیزد یل و همکاران ،
۱۹۹۸ ) همسو و ) ، ۱۹۹۵ )، تیزدیل ، لایود ۱ و هاوتون ۲ )
ICS می باشد. بنا بر نظریه ی ، ICS در تأیید دیدگاه
سوگیری درپردازش اطلاعات هیجانی براساس اثرات
آن در الگوهای ذهنی طرحواره ای عالی تر ر ا، بهتر
می توان درک کرد . افسردگی برارتباط درونی ساختارها
تأثیر می گذارد، به طوری که تأثیری کلی و ساختاری بر
پردازش اطلاعات دارد . این سوگیری در اثر چیرگی
الگوی طرحوار ه ای کلی است که از نمونه اعلی تجربه
گرفته شده است . این بافت کلی طرحواره ای پردازش
اطلاعات هیجانی را به صورت کلی ، نا آشکار جهت دار
می کند. این درست برخلا ف دیدگاه شبکه تداعی است
، که دراین پژوهش مورد تأیید قرار نگرفت. بک ( ۱۹۶۷
به نقل از بک و همکاران، ۱۹۶۸ ) همسو با دیدگاه
شبکه پیشنهاد می کند اثر سوگیری پردازش هیجانی
درسطح باورهای اختصاصی است که فرم گزار ه ای
وآشکار دارند و در یک فرایند آشکار عقلانی ۳ موجب
با ICS سوگیری پردازش م ی شوند. هم چنین دیدگاه
رویکرد شناخت درمانی بالینی ازاین لحاظ تفاوت دارد
به یک رابطه دو جانبه میان خلق وشناخت باور ICS که
دارد. بنابر دیدگاه بک ( ۱۹۶۸ ) شناخت های منفی
پیشایند ۱ خلق منفی هستند.
یافته های پژوهش حاضر با تأیید فرضیه ی دوم و
سوم نشان دهنده ی تسلط محتوای شناختی کمال گرایی و
تأییدخواهی در افسردگی است . این یافته با دیدگا ه های
نظری و پژوهشی همسو است، ازجمله چمپیون و پاور
۱۹۸۷ )، آریتی ۴ و ) ۱۹۹۵ )، پیسیزنسکی ۲ و گرینبرگ ۳ )
۱۹۸۷ ، به نقل از پیسیزنسکی، و گرین برگ، ) بمپورد ۵
۱۹۸۷ )، بک ( ۱۹۸۳ ، به نقل از آبرامسون ۶، آلوی ۷ و
۱۹۷۵ ، به نقل از چمپیون و ) ۱۹۹۷ )، بلات ۹ ، هوگان ۸
، ۱۹۸۸ )، پرسونز ۱۲ ) پاور، ۱۹۹۵ )، فیر بادر ۱۰ و مورتی ۱۱
۱۹۹۱ ). با این حال کمال گرایی ) ، میراندا ۱۳ و پر لوف ۱۴
با خودمختاری ۱۵ و ICS و تأییدخواهی دیدگاه
مردم گرایی ۱۶ بک ( ۱۹۸۹ ) تفاوت دارد . از نظ ر بک ،
خودمختاری وکمال گرایی یک گرایش دیرپا و
ماندگار ۱۷ می باشد. مردم گرایی و خودمختاری نوعی
سبک شناختی/شخصیتی ۱۸ می باشد. طرحواره
”کمال گرایی و تأییدخواهی“ در نظریه ی زیر
منظومه های شناختی متعامل نوع پویا کلی و فراگیر
بازنمایی شناختی است که به صورت ضمنی ونا آشکار
ICS فرایند پردازش را تحت تأثیر قرار می دهند. تحلیل
می گوید که افسردگی به گردش کار ۱۹ الگوهای
طرحواره ای مربوط می شود و متوجه ارتباط نزدیک
- اصل احترام :تهعد به رعایت حریم ها و حرمت ها در انجام تحقیقات و رعایت جانب نقد و خودداری ازهرگونه حرمت شکنی.
- اصل ترویج : تعهد به رواج دانش و اشاعه نتایج تحقیقات و انتقال آن به همکاران علمی ودانشجویان به غیر ازمواردی که منع قانونی دارد.
- اصل برائت : التزام به برائت جویی از هرگونه رفتار غیر حرفه ای واعلام موضع نسبت به کسانی که حوزه علم وپژوهش را به شائبه های غیر علمی می آلایند .
محل امضای محقق
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسیر
حوزه معاونت پژوهشی
تعهدنامه اصالت رسالت پایان نامه تحصیلی
اینجانب مجید ابراهیمی پور دانشآموخته مقطع کارشناسی ارشد ناپیوسته رشته علوم انسانی که در تاریخ ۱۰/۷/۱۳۹۲ از پایان نامه خود تحت عنوان:( فرهنگ عامه مردم راور ) با کسب نمره ۱۸ و درجه عالی دفاع نمودهام، بدینوسیله متعهد میشوم:
- این پایان نامه حاصل تحقیق و پژوهش انجام شده توسط اینجانب بوده و در مواردی که از دستاوردهای علمی و پژوهشی دیگران (اعم از پایان نامه، کتاب، مقاله و …) استفاده نمودهام، مطابق ضوابط و رویه موجود، نام منبع مورد استفاده و سایر مشخصات آن را در فهرست مربوطه ذکر و درج کردهام.
-
- این پایان نامه قبلاً برای دریافت هیچ مدرک تحصیلی (همسطح، پایینتر یا بالاتر) در سایر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ارائه نشده است.
- چنانچه بعد از فراغت از تحصیل، قصد استفاده و هرگونه بهره برداری اعم از چاپ کتاب، ثبت، اختراع و… از این پایان نامه را داشته باشم، از حوزه معاونت پژوهشی واحد مجوزهای مربوطه را اخذ نمایم.
- چنانچه در هر مقطعی و زمانی بر خلاف موارد فوق ثابت شود، عواقب ناشی از آن را میپذیرم و واحد دانشگاهی مجاز است با اینجانب مطابق ضوابط و مقررات رفتار نموده و در صورت ابطال مدرک تحصیلیام هیچگونه ادعایی نخواهم داشت.
نام و نام خانوادگی: مجید ابراهیمی پور
تاریخ و امضاء
تقدیم به :
شهیدان به خون خفته ومردم عزیز راور
پدرم به استواری کوه
مادرم به بزرگی دریا
همسرم به صمیمت باران
تقدیر و تشکر:
الهی پایی ده که با آن کوی مهرتو پوییم وزبانی ده که با آن شکرآلای توگوییم
در آغاز سخن لازم می دانم از استاد فرزانه سرکار خا نم دکتر صدیقه علیپور که بعنوان استاد راهنما در تهیه این مجموعه مرا یاری فرمودند تشکر نمایم و همچنین بخصوص از ادیب توانا جناب آقای دکتر هوشمند اسفندیار پور که همواره درطول دوره تحصیل مشوق بنده بوده ودرتهیه این مجموعه مساعدت فرمودند کمال سپاسگذاری را داشته وازتمامی اساتید دوره کارشناسی ارشد نیز تشکر نمایم .
فهرست مطالب
چکیده : ل
فصل اول بیان مسئله
مقدمه ۲
اهداف تحقیق ۴
سؤالات تحقیق ۴
فرضیه تحقیق ۵
فصل دوم پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیق ۷
فصل سوم روش پژوهش
روش پژوهش ← توصیفی تحلیلی ۱۴
فصل چهارم یافتههای تحقیق
بخش اول: ویژگیهای جغرافیایی، اقلیمی و تاریخی ۱۷
ویژگیهای جغرافیایی ۱۷
تاریخ ۲۳
نمونه تاریخی مقاومت مردم راور ۲۳
آثار تاریخی راور: ۲۳
قالیبافی: ۲۶
معادن راور : ۲۹
بازیها ۳۰
بخش سوم: ادبیات شفاهی ۳۵
ادبیات شفاهی ۳۵
آداب و رسوم ۴۲
عقاید ۴۶
موجودات خیالی ۴۹
بخش چهارم: زبان و گویش ۵۶
زبان و گویش ۵۶
عملکرد دانه (کیلوگرم در هکتار)
سال تولید
۲۱۰۹
۲۰۰۱
۱۱۰۶
۲۰۰۲-۲۰۰۱
۱۷۸۹
۲۰۰۳-۲۰۰۲
۱۳۶۵
۲۰۰۴-۲۰۰۳
۲۰۹۰
۲۰۰۵-۲۰۰۴
۲۴۳۳
۲۰۰۶-۲۰۰۵
۲۷۷۹
۲۰۰۷-۲۰۰۶
۱۸۴۷
۲۰۰۸-۲۰۰۷
گلرنگ زراعی گیاهی یکساله و از خانواده گل کاسنی می باشد و از بین کشورهای تولید کننده آن هندوستان با داشتن حدود ۶۰ درصد سطح زیر کشت جهانی (۸۳۱ هزار تن) را به خود اختصاص داده است . ایالات متحده آمریکا با عملکرد ۱۴۸۵ کیلوگرم در هکتار بیشترین متوسط عملکرد جهانی را در بین کشورهای تولید کننده گلرنگ داراست (F.A.O, 1993). متوسط عملکرد دانه گلرنگ در ایران حدود ۷۰۰ کیلوگرم در هکتار برآورد گردیده است (زینلی، ۱۳۷۸). در گذشته کشت گلرنگ بیشتر به منظور تهیه کارتامین (رنگدانهی قرمز رنگ که از گلچه های این گیاه قابل استخراج است) و استفاده از آن در رنگرزی البسه و نیز به عنوان رنگ غذا صورت می گرفت (زینلی، ۱۳۷۸) ولی امروزه این گیاه در گروه گیاهان روغنی جا گرفته و به این منظور کشت می گردد (یزدی صمدی و عبدمیشانی، ۱۳۷۰). این گیاه که احتمالاً بومی ایران است (برزگر، ۱۳۷۸) و (خواجه پور، ۱۳۷۰) در سطوح کوچک یا به صورت حاشیه ای برای حفاظت از محصولات، در حاشیه کرت ها کشت می شده است و هم اکنون نیز در مناطقی از هندوستان برای جلوگیری و جبران خسارت عوامل مختلف بر گندم در کشت مخلوط به صورت ردیفی کشت می شود (Beech and Norman, 1963). زراعت گلرنگ به منظور استفاده از روغن دانهی آن سابقه زیادی ندارد، به همین دلیل در اغلب نوشته ها از این گیاه به عنوان یک گیاه زراعی نسبتاً جدید یاد شده است. اصلاح ارقام پر محصول گلرنگ با مقدار روغن بالا که بعد از جنگ جهانی دوم اصلاح شدند به گسترش و توسعه سطح زیر کشت این گیاه زراعی در بعضی نقاط دنیا منجر شد، ارقام اصلاح شده از ژرم پلاسم هایی به دست آمده که از مراکز اولیه این گیاه از جمله ایران جمع آوری شده بودند. این گیاه به دلیل قابلیت هایی نظیر قدرت سازگاری بالا، تحمل به سرما، تحمل نسبی به خشکی، شوری و قلیائیت بالای خاک و مواد مصرف متعدد در بسیاری از کشورها به طور گسترده کشت می شود (زینلی، ۱۳۷۸). اسید لینولئیک موجود در روغن گلرنگ حاوی خواصی نظیر کاهش چربی خون، کلسترول و سختی رگ ها می باشد. روغن گلرنگ به عنوان ماده خام جهت افزودن به مواد رنگی، جوهر چاپ و فیلم، نوار مغناطیسی، روغن جلا و … بکار برده می شود. گلچه های این گیاه به عنوان ماده اولیه جهت استخراج پیگمان هایی رنگی به منظور قابل ملاحظه ای در مواد غذایی و نوشیدنی ها و … می توان آن را بکار برد ( فروزان، ۱۳۷۸).
گلرنگ چنانچه قبل از گلدهی برداشت شود، علوفهی قابل قبولی را برای دام ها تولید می کند (سرمدنیا و کوچکی، ۱۳۶۸؛ صدیق و امین پور، ۱۳۶۳). گلرنگ در طب سنتی دارای خواص دارویی متعدد بوده که از آن جمله می توان به اثرات آن در درمان دردهای روماتیسمی و بیماری های زنان و اثرات مسهلی اشاره نمود (صدیق و امین پور، ۱۳۶۳؛ فتحی بزچلوئی، ۱۳۶۹). با توجه به آنچه درباره اهمیت گلرنگ گفته شد و با عنایت به کمبود تولید روغن های گیاهی در کشور و همچنین بومی بودن آن در کشور ما، بررسی روند کشت گلرنگ و تحقیقات درباره آن امری اجتناب ناپذیر است . در ایران تحقیق در مورد کشت گلرنگ به عنوان یک گیاه روغنی، از سال ۱۳۴۶ با تهیه بذر اصلاح شده از خارج از کشور، توسط مرکز تحقیقات کشاورزی ورامین، صورت گرفت. به این منظور در سال ۱۳۴۸ با هدف بررسی پتانسیل ارقام بومی و تولید ارقام برتر اقدام به جمع آوری توده های محلی گلرنگ از شهرستانهای مختلف نموده و آزمایشات به زراعی مختلفی را جهت حل مسائل زراعی آن به عمل آوردند. (زینلی، ۱۳۷۸).
یکی از عمده ترین دلایل پایین بودن سطح زیر کشت گلرنگ کم بودن عملکرد آن است. برخی محققان بر این عقیده اند که هنوز ژرم پلاسم ها و ذخایر توارثی، پتانسیل و تنوع ژنتیکی بسیاری نهفته است که می توان از طریق روش های چند منظوره انتخاب، با تلفیق این توانایی های ژنتیکی و انتخاب ژنوتیپ های برتر، گامهای مؤثر و کاربردی در جهت بهبود عملکرد، برداشت ( خواجه پور، ۱۳۷۶). عملکرد گلرنگ همانند سایر محصولات زراعی، تحت تأثیر عوامل گوناگون از جمله ژنوتیپ تاریخ کشت، تراکم بوته، رطوبت، حاصلخیزی، دما و نور قرار می گیرد. عملکرد دانه در واحد سطح هنگامی حاصل می گردد که این رقابت ها به حداقل خود رسیده و در عین حال گیاه بتواند از عوامل رشد موجود حداکثر استفاده را بنماید.
مزرعه خوب گلرنگ بایستی در شرایط دیم و زراعت آبی در کانادا به ترتیب حداقل ۱۶۵۰ و ۲۲۰۰ کیلوگرم در هکتار تولید دانه داشته باشد (Mundel et al., 2004). گلرنگ دارای واریته های خاردار و بدون خار است، که درصد روغن در ارقام خاردار، از ارقام بدون خار و ارقامی که دارای خار کمتری هستند، بیشتر می باشد (Osorio et al., 1995). کاشت گلرنگ به چندین قرن پیش برمی گردد که در ابتدا به منظور استفاده از گلبرگ های رنگی آن جهت رنگ های خوراکی، طعم دهنده غذا، چاشنی، روغن دانه و رنگرزی منسوجات در کشورهای شرق دور مورد استفاده قرار می گرفته است (Esendal, 2001). همچنین گلرنگ در سال های اخیر به عنوان یک گیاه مناسب جهت کاشت علوفه مورد توجه قرار گرفته است (Landau et al., 2005).
دانه های گلرنگ بین ۱۶ تا ۱۸ درصد پروتئین دارند که کنجاله آن بعد از روغن کشی ۲۴ درصد پروتئین دارد و قابل استفاده برای تغذیهی حیوانات است. که به لحاظ کیفیت مشابه با کنجاله کلزا، البته با کمی پروتئین و انرژی بیشتر می باشد. مصرف علوفه ای گلرنگ منحصر به مواقعی می شود که به عنوان مثال در اثر سرمازدگی و یخبندان مزرعه گلرنگ، کیفیت محصول بسیار پایین پیش بینی شود (Mundel et al., 2004). همچنین می توان از قسمت های رویشی گلرنگ برای تهیه علوفه سیلویی مطلوب استفاده کرد (Weinberg et al., 2002). گلرنگ دارای ویژگی های مهمی جهت کاشت در مناطق دیم می باشد که می توان به تحمل آن به سرما، خشکی و شوری اشاره کرد، به طوری که توانسته است در مناطق خشکی مثل مرکز آناتولی و نواحی اطراف آن که بارندگی کافی ندارند، مثل استان های آنکارا، Eskisehir و Konya و Cankiri در ترکیه بطور موفق رشد نماید. { به طوری که سطح زیر کشت آن در ترکیه در سال ۲۰۰۵ به ۲۶۵ هکتار رسیده است (F.A.O, 2006)}. بر اساس نوع پوست دانه، درصد روغن دانه گلرنگ بین ۲۰ تا ۴۵ درصد متغیر می باشد. وجود مقادیر زیاد اسید چرب غیر اشباع لینولئیک در روغن دانه باعث کاهش کلسترول خون می شود. همچنین از این روغن برای تهیه انواع مارگارین و سالاد نیز استفاده می شود. در بسیاری از کشورها نه به دلیل استفاده از رنگ آن، بلکه به خاطر یک منبع بسیار مهم روغن، این گیاه مورد توجه قرار گرفته است، چون دانه های گلرنگ حاوی ۳۵ تا ۵۰ درصد روغن، ۱۵ تا ۲۰ درصد پروتئین و ۳۵ تا ۴۵ درصد پوست می باشند (Rahamatalla et al., 2001). روغن استاندارد گلرنگ حاوی حدود ۸-۶ درصد اسید پالمیتیک، ۳-۲ درصد اسید استئاریک، ۲۰-۱۶ درصد اسید اولئیک و ۷۵-۷۱ درصد اسید لینولئیک می باشد (Velasco and Fernandez, 2001). این گیاه به راحتی می تواند در مناطقی که دما پایین و خاک هایی با حاصلخیزی کم دارند، رشد و نمو موفقی داشته باشد (Koutroubas and Papadis, 2004). موفقیت در تولید گلرنگ در مناطق جدید بستگی زیادی به اصلاح و بهبود بیشتر عملکرد دانه و روغن دارد. عملکرد دانهی یک رقم گلرنگ ممکن است در مناطق مختلف، متفاوت باشد، زیرا عواملی چون نور، آب، بارندگی، دما، رطوبت محیطی و رقابت در جذب مواد غذایی متفاوت خواهد بود (Koutroubas and Papadis, 2004). عملکرد گلرنگ را تابعی از تعداد بوته در واحد سطح، تعداد غوزه در بوته، تعداد دانه در غوزه و وزن دانه ها ذکر کردند (Yoguoy et al., 1993). در گزارشی از کانادا، مراحل نمو گلرنگ را شامل سبز شدن، روزت، طویل شدن ساقه، تشکیل ساقه های جانبی، گلدهی و رسیدگی تقسیم کردند. در گزارش ایشان، در تاریخ کاشت حدود اواسط اردیبهشت مرحله جوانه زنی ۲ تا ۳ هفته، گلدهی۱۲ تا ۱۵ هفته و رسیدگی فیزیولوژیکی ۲۰ هفته طول می کشد (Mundel et al., 1992).
گلرنگ به عنوان یک گیاه بومی کشور ایران، با ویژگی تحمل نسبتاً بالایی که به شوری و خشکی از خود نشان می دهد و همچنین به دلیل بالا بودن کیفیت روغن آن، می تواند نقش مهمی در گسترش سطح زیر کشت گیاهان روغنی در کشور داشته باشد. دسترسی به ارقام متحمل به خشکی می تواند توسعه کشت این گیاه را در شرایط اقلیمی خشک، فراهم سازد (Forozan, 1997). تنش خشکی در گلرنگ در مرحله رشد رویشی از طریق کاهش شاخص سطح برگ باعث کاهش تولید ماده خشک و کاهش عملکرد گیاه می شود. این گیاه در مرحله رویشی نسبت به مراحل بعدی رشد، نسبت به کمبود آب متحمل تر است و عدم آبیاری در این مرحله باعث گسترش سیستم ریشه ای گیاه و افزایش تحمل گیاه نسبت به شرایط گرم و خشک در مراحل بعدی می شود، بنابراین توصیه می شود که پس از جوانه زنی و استقرار گیاه یک دوره خشکی کوتاه مدت به گیاه داده شود (خواجه پور، ۱۳۸۳).
در بعضی مناطق مزرعه گلرنگ توسط گوسفند چرانیده می شود. بوته های سبز در حال رشد و شاخ و برگ گیاه بعد از برداشت، گاهی اوقات به منظور تعلیف دام استفاده می شود. دام ها و به ویژه گوسفند اشتها و رغبت زیادی به خوردن کاه و کلش گلرنگ نشان می دهند (Knowles, 1979). در برخی منابع از ارقام بی خار و گل قرمز گلرنگ به عنوان گیاه زینتی نیز نام برده شده است (Pascaal.Villalobos and Alburquerue, 2000). متوسط عملکرد گلرنگ در سطح جهانی در حدود ۲ تن در هکتار گزارش شده است. گلرنگ در کشورهای مختلف دارای نام ها و اسامی مختلفی است. در زبان انگلیسی به این گیاه Safflower و در زبان فرانسه Carthame و در زبان عربی به این گیاه قرطوم، کرتوم و عصفر اطلاق می گردد (Able, 1972). در ایران به آن گلرنگ،گلبرآفتاب و در مناطق متعدد اسامی دیگری همچون کوشه، کافشه، کاژیره، کاجیره و گل زرد نیز به آن اطلاق می شود، به دلیل قیمت ارزان و قابلیت جایگزینی این گیاه با زعفران تحت عناوین زعفران دروغین، زعفران کنگره و زعفران رنگرزی نیز معروف است. کشت و کار گلرنگ در ایران از دیرباز جهت استفاده از رنگ آن در صنایع قالی بافی، تزئین نان و غیره به صورت محدود معمول بوده، ولی به دلیل نبودن ارقام با عملکرد بالا، طولانی بودن فصل رشد و وجود آفات و بیماری ها هیچ گاه سطح زیرکشت قابل توجهی نداشته است و بیشتر در حواشی مزارع کشاورزان جهت مصارف شخصی کشت می گردیده است. در ایران کشت و کار گلرنگ تحت عنوان یک گیاه روغنی از سال ۱۳۳۶ شروع شد و پس از سال ۱۳۵۳ سطح زیر کشت این گیاه بسیار محدود گردید. از جمله عوامل کاهش سطح زیر کشت گلرنگ در ایران طی سالهای گذشته محدود شدن عملکرد دانه توسط عواملی همچون آفات، بیماری ها، علف های هرز و در دسترس نبودن ارقام مناسب واطلاعات کافی در زمینه زراعت این گیاه بوده است (زینلی، ۱۳۷۸). ولی دوباره از ابتدای سال ۱۳۷۰ فعالیت هایی به منظور توسعه کشت و کار گلرنگ صورت گرفته است به طوری که درسال ۱۳۷۵، ۱۱۵ تن محصول از کشاورزان خریداری شد (زینلی، ۱۳۷۸). متوسط دانه گلرنگ در ایران حدود ۷۰۰ کیلوگرم درهکتار برآورد گردیده که از متوسط عملکرد جهانی گلرنگ (حدود ۲ تن در هکتار) خیلی کمتر است. یکی از امتیازات ارزشمند گیاه گلرنگ در ایران بومی بودن و سازگاری گیاه است. بنابراین شایسته است که مطالعات بیشتری برای شناخت این گیاه و استعدادهای آن انجام گردد (زینلی، ۱۳۷۸). بر اساس آزمایش ها و بررسی های انجام شده گلرنگ توان تولید بیش از۴ تن دانه درهکتار را دارد و حتی در بعضی کشت های آزمایشی بیش از ۵/۴ تن دانه از آن برداشت شده است. در هر حال عملکرد دانه بالاتر از۲ تن در هکتار مطلوب است (زند، ۱۳۷۴).
آخرین نظرات