شکل ۲‑۳- مدل ارزش گذاری حقوق انحصار معنوی
بر اساس چهارچوب فوق، مدلی شش مرحله ای به منظور مدیریت سرمایه فکری بنا نهاده شده است، که در ذیل به مراحل مختلف آن اشاره میگردد:
-
- شناسایی و تعریف دانش در کسب و کار.
-
- ارزیابی دارایی های دانشی و استراتژیهای رقابتی.
-
- طبقه بندی پرتفلیوی دارایی دانش شرکت.
-
- ارزیابی ارزش دارایی هایی که نگه داری شده، توسعه یافته، فروخته شده یا رها سازی میگردند.
- استقرار پرتفولیوی جدید دانش و تکرار دایمی چرخه(خاکاوند و دیگران، ۱۳۸۸).
یکی از مهمترین مؤلفه های این مدل، بازببینی نگه داری حقوق انحصار معنوی در تحقیق و توسعه، به منظور ایجاد صرفه جویی در هزینه های شرکت، به شکل عینی است. در این مدل عامل فناوری به منظور شناسایی تاثیرات تلاش های تحقیق و توسعه منجر به خلق مالکیت فکری، مورد ارزیابی قرار میگیرد. در این فرایند شاخص های چون: هزینه تحقیق و توسعه بر واحد پول حاصل از فروش، تعداد حقوق و امتیازات انحصار معنوی، درآمد به هزینه تحقیق و توسعه، هزینه نگهداری حقوق و امتیازات انحصار معنوی[۶۷] بر واحد پول حاصل از فروش، هزینه چرخه پروژه بر واحد پول حاصل از فروش، مورد استفاده قرار میگیرد. فرایند ارزیابی امتیازات و حقوق انحصار معنوی، فرآیندی گروه محور است که در آن اعضایی از بخش تحقیق و توسعه و بخش بازاریابی سازمان، به طور مستقیم در مورد محصول تا مرحله رسیدن به قابلیت سودآوری فعالیت میکنند.
بر پایه این تجربیات در کار تحقیقی مجزایی بر و نوین هال و همکارانش[۶۸](۱۹۹۹)، به بررسی تفاوت میان حقوق انحصار معنوی و میزان ارجاعات به این حقوق، به مثابه خروجی فنآورانه و جریان اطلاعات پرداختند. نتایج بررسی در حوزه ارزش بازاری، شرکتهایی که از مالکیت حقوق انحصار معنوی برخوردار بودند، به این نتیجه تحقیقی دست یافتند که شرکتهایی که ارجاع بیشتری به حقوق در انحصار معنوی شان صورت پذیرفته، از ارزش بیشتری نسبت به شرکت هایی که با همان تعداد مالکیت حقوق انحصار معنوی، اما با ارجاع کمتر یا بدون ارجاع برخوردارند. بر پایه این یافته، هال و همکارانش، میزان ارجاع به حقوق انحصار معنوی را نسبت به محاسبه تعداد حقوق انحصار معنوی، سنجه بهتری برای سنجش برون دادهای نوآوری تشخیص دادند.
مدل حسابداری آینده (ای – اف – تی – اف )
مدل حسابداری آینده جزو مدل های مستقیم سرمایه فکری است، که در سال ۱۹۹۸ میلادی توسط هامفری نش (۱۹۹۸)معرفی شده است[۶۹]. در واقع این مدل، یک سامانه حسابداری ارزش افزوده، بر پایه جریآنهای نقدینگی مورد تنزیل یافته در آینده[۷۰] است. مبنایی که به طور گسترده ای در قیمت گذاری[۷۱]، بودجه بندی سرمایه، ارزیابی، مطالعات سودآوری، تحلیل های اقتصادی و مالی به کار گرفته می شود. به طور کلی در این مدل، درون دادها و برون دادها در قالب عناوین سنتی، چون: دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام، اما با گسترهی معنایی جدید مورد استفاده قرار می گیرند.
اساس ارزش در حسابداری آینده، ارزش جاری جریآنهای نقدینگی مورد انتظار در آینده است که در هزینه بازار سرمایه تنزیل یافته اند. هزینه بازار سرمایه، نرخ بازدهی است که خریداران سهام پیش از خرید سهام شرکت، بدان احتیاج دارند. تفاوت میان ارزش حسابداری آینده در پایان یک دوره زمانی و ارزش حسابداری آینده، در آغاز دوره زمانی به عنوان ارزش افزوده طول زمان دوره در نظر گرفته می شود. سایر تعاریف موجود در این مدل عبارتند از :
-
- دارایی های حسابداری آینده: ارزش جاری تمام جریان های نقدینگی مورد انتظار در آینده درون شرکت.
-
- بدهیهای حسابداری آینده: ارزش جاری تمام جریآنهای نقدینگی مورد انتظار در آینده از شرکت.
- حقوق صاحبان سهام حسابداری آینده: تفاوت میان دارایی ها و بدهی های حسابداری آینده. از فرایند و نتیجه نهایی تعیین حقوق صاحبان سهام در حسابداری آینده برای کل شرکت، با عنوان ارزش گذاری شرکت یاد می شود. در واقع این مدل ارزشهای واقعی سهامداران را از طریق مکانیسم ارزش جاری مورد سنجش قرار میدهد(خاکاوند و دیگران، ۱۳۸۸).
یکی از مزیتهای این مدل، ایجاد امکان اتخاذ دورنمای تصمیم گیری برای سازمان است. در واقع سامانه ارزش گذاری حسابداری آینده بر پایه ضوابط تصمیم گیری خود، امکان اتخاذ تصمیمات پیرامون تخصیص سرمایه، برای مدیران و یا سهامداران را فراهم می کند. از سویی دیگر مدل حسابداری آینده، به حداکثر سازی قابلیت پیشبینی در سازمان کمک میکند. ارزش افزوده محاسبه شده نیز، امکان سنجش رشد و پیشرفت سازمان را ایجاد می کند.
مدل سنجش ارزش گذاری جامع (آی – وی – ام )
مدل سنجش ارزش گذاری جامع ( مدل ارزش گذاری جامع ) جزو مدل های مستقیم سرمایه فکری است، که در سال ۱۹۹۸ میلادی توسط فیلیپ مک پیرسون معرفی شده است[۷۲]. این مدل به سرعت مورد توجه شرکتهای نرمافزاری قرار گرفته و بر پایه آن، محصولاتی طراحی گردیده است. مدل سنجش ارزشگذاری جامع، چارچوبی دوگانه و سلسله مراتبی از ارزش ها ایجاد می کند که توسط ارزشهای متقابل دیگر، ارزیابی میشوند. پایه منطق استوار در این مدل، تمایزی است که میان سرمایه پولی، فیزیکی و فکری برقرار است. در این مدل سه سطح ارزش به منظور ترکیب ارزشهای مالی و نامشهود تعریف گشته است.
مدل سنجش ارزش گذاری جامع با هدف مدل سازی محیطی و به منظور تسهیل تصمیمات استراتژیک و مدیریت پیچیدگی ها طراحی گردیده است.
از آنجایی که، از ارتباط بین ارزش شرکت، سرمایه فکری و سنجه های پولی، برای ارزشگذاری جامع کسب و کار در این مدل استفاده می شود، سه حوزه ارزشی مورد استناد در این مدل را می توان در قالب موارد زیر دانست:
-
- ارزش ذاتی[۷۳]: نمایانگر اثربخشی داخلی شرکت.
-
- ارزش برونی[۷۴]: که توسط اثربخشی خروجی شرکت سنجیده می شود.
- ارزش ابزاری[۷۵]: که تاثیرات خود را بر فضای رقابتی برای میگذارد.
این مدل تلاش می کند تا ارزش سراسری کسب و کار را که از خلال مجموع سرمایه فکری و جریآنهای نقدینگی شرکت منعکس میگردد، محاسبه کند. بر این اساس ارزش ترکیبی افزوده، برابر با ارزش پولی افزوده ترکیب شده و ارزش نامشهود افزوده خواهد بود(خاکاوند و همکاران ،۱۳۸۸).
آخرین نظرات