در مدارس ابتدایی هدف اصلی فعالیت های بدنی و تمرینات ورزشی توسعه الگوهای بنیادی حرکت از قبیل جابه جایی، تعادل، دستکاری کردن، پرتاب کردن و گرفتن اشیا است.
فنلاند
در فنلاند تربیت بدنی برای دانش آموزان ابتدایی فنلاندی اجباری است(پایه ۱-۹). دستورالعمل های تربیت بدنی مهارت ها، دانش و تجربیات پایه را به دانش آموزان ارائه می دهد که اتخاذ سبک زندگی فعال را برای آنها ممکن می سازد.در کلاس های ۱-۴ آموزش تربیت بدنی پایه باید به قابلیت های دانش آموزان و توسعه پتانسیل های فردی بپرذازند(وانگ و همکاران[۱۰۶]،۲۰۰۶).
۳.۶.۲. مشکلات درس تربیت بدنی در مدارس
ورزیدگی جسمی و روحی از دیرباز در اشکال مختلف مورد توجّه اقوام و ملل گوناگون قرار داشته است و یکی از هدف های مهم و قابل توجّه برنامه های تربیتی و نظامی را تربیت بدنی و چگونگی افزایش کارآیی و توانایی جسمی افراد جامعه تشکیل می داده است. بدین منظور جوامع مختلف با برنامه ریزی های صحیح و جامع و آگاهی از مشکلات مربوط به درس تربیت بدنی و استفاده از امکانات طبیعی سعی در رفع آن و افزایش توانایی و کارآیی و قوی ساختن ملّت های خود همت می گمارند.
هدف آموزش و پرورش تربیت همه جانبه فرد از لحاظ جسمانی، ذهنی، عقلی، اخلاقی و احساسی – اجتماعی می باشد. یعنی به تربیت «کل» عنایت دارد و چون تربیت بدنی بخشی از کل فرایند آموزش و پرورش است. بنابراین دارای همان قصد و هدف آموزش و پرورش یعنی رشد و تکامل و تعالی هم دانش آموزان به «نیکوترین وجه» می باشد. بنابراین شناخت این مشکلات می تواند اهمیّت بسزایی داشته باشد.
مشکلات درس تربیت بدنی در مدارس می تواند شامل:
کم بودن ساعت درس تربیت بدنی مدارس
نداشتن مکان یا فضای مطلوب جهت تدریس
عدم آگاهی از اهمیّت و لزوم درس تربیت بدنی در تندرستی و بهداشت روانی دانش آموزان
محدودیت های پوششی برای دختران
نبود امکانات کافی و لازم جهت تدریس
عدم همکاری بعضی مدیران و معاونین مدارس
کم بودن ساعت درس تربیت بدنی:
از نظر علم فیزیولوژی، تمرینی می تواند مثمر ثمر گردد که در هفته سه بار تکرار شود و تداوم داشته باشد. متأسفانه با توجّه به برنامه ریزی های غلط درسی که از گذشته توسط افراد ناکارآمد و غیر متخصص در زمینه تربیت بدنی انجام شده است ما شاهد قرار گرفتن فقط ۲ ساعت (یک زنگ) درس تربیت بدنی در برنامه هفتگی مدارس هستیم. این مسئله در مقطع ابتدایی با بحران بیشتری روبرو می باشد. کلّیه فاکتورهای آمادگی حرکتی از دوران طفولیت و کودکی در انسان پیشرفت می کنند که این پیشرفت باید با هدایت آگاهانه که می تواند در مدارس در پایه های اول تا پنجم توسط معلّمان تربیت بدنی باشد. انجام گیرد. امّا ما شاهد کمبود شدید معلّمان تربیت بدنی در این دوره می باشیم. متأسفانه بارها دیده شده معلّمان درسی کلاس ها که در زنگ تربیت بدنی بچه ها را در کلاس نگه می دارند تا به مرور درس های دیگر به پردازند و با این کار موقعیت تحرّک و نشاط را از بچه ها سلب می کنند. در اینجاست که مدیران مدارس باید معلّمان را ترغیب نمایند تا در زنگ های درس تربیت بدنی با بچه ها به ورزش و بازی های دبستانی بپردازند که البته این لازمه یکسری آموزش های از پیش تعیین شده برای معلّمان می باشد که خوشبختانه اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران در این زمینه قدم های مثبتی برداشته است.
عدم وجود مکان یا فضای مطلوب جهت تدریس:
در میان محدودیت های رایج جهت تدریس درس تربیت بدنی، عدم وجود مکان یا فضای مطلوب جهت تدریس یکی از فاکتورهای اجتناب ناپذیر است. متأسفانه بعضی از مدارس به علّت وسعت کم و یا ناهمگون بودن محیط مدارس جهت ترسیم زمین های ورزشی و یا مشرف بودن با خانه های مسکونی (دررابطه با دختران) کارکرد معلّم تربیت بدنی را محدود می کنند. در این موارد معلّمان سعی می کنند با خرید تجهیزات لازم برای ورزش هایی که به محیط چندانی نیاز ندارند به بازی های دبستانی و مطابق با امکانات روی آورند. بنابراین مدیران محترم باید در این زمینه همکاری لازم را با دبیران تربیت بدنی انجام دهند. (به طور مثال می توان سالن ورزشی که نزدیک به مدرسه هست را برای این درس اختصاص دهند و …)
عدم آگاهی از اهمیّت و لزوم درس تربیت بدنی در تندرستی و بهداشت روانی دانش آموزان:
همگام با دگرگونی های مختلف اجتماعی بالاخص امر تربیت، تحول در تربیت بدنی و فعالیت های ورزشی به دلیل همسویی با تربیت رسمی و نشان دادن جایگاه آن در شکل گیری تربیت عمومی امری الزامی است. از آنجا که تربیت بدنی و ورزش وسیله ای است که از طرف مربیان به عنوان ابزار تربیت، شکل پذیری شخصیت و گسترش کیفیت منش پیشنهاد می شود، متخصصین امر نتیجه گرفته اند که افراد به دلیل درگیری با تجربیات تربیت بدنی و ورزش علایق جدید را کشف و اعتماد و ثبات عاطفی مطلوبی را جهت رشد و تکامل روانی خویش کسب می کنند. امروزه اهمیّت برنامه های اصلاحی و پیشگیری از بروز مشکلات روانی بسیار واضح است. به همین منظور، در برنامه های اصلاحی بسیاری از جوامع، برنامه های علمی برای حل تعارضات درونی و کنترل خشونت ها و ناکامی ها و تعدیل هیجان ها و نهایتاً رسیدن به حد قابل قبول از بهداشت روانی فردی و اجتماعی از اولویت خاصی برخوردار است. در این میان، تأکید ما بر تأثیر بازی و فعالیت های ورزش با توجّه به ویژگی ها، معیارها و انگیزه های رفتاری کودکان و نوجوانان می باشد: چرا که به نظر روانشناسان سال های کودکی و نوجوانی سال های تکوین و پایه گذاری شخصیت انسانهاست. بنابراین، برنامه ریزی اصولی برای انجام بازی ها و اجرای فعالیت های ورزشی و توجّه به مسایل بهداشت روانی کودکان و آینده سازان جامعه اسلامی مان در این برهه از تهاجم فرهنگی، امری ضروری است.
فعالیت های ورزشی در ایجاد رغبت ها و تمایلات و پی بردن به توانایی ها و استعدادها، که از مبانی بهداشت روانی خود به شمار می روند، اثرات سودمندی داشته و بنا به گزارش مشاوران مدارس علاقمندی ها و گرایشات طبیعی به فعالیت های ورزشی و سرگرمی ها به صورت وسیله ای برای شناخت خود و محیط و ابزاری برای ارضای نیازها و پرورش استعدادها و رشد علاقمندی و رهنمونی برای زندگی تحصیلی و شغلی آینده کودکان و نوجوانان به کار برده می شود. ورزش در رشد و پرورش اخلاقی کودکان و نوجوانان نیز تأثیر دارد. منظور از جنبه اخلاقی، جهت دادن به تمایلات و انگیزه های کودک و نوجوانان است تا بتوان از این طریق، او را در مسیر صحیح هدایت قرار داد. کودک و نوجوانان از نظر اخلاقی بی طرف است و بیشتر از جنبه های فطری و غریزی خود متأثّر می شود. اعمال و خواسته های او هم تحت تأثیر نیازهای زیستی و غریزی و بازی قرار دارد به این ترتیب بازی، میدان تمرینی برای ارزش گذاری و جهت گیری تمام رغبت ها و هیجان ها و عواطف و گرایش های فطری کودک است. مهمترین عاملی که انگیزه های کودک را در مسیر رشد صحیح قرار می دهد. گنجاندن ارزش های اخلاقی در بطن بازی ها و ورزش ها و نشاط انگیزه است. این ارزش ها باعث می شوند که کودکان و نوجوانان از بازی لذّت ببرند و برای رسیدن به آن تلاش بکنند. کودکان و نوجوانان در موقعیت لذّت ناشی از بازی و ورزش، با معانی ارزشهای اخلاقی – هماهنگی و ارتباط برقرار می کنند. این ارتباط بین ورزش و لذّت پلی است تا کودک را عادتاً در زندگی فردی معتقد و مقید به اصول اخلاقی بار آورد. تجارب ورزشی، روند تمایلات مثبت و رضایت خاطر افراد را بهبود داده و موجب رشد سجایا و خصایل اخلاقی و موجب اصلاح رفتارهای ناشایست می گردد و افراد را نسبت به خود مهربان، خوش عاطفه و از نظر احساس مسیولیت، احترام به قانون و تلطیف عواطف فردی و اجتماعی و بطور کلّی در حصول به اهداف بهداشت روانی رهنمون می سازد.
محدودیت های پوششی برای دختران
با توجّه به اینکه اکثر مدارس در دل خانه های مسکونی واقعند لذا دختران برای فعالیت های ورزشی ناچارند با پوشش کامل به ورزش بپردازند که این مسئله از نظر بهداشتی مشکلاتی را برای آنها به همراه خواهد داشت. از طرفی چون تهیه لباس و گرمکن ورزشی برای خانواده ها هزینه بردار است لذا مدیران باید در این زمینه رایزنی های کامل را با ادرات انجام دهند تا در تهیه این وسایل خانواده ها را یاری نمایند.
نبود امکانات کافی و لازم جهت تدریس:
برخی مناطق آموزش و پرورش که از نظر امکانات مالی و تجهیزات ورزشی در زمره مناطق محروم قرار می گیرند متأسفانه بودجه ی بسیار کمی را جهت تجهیز مدارس در نظر می گیرند که این بودجه فقط کفاف تهیه بخشی از وسایل ورزشی را می دهد. در اینجا مدیران می توانند از بخش کمک های مردمی استفاده کرده و در جهت تجهیز مدارس به سالن های ورزشی سرپوشیده با توجّه به فضای مدرسه اقدام نمایند. در این میان بهتر آن است که در ابتدای سال تحصیلی، مدیران بخشی از کمک ها و سرانه ی مدارس را به این کار اختصاص دهند.
عدم همکاری برخی معاونین در مدیران مدارس:
کلاس درس باید شرایط لازم و کافی را برای معلّم ایجاد نماید تا معلّم بتواند بدور از فاکتورهای مداخله کننده به تدریس و آموزش بپردازند. حیاط مدرسه هم کلاس درس معلّم تربیت بدنی می باشد که باید قداست این کلاس نیز حفظ شود. بعضاً دیده شده کلاس هایی که معلّم نداشته اند توسط معاونین یا مدیر مدرسه راهی حیاط شده که این خود می تواند مخل شرایط تدریس گردد. لذا معاونین محترم باید با درایت و تجربه خود دانش آموزان را سر کلاس مشغول نمایند. تا حضور دانش آموزان در حیاط موجب اختلال در امر آموزش دبیران تربیت بدنی نگردد.
۶.۲. عوامل بازدارنده
در مورد نپرداختن به ورزش علل و عوامل عدیده ای دخیل بوده است. همچنین بحث حمایت از ورزش های پایه همواره در ورزش ایران وجود داشته است لذا در این راه مشکلاتی نیز وجود داشته است. عدم برنامه ریزی مناسب و مشخص ، فقدان امکانات سخت افزاری ، محدودیت بودجه و منابع مالی هیأت های ورزش و نقش تأثیرگذار آنها و همچنین مسائل و مشکلات فراوانشان باشگاه ها و عدم استقبال آنها از این ورزش عدم استقبال رسانه ها و مطبوعات از این ورزش و…….. می باشد. همچنین مشکل فضاها، اماکن و تاسیسات ورزشی، کمبود معلم متخصص، کمبود وسایل و تجهیزات ورزشی، کمبود ساعات درس تربیت بدنی در مدارس نیز از جمله مشکلات موجود در توسعه ورزش های پایه بوده است (مظفری و همکاران، ۱۳۸۸). کوهن و همکاران[۱۰۷](۲۰۰۶) نیز در تحقیقی بر روی دانش آموزان، بعد مسافت خانه تا مدرسه را از عوامل کاهش مشارکت ورزشی آنان عنوان کردند. تحقیقات زیادی در ایران در خصوص موانع مشارکت ورزشی انجام شده است. جامعه آماری این مطالعات را عموما زنان، دانش آموزان و دانشجویان تشکیل می دادند. نتایج این تحقیقات حاکی از وجود عواملی نظیر نداشتن علاقه و مشکلات فرهنگی اجتماعی با فراوانی بیشتر عوامل مذکور در دختران نسبت به پسران(سلامی،۱۳۸۳)، کمبود وقت، عادت نداشتن و نبود امکانات و همچنین اهمیت دادن بیشتر به تکالیف درسی نسبت به ورزش، بی حوصلگی، اشتغال در خانه، نبودن اماکن مناسب ورزشی، کمبود امکانات در محل زندگی، مشکلات اقتصادی خانواده و مشکلات دوران قاعدگی(موسوی،۱۳۸۰، نادریان جهرمی،۱۳۸۴) است.
در منظری دیگر عوامل بازدارنده به سه دسته زیر تقسیم بندی شده است:
۱- عوامل بازدارنده فردی: عواملی هستند که با حالات روانی فرد سر و کار دارند و بر ارجحیت اوقات فراغت او تاثیر می گذارند، ولی در رابطه بین ارجحیت و مشارکت دخالت ندارند. مانند استرس، افسردگی، اضطراب، تمایلات مذهبی، خویشاوندی و عدم خویشاوندی افرادی که نگرش خود را مطرح می کنند، اولویت های اجتماعی برای شرکت در فعالیت های خاص اوقات فراغت، درک میزان مهارت شخصی، ارزیابی خود فرد از مناسب بودن یا در دسترس بودن یا در دسترس نبودن فعالیت های مختلف اوقات فراغت.
۲- عوامل بازدارنده بین فردی: عوامل بین فردی حاصل کنش های بین فردی یا رابطه بین خصوصیات فردی افراد است که همسران با خود به روابط زناشویی می آورند و در نتیجه بر مشارکت مشترک در فعالیت های اوقات فراغت خاص اثر می گذارند یا موانعی هستند که به عنوان نتیجه ی روابط و تعامل همسران پیش می آیند. موانعی از این نوع ممکن است هم بر ارجحیت و هم بر مشارکت در فعالیت های مشترک اوقات فراغت و همراهی کردن در فعالیت های اوقات فراغت اثر بگذارند.
۳- عوامل بازدارنده ساختاری: عوامل ساختاری به عنوان مداخله گر بین ارجحیت اوقات فراغت و مشارکت عمل می کنند، مانند وضعیت چرخه زندگی خانواده، منابع مالی خانواده، فصل، هوا، برنامه ی زمانی کار، دسترسی به فرصت ها ( و آگاهی از این دسترسی) و نگرش افرادی که در مورد مناسب بودن فعالیت های معینی نظر می دهند(جکسون کرافورد و همکاران)[۱۰۸].
به طور کلی می توان موانع زیر را به عنوان موانع موجود در ورزش پایه بنابر مرور تحقیقات داخلی و خارجی دانست:
موانع اجتماعی و فرهنگی
به آن دسته از موانع گفته می شود که در از منظر دیدگاه جامعه و فرهنگ نسبت به مشارکت در فعالیت های ورزشی، از نظر فرد مانع محسوب می شود. نگرش منفی یا خنثی جامعه در عدم مشارکت می تواند با ایجاد احساس نگرانی و خجالت در فرد، ایجاد مزاحمت، ایجاد دلسردی به دلیل وجود فرهنگ های دارای تفکرات تبعیض جنسیتی، نبود یک الگوی ورزشی موفق و مشوق در جامعه، عدم حمایت رسانه های جمعی از ورزش باعث شود تا فرد از شرکت در فعالیت های ورزشی صرفنظر نماید. از منظر جامعه شناسانه، فرهنگ ورزش یک خرده فرهنگ است که به تسامح فرهنگ ورزش خوانده می شود. این فرهنگ شامل باورها، ارزشها، هنجارها، عادات و ساخته های انسان اجتماعی، مربوط به ورزش است. خرده فرهنگ ها با فرهنگ جامعه در تعامل اند از این رو فرهنگ ورزش هم از فرهنگ جامعه اثر می پذیرد و هم بر آن اثر میگذارد. در صورتی که تربیت بدنی و ورزش در جامعه معمول و مقبول باشد، کودک از آغاز تولد با عادت به ورزش پرورش می یابد. در واقع فرهنگ ورزش از طریق جامعه پذیری در خانواده در میان نسل نو ریشه می یابد، در مرحله دوم افراد از گروه همگنان تأثیر می پذیرند. توسعه فرهنگ ورزش پیچیدگی موضوعی ناشی از میان رشت های بودن و نیز دخالت عوامل انسانی و اجتماعی در آن است. از این رو مباحث عدیده ای تحت عنوان فرهنگ ورزش مطرح می شود. در نتیجه نظریه پردازی در زمینه فرهنگ ورزش، کاری گسترده است. به عنوان مثال رسانه های ورزشی یکی از مؤثرترین مؤلفه های توسعه فرهنگ ورزش در جوامع توسعه یافته است و تأثیر عمده بر باورها، ارزشها، هنجارها و کارکردهای ورزشی افراد و گروه های جامعه دارند(سازمان تربیت بدنی،۱۳۸۲).
موانع ساختاری
مربوط به زیر ساخت ها و زیر بنای ورزش و فضاهای ورزشی می باشد. موانعی که می تواند در این بخش مشخص کرد، نبود امکانات و تاسیسات و تجهیزات ورزشی ایمن و استاندارد، در دسترس نبودن امکانات و تجهیزات ورزشی، در دسترس نبودن وسایل حمل و نقل و اتلاف وقت، همچنین عدم تخصیص بودجه و سرمایه کافی در امر حفظ و توسعه اماکن و تاسیسات ورزشی می باشد. در صورت عدم وجود زیر ساخت های مناسب تاسیساتی و حمل و نقلی فرد و یا دانش آموز حتی با وجود علاقه به علت دسترسی نداشتن به خدمات یا به طور کل از شرکت منصرف خواهد شد و یا به علت اتلاف زمان دچار مشکلاتی مانند کمبود وقت و تحلیل انرژی می گردد. با توجه به پژوهش انجام شده و بررسی عملکرد تربیت بدنی و ورزش در چهار برنامه توسعه، بدلیل عدم تبیین اهداف و استرتژیک متناسب با سند چشم انداز قانون اساسی، برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی با مشکلات و تنگناهها عدیده در بخش منابع انسانی، مالی، ساختار تشکیلاتی، نظام مدیریت و برنامه ریزی روبرو است. بررسی نتایج تحقیق نشان می دهد که یکی از مشکلات، به واسطه کمبود اماکن ورزشی می باشد. آمار سازمان تربیت بدنی بیان کننده آن است که فضاهای ورزشی، تکافوی جمعیت استفاده کننده را نمی دهد .آمار نشان می دهد سرانه فضای ورزشی برای استان تهران ۱۶/۰ مترمربع است که۳۲ درصد کل ورزشکاران ورزش همگانی را به خود اختصاص می دهد. از نظر مساحت فضاهای ورزشی نیز سرانه فضاهای ورزشی کشور ۴۸/۰ متر مربع است که نسبت به استانداردهای جهانی(۳مترمربع) رقم بسیار ناچیزی است. در صورتی که کمبود فضاهای ورزشی به مرور زمان رفع شود می توان تعداد بیشتری از افراد و یا دانش آموزان را به سوی ورزش سوق داد(آفرینش خاکی،۱۳۸۴).
موانع خانوادگی
فرد به عنوان عضوی از یک خانواده مسئولیت ها و تاثیراتی را پذیرا خواهد بود. مثلا محدودیت خانوادگی به فرزندان اجازه نمی دهد در زمان های خاصی از شبانه روز به اماکن ورزشی و یا مدارس مراجعه نمایند. یا در صورت عدم توانایی مالی خانواده یا خود، فرد توانایی تامین هزینه های شرکت در فعالیت های ورزشی را ندارد. یکی دیگر از موانعی که می تواند جزء این دسته باشد، نداشتن همراه یا مشوق در شرکت در این گونه فعالیت هاست. تحقیقات بسیاری نشان داده داشتن همراه و مشوق در پرداختن به ورزش و فعالیت های ورزشی می تواند بسیار موثر باشد. در این تحقیق نیز نداشتن همراه به عنوان یکی از موانع شرکت در فعالیت های ورزشی لحاظ شده. مسئولیت های خانوادگی و شغلی نیز می تواند مانع مشارکت باشد، بدین معنی که مسئولیت های شغلی فرد و عدم همراهی محل خدمت یا وظایف خانه داری از قبیل نگه داری از فرزندان یا افراد بیمار و مسن در منزل مانعی بر سر راه مشارکت ورزشی دانش آموزان در مدارس و یا کلاس های فوق برنامه ورزشی در مدارس باشد.
موانع جسمانی_روانی
مشکلات جسمانی- حرکتی، معلولیت ها و ممنوعیت ها پزشکی می توانند مانع حضور فرد در فعالیت های ورزشی دانش آموزان باشند. بدین معنی که زمانی که دانش آموز دارای مشکلات جسمانی باشد، شرایط برای حضور وی در فعالیت های ورزشی ویژ ه خواهد بود و نیاز به امکانات و خدمات خاص مشکلات جسمانی_حرکتی وجود خواهد داشت.
موانع انگیزشی
برخی از دانش آموزان به دلیل مسائل و مشکلات درونی از قبیل ترس ها و نگرانی ها، بی انگیزگی، خجالت و نداشتن اعتماد به نفس لازم از حضور در فعالیت های ورزشی مدارس امتناع می ورزند. این موانع درونی بوده و مربوط به خود فرد می باشد. از مشکل ترین و در عین حال اساسی ترین موضوع در مشارکت ورزشی، بهبود و توسعه ابزارهای انگیزشی است. مربیان و مدیران و معلمان ورزشی برخی از برنامه های انگیزشی را با هدف استمرار مشارکت و بهبود عملکرد ورزشی انجام می دهند. اما، تدوین الگوی کاربردی از انگیزش برای مشارکت ورزش و استمرار آن به شناخت انگیزه ها و پیش فرض های افراد برای مشارکت ورزشی نیتز دارد. انگیزه های دانش آموزان برای شرکت در برنامه های ورزشی، به عامل مهمی چون وضعیت اقتصادی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، خاستگاه فرهنگی و نگرش خانوادگی، نیازهای شخصی، آموزش و تبلیغات ارتباط دارد. البته میزان تاثیر هر یک از این عوامل بر چگونگی یا افزایش مشارکت متفاوت است. در نوجوانان انگیزه های درونی برای مشارکت ورزشی بسیار قوی است.
موانع زمانی
زمان عامل مهم و تعیین کننده ای در میزان اوقات فراغت فرد می باشد. در صورتی که برنامه ریزی صحیح وجود نداشته باشد یا مشغله های کاری و درسی و ساعات کلاس ها و یا …. به گونه ای باشد که فرد امکان استفاده از خدمات و تجهیزات و برنامه های تدارک دیده را نداشته باشد، عملکرد این واحد زیر سوال خواهد بود.
موانع مالی
موانع مالی به آن دسته از موانع اطلاق می شود که فرد از لحاظ تامین هزینه های مالی و تجهیزات ورزشی فاقد توانمندی اقتصادی باشد که شامل بالا بودن هزینه خدمات و استفاده از اماکن ورزشی و همچنین عدم توانایی در تهیه تجهیزات و لوازم ورزشی شخصی است.
موانع مدیریتی و برنامه ریزی
موانع مدیریتی و برنامه ریزی در واقع مربوط به بخش مدیریتی بوده و برنامه ریزی و هدف گذاری واحد فوق برنامه تربیت بدنی و یا ورزش در مدارس می باشد. عدم تخصیص بودجه کافی به امر ورزش در برنامه ها، نا مناسب بودن برنامه از لحاظ برنامه و محتوا و همچنین عدم برنامه ریزی صحیح با توجه به خواسته ها و نیازها است. هر سازمان نیازمند به یک نقشه ای است که از طریق آن بتواند جایی را که می خواهد به آنجا برود را علامت بزند و نشان دهد که چطور باید به آنجا برسد (برنامه استراتژیک روتاری[۱۰۹]،۲۰۱۳). برنامه ریزی حتی الامکان تاکید زیادی بر روی ترکیب منافع اجتماعی و فردی، ترکیبی از حال و آینده و توجه به تعامل بین فاکتورهای فیزیکی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی دارد(سیدالحسینی،۲۰۱۱).
موانع تبلیغاتی و اطلاع رسانی
این دسته از موانع مربوط به عدم اطلاع رسانی صحیح و استفاده نکردن از ابزار تبلیغی مناسب برای اطلاع رسانی برنامه ها و همچنین توسعه و گسترش فرهنگ ورزش در بین دانش آموزان است.
۷.۲. ادبیات و پیشینه تحقیق
۱.۷.۲. پیشینه داخلی
خدایی (۱۳۹۲) در تحقیقی با عنوان تربیت بدنی و ورزش در مدارس، فواید و پیامد ها نشان داد که ورزش و تربیت بدنی این ظرفیت را دارد که برای پیشرفت در هریک از حیطه های گوناگون اعم از ابعاد بدنی، روش زندگی، عاطفی، اجتماعی و شناختی نقش مهم و متمایزی را ایفا کند. همچنین این قابلیت را دارد که برای رشد مهارت های حرکتی و توانایی های کودکان که پیش نیازهای لازم برای مشارکت در زندگی آینده و فعالیت های بدنی و ورزشی هستند نقش مهم و برجسته ای ایفا کند.
رضوی و همکاران (۱۳۹۱) در تحقیق خود مبنی بر بررسی موانع و چالش های توسعه شنا در ایران نشان دادند که در هر دو گروه عدم وجود برنامه ریزی بلند مدت و عدم حمایت رسانه به ترتیب مهمترین موانع در توسعه شنا می باشند.
سجادی (۱۳۹۰) در تحقیقی با عنوان تحلیل عوامل تاثیر گذار در کیفیت بخشی درس تربیت بدنی مدارس راهنمایی از دیدگاه معلمان ورزش شهرستان کاشان انجام داد. نتیجه تحقیق نشان داد که : بر مبنای ۱۰ عامل اثر گذار در کیفیت بخشی درس تربیت بدنی از دیدگاه معلمان ورزش زن و مرد، عوامل تاثیر گذار در کیفیت بخشی درس تربیت بدنی به اولویت عبارت اند از: ۱- ارزشیابی ۲- شیوه تدریس ۳- تخصص معلمان ورزش ۴- برنامه آموزشی ۵- امکانات ۶- محتوای آموزشی ۷- نگرش( مسئولان ،دانش آموزان و معلمان ) ۸- تجربه معلمان ورزش ۹- بودجه ۱۰-اهداف آموزشی.
مدیریت منابع انسانی در واقع اداره کردن گران قیمت ترین و با ارزش ترین دارایی سازمان، یعنی کارکنان و نیروی انسانی آن است به گونه ای آینده نگر . پس فعالیت های مدیریت منابع انسانی می توانند با انگیزش کارکنان در جهت افزایش تعهد سازمانی و افزایش و بهبود عملکرد شغلی به کار گرفته شود .
۲-۲-۱۳- شرایط ایجاد تعهد سازمانی
۱- پذیرش: در این مرحله شخص نفوذ دیگران را برای بدست آوردن چیزی مانند حقوق می پذیرد.
۲- تعیین هویت کردن یا همانند سازی : در این مرحله شخص نفوذ خود را به منظور ادامه رابطه ارضا کننده و خود مطرحی می پذیرد. افراد به خاطر پیوستن به سازمان احساس غرور می کنند.
۳- درونی شدن : در این مرحله فرد متوجه می شود که ارزشهای سازمان ماهیتاً و ذاتاً پاداش دهنده هستند و با ارزش های شخصی فرد منطبق می باشند. (اردیهم و همکاران،۲۰۰۶)
۲-۲-۱۴- پیش شرطهای تعهد سازمانی
پیش شرطهای تعهد عاطفی :
۱- ویژگیهای شخصی : اهمیت ویژگیهای فردی از آنجا ناشی میشود که بسیاری از این ویژگیها نقش فزاینده یا کاهنده در تعهد دارند. این ویژگیها شامل: سن، سابقه خدمت، سطح آموزش و تخصص، جنسیت، نژاد، وضعیت تأهل و عوامل شخصی دیگر است. سن و سابقه خدمت با تعهد ارتباط مستقیمی دارد. سطح آموزش با تعهد سازمانی رابطه معکوس دارد.
۲- ویژگیهای مرتبط با نقش : تحقیقات نشان می دهد که شغل تقویت شده و غنی چالش شغلی را افزایش داده و منجر به افزایش تعهد می شود. همچنین یافته ها نشان می دهند که تعهد با تضاد نقش و ابهام نقش ارتباط معکوس دارد.
۳- ویژگیهای ساختاری: مطالعات در مورد اندازه سازمان، حیطه نظارت، تمرکز و پیوستگی شغلی نشان می دهد رابطه معناداری بین هیچ یک از متغیرها با تعهد سازمانی وجود ندارد. در مطالعه دیگر که توسط استیرز[۶۹] و همکارانش انجام گرفت نتیجهگیری شد که اندازه سازمان و حیطه نظارت با تعهد غیرمرتبط بودند ولی رسمیت و پیوستگی شغلی و تمرکز با تعهد مرتبط می باشند.
۴-تجربیات کاری: در طی زندگی کاری فرد در سازمان رخ می دهد. بعنوان یکی از نیروهای عمده در فرایند اجتماعی شدن یا اثرپذیری کارمندان محسوب شده و بر میزان وابستگی روانی کارمندان به سازمان تأثیر گذارند. احساس کارمندان در مورد نگرشهای مثبت همکاران بر تعهد فرد موثر می باشند (داولی و همکاران،۲۰۰۵).
پیش شرطهای تعهد مستمر شامل:
۱- حجم و اندازه سرمایه گذاری و نیروی صرف شده در سازمان.
۲- فقدان فرصتهای شغلی خارج از سازمان(فریرا، ۲۰۱۰).
پیش شرطهای تعهد هنجاری:
-
- اثرپذیری خانوادگی، فرهنگی و سازمانی.
-
- سرمایه گذاری های سازمان.
-
- جبران متقابل خدمات می باشد.
۲-۲-۱۵- نتایج وپیامدهای تعهدسازمانی
به طور کلی بین تعهد قوی و ضعیف، سطح متوسط مطرح است. افرادی که تعهد متوسط دارند دارای تجربه زیادی هستند اما شناخت کلی نسبت به سازمان نداشته و چندان درگیر نیستند آلپورت در تحقیقات خود به درگیری جزیی افراد در امور سازمانی اشاره کرده است. کیفیت بین سطوح تعهد و نتایج و پیامدهای آن بر کارمندان و سازمان به ترتیب در جدول زیر آمده است. (فریرا، ۲۰۱۰)
جدول ۲-۲: نتایج و پیامدهای احتمالی سطوح مختلف تعهد سازمانی اثرگذار بر کارمندان(حسینی و کاشانی :۱۳۸۵)
میزان تعهد | نتایج موثر بر کارمندان | |
پیامدهای مثبت | پیامدهای منفی | |
کم | افزایش قوه ابتکار، خلاقیت و نوآوری. استفاده کارآمد نیروی انسانی ترک خدمت کارکنانی که دارای عملکرد ضعیف بوده و در انجام عملیات سازمان وقفه ایجاد می کنند. |
- پیشرفت و ارتقا کندتر در مسیر خدمتی - افزایش هزینه های ناشی از بی ثباتی پرسنل کم تعهد - احتمال کناره گیری و اخراج - تلاش برای ایجاد اختلال در تحقق اهداف سازمانی |
متوسط | افزایش احساس تعلق، امنیت، کامیابی، وفاداری، وظیفه شناسی، کسب هویت فردی و شخصیت مستقل | - احتمال محدود شدن فرصتهای پیشرفت و ارتقا - ایجاد اشکال در سازگاری فرد با سازمان |
مفهوم حالت بحرانی در مدلسازی رفتار خاکها مورد استفاده قرار میگیرد. حالت بحرانی یا ثابت به حالتی اطلاق می شود که در آن خاک در اثر بروز تغییرشکلهای برشی زیاد به شرایطی میرسد که تغییری در تنشها و تغییر حجم خاک به وجود نمیآید و خاک می تواند با سرعت ثابتی به تغییرشکل برشی خود ادامه دهد. خط حالت بحرانی بهصورت مکان هندسی در فضای نسبت تخلخل در مقابل تنش مؤثر متوسط تعریف می شود. برای خاکهای ریزدانه (رس) با انجام آزمایش تراکم نمودار مانند شکل ۳-۱۳ میباشد که به حالت خطی است. در تراکم ایزوتروپیک و یکبعدی در فضای نیمهلگاریتمی رابطه بین نسبت تخلخل و تنش مؤثر همسان، حالت خطی دارد. در این حالت (ترزاقی، ۱۹۴۳):
شکل ۳-۱۳: تأثیر نسبت افزایش بار بر روی نمودار نسبت تخلخل – فشار (داس، ۲۰۰۰)
برای خط (حالت عادی تحکیم یافته):
(۳-۲)
(۳-۳)
و برای خط CD (حالت پیش تحکیم یافته):
(۳-۴)
(۳-۵)
که در این معادله، تخلخل اولیه خاک، Cc شاخص تراکم، تخلخل خاک پیش تحکیم یافته در و اعداد ثابت میباشند.
برای تعیین این رابطه فرضیات ذیل در نظر گرفته شده:
۱- در آزمایشها و روابط، شرایط یکبعدی و ایزوتروپیک صادق است. در این صورت:
۲- دانه های جامد و آب حفرهای تراکمناپذیر است.
۳- اثر تغییرشکلهای طولانیمدت (خزش) در نظر گرفته نشده است.
۳-۵- مقاومت برشی خاکها
۳-۵-۱- معرفی
اگر نشست یک فونداسیون بهطور عمده در اثر تحکیم لایه های خاک نرمی که در بین اقشار نسبتاً غیر قابل تراکم قرار گرفته است باشد، قابل محاسبه و ارزیابی است. بااینحال، این روند فقط در شرایطی که تغییرشکل افقی نسبت به تغییرشکل قائم ناچیز باشد معتبر است. بهعبارتدیگر اعمال بار در محل، باعث تغییرشکل تودهی خاک در جهات مختلفی می شود. مشخصات تنش-کرنش که تغییرشکل را تعیین می کنند پیچیدهتر از آن هستند که بتوان آنها را در معادلات ساده و قابل استفادهی عمومی بیان کرد. این مشخصات با آزمایشهای تجربی بر روی نمونههای دستنخوردهی در معرض تنشهای اولیه و تغییرات تنش متعاقب، قابلمقایسه با شرایط محلی، بهتر قابل تحقیق میباشد. بسیاری مسائل دیگر در مکانیک خاک کاربردی، نیاز به تحقیقات و مشاهدات مشابه دارند که ازجملهی آنها میتوان به تغییرات فشار خاک در مقابل دیوارهای حائل به دلیل جابجایی دیوارها، مقدار و توزیع بارها در حفاریهای باز و مهاربندیشده و تغییرشکل تودهها و فونداسیونهای آنها اشاره کرد.
علاوه بر این، اگر تنشها به مقادیر معین بحرانی برسند، خاک گسیخته خواهد شد. در بعضی موارد تنشهای کششی ممکن است منجر به ترکهایی شوند که اهمیت عملی دارند، اما در بیشتر مسائل مهندسی، تنها مقاومت برشی نیاز به تحکیم دارد؛ و در مواردی مانند پایداری فونداسیونها و سدها، همانند پایداری شیبها و رفتار زمینلغزهها حاکم است. ترکیب مشخصات تنش-تغییرشکل-گسیختگی خاک، در مقایسه با اکثر مواد سازهای، تحت تأثیر فشار منفذی، تشدید می شود. این تأثیر باید در آزمایشهای تجربی مورد استفاده در بررسی رفتار خاک، مورد توجه قرار گیرد.
تمام آزمونهای آزمایشگاهی مورد استفاده برای ارزیابی تنش، کرنش و مقاومت خاکها در دو مرحله انجام میشوند. در مرحله اول، یک تنش اولیه، ترجیحاً مشابه شرایط قبل از ساخت موجود در محل، به نمونه خاک وارد می شود. برای مثال، قبل از یک خاکریزی روی نهشتهی رسی نرم همسطح با زمین، تمام اجزای رس نرم تحت یک تنش مؤثر عمودی ، تنشهای مؤثر افقی و فشار منفذی هیدرواستاتیک قرار میگیرد. برای تعیین مشخصات تنش-کرنش و مشخصات مقاومتی رس نرم قابل استفاده برای ارزیابی پاسخ آن در سازهی خاکریزی، ممکن است یک نمونه استوانهای دستنخورده در یک دستگاه سهمحوری قرار گرفته و در مرحله اول، تحت یک تنش محوری قائم برابر با ، یک تنش افقی شعاعی برابر با و یک فشار منفذی قرار داده شود. در این حالت تنش درجا و فشار آب منفذی قبل از مرحله دوم (مرحله اصلی) در نمونه آزمایشگاهی ایجاد می شود. ممکن است فشار آب منفذی در طول مرحله اول، برای حفظ درجه اشباع درجا و برای به حداقل رساندن اکسیداسیون وابسته به کهنگی بیوشیمیایی نمونه، ثابت نگه داشته شود (لیسارد[۸۲]، ۱۹۸۲). بهعنوان مثالی دیگر، یک جزء از ماسهی اشباع پایینتر از سطح زمین همیشه تحت یک ، و قبل از تنشهای برشی لرزهای اعمال شده توسط یک زلزله قرار دارد؛ بنابراین، یک نمونه دستنخورده در دستگاه برش مستقیم ساده، تحت یک تنش محوری قائم برابر با در مرحله اول نیز قرار میگیرد. درهرحال، در این دستگاه تنش شعاعی قابلکنترل نیست. علاوه بر این، فرض می شود که کاربرد شعاعی در دستگاه برش سادهی مستقیم یک تنش شعاعی مؤثر تقریباً برابر با را توسعه میدهد و نبود تأثیر زیادی در رفتار ماسهی اشباع در طول مرحله دوم ندارد.
برای رفع محدودیتهای دستگاه یا سادهسازی روند آزمایش، اغلب یک تنش و فشار منفذی تقریبی ولی نابرابر با شرایط درجا در مرحله اول تحمیل می شود. در دستگاه سهمحوری، تنش درجا تقریباً با تنش میانه تقریب می شود و نمونه خاک تحت یک فشار همهجانبهی برابر با قرار میگیرد. در آزمایش برش مستقیم، نمونههای ماسهی یک سد خاکی اغلب تحت یک تنش نرمال قرار میگیرند و تنشهای برشی موجود در خاکریز قبل از لرزش لرزهای صرفنظر میشوند. در یک سادهسازی مشابه، در مرحله اول آزمایش برش مستقیم، یک نمونه از خاک خشک از ناحیهی برشی در یک دامنه طبیعی تنها تحت یک تنش قائم قرار میگیرد و تنشهای برشی موجود در شیب نادیده گرفته می شود، حتی قبل از حفاری یا شکست در پای دیوار، تنشهای برشی اضافی تحمیل می شود که منجر به زمینلغزش میشوند.
در طول مرحله اول اغلب آزمایشها، زهکشی مجاز است و قرار دادن نمونه در آب یا خارج از آن اختیاری است. چنین آزمایشی تحکیمشده نامیده می شود.
بااینحال، این اصطلاحات گاهیاوقات گمراهکننده است. برای مثال، وقتی تنش درجا دوباره روی یک خاک دستنخوردهی ایدهآل اعمال می شود، حتی در حالت زهکشی شده، نمونه نباید تغییر حجم دهد. بااینوجود، مقداری تحکیم ممکن است در طول مرحله اول چنین آزمایشی اتفاق بیفتد؛ این امر بازتاب تأثیرات ناخواستهی دستخوردگی نمونه یا عدم مطابقت مقادیر و اعمالی با شرایط واقعی درجا و یا هر دو آنها میباشد؛ بنابراین، در این استفادهی بخصوص، شرایط تحکیمشده اشاره به بازگشت حالت تحکیم خاک موجود در محل قبل از نمونه گیری دارد نه به تغییرات حجم ناخواسته که ممکن است در طول مرحله اول آزمایش اتفاق بیفتد.
در بعضی از آزمایشها، زهکشی در مرحله اول انجام نمی شود و تست تحکیم نشده نامیده می شود. این اصطلاح هم گمراهکننده است، زیرا تمام نمونههای خاک، چه دستنخورده و چه دوباره ساختهشده، برای رسیدن به ثبات، قبل از آنکه در دستگاه برش قرار بگیرند، تحکیم را بهنوعی تجربه کرده اند؛ بنابراین، اصطلاح تحکیمنشده فقط به شرایط زهکشی در طول مرحله اول آزمایش اشاره دارد نه به شرایط واقعی تحکیم نمونه خاک (ترزاقی، ۱۹۶۷).
برای تحلیل برخی مشکلات عملی، مشخصات تنش-کرنش و مقاومت خاک در تنشهای تحکیمی متفاوت از تنشهای موجود در شرایط درجا قبل از ساخت، مورد نیاز است. بهعنوانمثال، زمانی که یک خاکریز در مراحلی روی یک تودهی خاک نرم ساخته می شود، تحلیل تغییرشکل و پایداری مرحله دوم به اطلاعاتی درباره مشخصات تنش-کرنش و مقاومت خاک، بعد از تحکیم تحت مرحله اول، نیاز دارد. برای ارزیابی رفتار یک سد خاکی، مشخصات تنش-کرنش و مقاومت هر لایهی متراکم شده، بعدازاینکه لایه تحت نیروهای سربار ثانویه قرار گرفت، مورد نیاز است. اطلاعات مقاومت برشی ممکن است یا در شرایط تنشهای مؤثر قبل از برش (تنشهای تحکیم) و یا در شرایط تنشهای مؤثر در یک شرایط گسیختگی مورد نیاز باشد. برای به دست آوردن این اطلاعات، چندین نمونه خاک در مرحله اول تحت فشارهای تحکیمی مختلف قرار میگیرد. محدوده فشارهای تحکیمی یا تنش مؤثر در گسیختگی باید تا حد ممکن به شرایط آنها در واقعیت نزدیک باشد. بعد از هر افزایش فشار، تحکیم اولیه و حداقل نیمی از تحکیم ثانویه باید انجام شود. مقادیر بالای تراکم در خاکهای نرم، سیلت و ماسههای ضعیف باید صرفنظر شود، بخصوص زمانی که روابط بین فشار تحکیمی و مدول زهکشینشدهی کرنش کوچک مدنظر باشد، زیرا تحکیم ثانویه تأثیر افزایش فشار تحکیمی را دارد. این افزایش می تواند توسط رابطه تجربی ۳-۶ بیان شود (مصری و چوی، ۱۹۷۹):
(۳-۶)
که در آن: فشار تحکیمی است که مدول زهکشینشده و مقاومت زهکشینشدهای که در مرحله دوم اندازه گیری می شود را تعیین می کند، فشار تحکیمی وارد بر نمونه، مدتزمان تحکیم اولیه، کل مدتزمان اعمال افزایش فشار و نیز نسبت شاخص تحکیم ثانویه به شاخص فشردگی است.
امکان اینکه مرحله اول را در اغلب آزمایشهای درجا، برای تعیین مشخصات تنش- کرنش و مقاومتی خاکها انجام دهیم، وجود ندارد. وضعیت تنش مؤثر اولیه برقرار شده است و جایگزین کردن وضعیت تنش تحکیمی در صحرا مشکل است. تغییرات حجم و فشار حفرهای که ممکن است مقدم بر مرحله اصلی آزمایشهای درجا باشد، پیامدهای نامطلوب دستخوردگی خاک، هنگام قرار دادن قاشقک، فشارسنج یا دیگر وسایل میباشد.
مرحله دوم فرایند آزمایش، روند طبیعی یا مربوط به ساختاری است که خاک را در معرض تغییر تنشهای برشی قرار میدهد. حالتهای مختلف برش که ممکن است در شرایط صحرایی با آن روبرو شویم، با بهره گرفتن از انواع مختلف دستگاهها و روشهای اعمال تنش برشی تقریب زده می شود. هر دو حالت افزایش یا کاهش تنش تحمیلشده به نمونه و اندازه گیری تغییرشکلها، یا تغییرشکل تحمیلی به نمونه (غالباً با یک آهنگ ثابت) و اندازه گیری تغییرات تنش در نمونه، استفاده می شود. آزمایش نوع اول که تحت کنترل تنش انجام می شود، واقعگرایانهتر است، اما نوع دوم که تحت کنترل کرنش انجام می شود، راحتتر است.
همه خاکها وقتیکه در معرض تغییر تنش برشی قرار میگیرند، تمایل به تغییر حجم دارند. اگر در طول مرحله دوم، نمونه خاک قادر به تغییر حجم در خلال فرایند برشی باشد، زهکشیشده نامیده می شود. مرحله زهکشیشده دوم باید بعد از مرحله تحکیم شده اول باشد. بهعبارتدیگر، اگر از تغییر حجم در طول مرحله دوم جلوگیری شود، آزمایش، زهکشینشده نامیده می شود. مرحله زهکشیشده دوم می تواند بعد از مرحله تحکیمشده یا نشدهی اول باشد. وقتیکه از زهکشی ممانعت شود، تمایل به تغییر حجم منجر به فشارهای حفرهای ناشی از برش می شود.
آزمایش کاملاً زهکشیشده، آزمایشی است که در آن هیچگونه فشار حفرهای ناشی از برش در نمونه ایجاد نشود. این وضعیت وقتی به دست می آید که آهنگ تنشهای اعمالی به حدی باشد که فرصت تغییرحجمهای ناشی از برش به نمونه داده شود. به این صورت که تنشهای برشی به حد کافی آرام باشد تا آب قادر به جریان در داخل یا بیرون از نمونه در واکنش به گرایشهای تورمی یا انقباضی باشد. فشار آب حفرهای بهندرت در آزمایشهای زهکشیشده اندازه گیری می شود؛ با انتخاب یک آهنگ برشی مناسب، بهطوریکه فشارهای آب حفرهای در داخل نمونه ایجاد نشود، از برقراری شرط زهکشی اطمینان حاصل می شود. میزان آهنگ برشی اعمالی، بر اساس استفاده از تئوری تحکیم ترزاقی، برای اتلاف فشارهای آب حفرهای اضافی ناشی از برش، تخمین زده می شود (بیشاپ و هنکل[۸۳]، ۱۹۶۲؛ بیشاپ و گیبسون[۸۴]، ۱۹۶۳). مهم است که آزمایش طبقهبندیشده بهعنوان زهکشیشده، واقعاً زهکشیشده باشد، زیرا در تفسیر نتایج آزمایش، فشار آب حفرهای ناشی از برش، برابر با صفر فرض شده است.
۳-۵-۲- اهمیت
ایمنی سازههای ژئوتینیکی به مقاومت خاک وابسته است. اگر خاک گسیخته شود، سازهی بنا شده روی آن نیز شکسته می شود و جان ساکنان را به خطر می اندازد و منجر به خسارتهای مالی می شود. مقاومت خاکها بیشترین اهمیت را در مهندسی ژئوتکنیک دارد. کلمهی مقاومت، کمتر به معنی مقاومت برشی که مقاومت اصطکاکی داخلی خاک در برابر نیروهای برشی است، استفاده می شود (بودهو[۸۵]، ۲۰۱۱). مقاومت برشی برای برآورد ظرفیت باربری خاکها و پایداری سازههای ژئوتکنیکی و تحلیل مشخصات تنش-کرنش خاکها مورد نیاز است.
۳-۵-۳- عبارتهای کلیدی
مقاومت برشی خاک ( ): مقاومت داخلی حداکثر در برابر نیروهای برشی اعمال شده است.
زاویه اصطکاک مؤثر ( ): مقدار مقاومت برشی ناشی از اصطکاک خاکها است.
سیمانی شدن ( ): مقدار مقاومت برشی خاک ناشی از نیروی سیمانی شدن دانهها است.
کشش خاک ( ): مقدار مقاومت برشی ظاهری خاک در برابر مکش خاک (فشارهای آب منفذی منفی یا تنشهای موئینگی) است.
چسبندگی ( ): نیروهای بینمولکولی است.
مقاومت برشی زهکشینشده ( ): مقاومت برشی خاک هنگام برش داده شدن با حجم ثابت است.
چسبندگی ظاهری ( ): مقاومت برشی ظاهری در تنش مؤثر قائم صفر است.
حالت بحرانی: حالتی از تنش است که در صورت رخ دادن برش پیوسته در نسبت تنش برشی به تنش مؤثر قائم ثابت و حجم ثابت، اتفاق میافتد.
اتساع: مقدار تغییر حجم خاک در زمان شکست نمونه توسط برش را گویند.
۳-۵-۴- پاسخ خاک در برابر نیروهای برشی
مقاومت برشی یک خاک، تاب آوردن آن در برابر تنشهای برشی است. رفتار خاکها در مواجهه با نیروهای برشی به دو صورت است. گروه اول که پیوندهای بیندانهای ضعیفی دارند و خاکهای غیر سیمانی نامیده میشوند. گروه دیگر که دارای پیوندهای بیندانهای قوی هستند و خاکهای سیمانیشده نام دارند. دانه های خاکهای سیمانیشده بهصورت شیمیایی باهم پیوند دارند.
در ادامه ویژگیهای مهم واکنش دو گروه از خاکها در برابر یک تنش مؤثر قائم ثابت و کرنش برشی افزایشی تشریح شده است:
گروه اول- ماسههای ضعیف، رسهای عادی تحکیم یافته و آهسته پیشتحکیم یافته هستند. این خاکها افزایشی تدریجی را در تنشهای برشی، ناشی از افزایش کرنش برشی نشان می دهند تا به یک تنش برشی تقریباً ثابت برسند که در این صورت میگوییم به حالت بحرانی تنش برشی ( ) رسیده است (شکل ۳-۱۴-a). همچنین این خاکها تحت تنشهای ذکر شده متراکم میشوند، یعنی چگالی آنها بیشتر می شود تا به یک نسبت تخلخل ثابت که آن را نسبت تخلخل بحرانی مینامیم، برسند (شکل ۳-۱۴-b و ۳-۱۴-c).
گروه دوم- ماسههای متراکم و رسهای شدیداً پیشتحکیم یافته است. در این خاکها شاهد افزایش سریع تنش تا رسیدن به یک مقدار حداکثر ( ) در کرنشهای کوچک (در مقایسه با خاکهای گروه اول) هستیم و سپس کاهش تنش برشی با افزایش کرنش برشی و نهایتاً رسیدن به یک تنش برشی حالت بحرانی هستیم (شکل ۳-۱۴-a). همچنین در این خاکها شاهد تراکم اولیه (تعدیل و بازآرایش دانهها) و سپس انبساط، یعنی ضعیفتر شدن هستیم تا به یک نسبت تخلخل بحرانی برسیم (شکل ۳-۱۴-b و ۳-۱۴-c).
زمانی که یک گروه برشی در برخی از رسهای پیشتحکیم یافته توسعه مییابد، دانه های خاک بهصورت موازی در راستای گروه برشی قرار میگیرند. این امر باعث می شود تنش برشی نهایی این رسها پایینتر از تنش برشی حالت بحرانی قرار بگیرد. این نوع از خاکها را در این پایان نامه، خاکهای گروه II-A و تنش برشی نهایی رخ داده را تنش برشی باقیمانده ( ) نامیدهایم.
حالت بحرانی تنش برشی برای تمام خاکها زمانی رخ میدهد که تغییر حجم بیشتری را با ادامه دادن برش شاهد نباشیم. در ادامه تأثیر عوامل مختلف را بر پارامترهای مقاومتی خاک بررسی مینماییم.
شکل ۳-۱۴: واکنش خاکها در برابر برش (بودهو، ۲۰۱۱)
۳-۵-۴-۱- تأثیر افزایش تنش مؤثر قائم
۴-۳-۱- ۴- آزمون فرضیه چهارم ………………………………………………………………………………………………………………… ۱۰۶
۴-۳-۱- ۶- آزمون فرضیه ششم ………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۰۷
۴-۳-۱- ۶- آزمون فرضیه ششم ……………………………………………………………………………………………………………………۱۰۸
۴-۳-۱- ۷- آزمون فرضیه هفتم ………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۰۹
۴-۳-۱-۸- آزمون فرضیه هشتم …………………………………………………………………………………………………………………. ۱۱۰
۴-۳-۱-۹- آزمون فرضیه نهم ……………………………………………………………………………………………………………………… ۱۱۱
۲-۳-۱-۱۰- آزمون فرضیه دهم ………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۱۲
۴-۳-۲- تحلیل رگرسیونی ………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۱۳
۴-۴- برخی مسائل و شبهات …………………………………………………………………………………………………………………………..۱۱۵
۴-۴-۱- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه امر به معروف و نهی از منکر در حوزه حجاب از اولویتهای
جامعه خارج است ………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۱۵
۴-۴-۲- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه پوشش و نحوه حضور در جامعه شخصی است و از حیطه ی
امر و نهی خارج است ……………………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۱۶
۴-۴-۳- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه آنچه در قرآن واجب است خمار (پوشیدن روسری) است نه
پوشیدن کامل مو ………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۱۷
۴-۴-۴- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه اصل در حجاب حفظ کرامت زنان است و حفظ کرامت
با زور نمیشود……………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۱۸
۴-۴-۵- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه وضعیت پوشش جامعه مناسب است و امر و نهی ضرورتی
ندارد………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۱۹
۴-۴-۶- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه حجاب سبب پوشیدن زیباییها و بالا رفتن سن ازدواج میشود
………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۲۰
۴-۴-۷- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه باید پذیرفت همه چیز در حال تغییر است بعد از ۱۴۰۰ سال
نوع پوشش تغییر میکند ……………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۲۱
۴-۴-۸- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه استفاده از جلباب(چادر و پوشش کامل) بر همه واجب نبوده
و توصیه است ………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۲۲
۴-۴-۹- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه دستوری بر حجاب دخترها در قرآن نیامده ……………………………. ۱۲۳
۴-۴-۱۰- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه در قرآن اول به مردان سفارش شده نگاهشان را حفظ کنند
بعد به زنان، بهتر است ابتدا مردها از لحاظ کنترل میل جنسی قوی شوند ………………………………………………. ۱۲۴
فهرست مطالب
عنوان صفحه
۴-۴-۱۱- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه حجاب نسبی و عرفی است در هر زمان و مکان نوع پوشش
متفاوت است ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۲۵
۴-۴-۱۲- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه حجاب حق (اختیاری) است نه تکلیف(واجب……………………………. ۱۲۶
۴-۴-۱۳- توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه حجاب عفت نمیآورد ولی عفت حجاب میآورد، اندیشه
اصلاح شود ظاهر اصلاح میشود ………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۲۷
فصل پنجم: نتیجه گیری
عوامل اثر بخش ……………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۲۸
چالش ها ……………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۳۱
آسیب ها …………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۳۱
شبهات …………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۳۲
۵-۳ پیشنهادات ……………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۳۴
منابع ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۳۵
فهرست جدول ها
عنوان صفحه
جدول (۱-۱) مطالعات و تحقیقات صورت گرفته که در این زمینه …………………………………………………………………… ۹
جدول (۳-۱) تعریف عملیاتی متغیر های مستقل مؤثر بر امر و نهی در حوزه حجاب …………………………………… ۶۳
جدول (۴-۱): جدول توزیع پراکندگی سن پاسخگویان ……………………………………………………………………………………. ۶۹
جدول (۴-۳): توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنس …………………………………………………………………………………. ۷۰
جدول (۴-۴): توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب مقطع تحصیلی …………………………………………………………………… ۷۰
جدول (۴-۵): توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب حدود درآمد ماهیانه خانوار ……………………………………………….. ۷۱
عقلانی عاطفی
۱۱.۴۵۰(*)
۱.۴۹
.۰۰۰۱
همان طور که از یافته های جدول ۴ – ۲۲ استنباط می شود از آنجا که در شیوه مشاوره واقعیت درمانی بین میانگین نمرات مولفه های افزایش واکنش های هیجانی و کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسرو دوستان در دو گروه کنترل و واقعیت درمانی در سطح معناداری ۰۵/۰P> اختلاف معنادار وجود ندارد، در نتیجه می توان این گونه نتیجه گیری کرد که مشاوره زوجی به روش واقعیت درمانی (گلاسر)بر کاهش مولفه های مذکورتاثیر معنی داری نداشته اما در بقیه مولفه ها همان طور که یافته های جدول نشان می دهد تاثیر معنی دار داشته است.
همچنین از آنجا که در شیوه مشاوره عقلانی عاطفی نیز بین میانگین نمرات مولفه های کاهش همکاری و کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسرو دوستان در دو گروه کنترل و عقلانی عاطفی در سطح معناداری ۰۵/۰P> اختلاف معنادار وجود ندارد در نتیجه می توان این گونه نتیجه گیری کرد که مشاوره زوجی به روش عقلانی عاطفی بر کاهش مولفه های مذکورتاثیر معنی داری نداشته اما در بقیه مولفه ها همان طور که یافته های جدول نشان می دهد تاثیر معنی دار داشته است.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱) خلاصه پژوهش
در این پژوهش سعی بر آن بوده است که تاثیر میزان اثربخشی مشاوره زوجی به شیوه شناختی الیس و واقعیت درمانی گلاسر در کاهش تعارضات زناشویی مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور برای انجام مطالعه، از میان جامعه آماری مراجعه کنندگان به مرکز مداخله در بحران بهزیستی لاهیجان تعداد ۶۰ نفر بصورت نمونه های هدفمند انتخاب و به ۲ گروه اموزش جهت انجام مشاوره زوجی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. پرسشنامه ۵۴ سوالی تعارض زناشویی (ثنایی و باقری) که ۸ مولفه از تعارضات را می سنجد در دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون در سه گروه کنترل ، مشاوره به روش واقعیت درمانی و مشاوره به روش عقلانی عاطفی جهت بررسی تعارض زناشویی اجرا و نتایج حاصل از آن جمع آوری شد. داده های بدست آمده از پرسشنامه ها جهت تجزیه و تحلیل یافته ها با بهره گرفتن از نمرات افتراقی پیش آزمون و پس آزمون از روش های آماری توصیفی و استنباطی شامل: تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون شفه و آزمون t مستقل با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده مبنی بر تاثیر مشاوره زوجی به شیوه الیس و گلاسر بر کاهش تعارضات تائید گردید. همچنین در رابطه با سایر فرضیات پژوهش نتایج زیر حاصل شد:
تاثیر شیوه واقعیت درمانی بیش از شیوه عقلانی عاطفی بر تعارضات زناشویی با بهره گرفتن از آزمون شفه مورد تائید نگردید. همچنین فرضیه سوم مبنی بر تاثیر شیوه واقعیت درمانی بر کاهش تعارضات زنان بیش از مردان مورد تائید قرار نگرفت. با بهره گرفتن از آزمون t تاثیر شیوه عقلانی عاطفی بر کاهش تعارضات زنان بیش از مردان تائید گردید و با بهره گرفتن از آزمون شفه تحلیل مولفه های تعارضات انجام شد و نتایج حاصل از آن بدست آمد . در این فصل از پژوهش به بررسی نتایج بدست امده از فرضیات و مقایسه آنها با نتایج بدست امده از پژوهشهای پیشین که در فصل دوم همین پایان نامه آمده است پرداخته می شود.
در فرضیه اول:
مشاوره زوجی به شیوه های عقلانی- عاطفی (الیس) و واقعیت درمانی (گلاسر) بر کاهش تعارضات زوجین تاثیر دارد.
با توجه به تاثیر معنی دار شیوه مشاوره واقعیت درمانی و عقلانی عاطفی بر کاهش تعارضات زناشویی، از آنجا که میانگین اختلاف نمرات پیش آزمون و پس آزمون در گروه های آزمایشی بالاتر از میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در گروه کنترل است و مقدارF به دست آمده ( ۴۷ /۱۱۶) بیش از مقدار جدول ( ۹۸/۴) با درجه آزادی ( ۵۷ ، ۲) می باشد، بنابراین فرضیه پژوهش مبتنی بر تاثیر مشاوره زوجی به شیوه های عقلانی – عاطفی (الیس) و واقعیت درمانی (گلاسر)بر کاهش تعارضات زوجین تایید گردید واین طور نتیجه گیری می گردد که بین میانگین نمرات تعارض زناشویی در سه گروه آزمایش شیوه های عقلانی – عاطفی (الیس) و واقعیت درمانی (گلاسر)و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین با بهره گرفتن از آزمون شفه بین میانگین نمرات گروه واقیت درمانی و عقلانی عاطفی با گروه کنترل اختلاف معنی دار وجود دارد. بنابراین فرضیه پژوهشی با ۹۹% اطمینان تایید می گردد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر از آنجا که با بهره گرفتن از آمار استنباطی این فرضیه به اثبات رسید مشخص می شود که مشاوره زوجی به شیوه های عقلانی – عاطفی (الیس) و واقعیت درمانی (گلاسر)بر کاهش تعارضات زوجین تاثیر معنی دار دارد.
یافته های این پژوهش با اصل نظریه الیس که مدعی است کاهش باورهای غیر منطقی با بهره گرفتن از فنون شناختی ، رفتاری و عاطفی موجب کاهش تعارض و آشفتگی می گردد هماهنگ است. همچنین یافته های پژوهش حاضر با پژوهشهای احمدی (۱۳۸۵)، ادیب و همکاران(۱۳۸۳)، امامی(۱۳۸۳)، قربانی(۱۳۸۴)، و سودانی(۱۳۸۵) مبنی بر تاثیر مثبت شیوه درمانی عقلانی عاطفی الیس بر کاهش تعارضات زناشویی همسو و همخوان می باشد.
شاهمرادی(۱۳۸۴)و فرحبخش(۱۳۸۳) هریک در پژوهشهای خود نشان دادند که هر دو شیوه زوج درمانی الیس و گلاسر در کاهش تعارضات زناشویی موثر بوده اند که با نتایج پژوهش حاضر در تاثیر مثبت شیوه درمانی عقلانی عاطفی الیس و واقعیت درمانی گلاسر بر کاهش تعارضات زناشویی همسو و همخوان می باشد. همچنین یافته های پژوهش حاضر با یافته های اج جیمز وان ارنست (۱۹۹۵) که می گوید پژوهش های زیادی در زمینه کارائی روش های مختلف زوج درمانی در کاهش تعارض های زناشویی موثر بوده است و بیشتر این پژوهش ها در مورد اثر بخشی زوج درمانی عاطفی و رفتاری بوده است که همواره کارآمدی آنها مورد تاثیر قرار گرفته است.
کروکوف[۱۵۰] ( ۱۳۸۵ ) در تحقیق خود نشان داد زمانی که زوجین رفتارهای منفی را در زندگی زناشویی خود به کار می گیرند تعارضات زناشویی شان شدت می گیرد و تعاملات آنان دچار آشفتگی شدید می شود. تحقیق روبرت[۱۵۱] ( ۲۰۰۰ ) نیز موید اثرات رفتارهای مخرب همسران است. وقتی یکی از زوجین دست به سرزنش و انتقادهای تند می زند ، زوج دیگر کناره گیری می کند و موجب استرس و نارضایتی در محیط خانواده می شود. تورگن[۱۵۲] و همکاران ( ۱۹۹۸ ) نیز با بررسی زوجهای مشکل دار دریافتندکه وقتی زنان برای تغییر همسرانشان دست به پیگیری می زنند، عقب نشینی شوهران را به دنبال خواهد داشت و در این خانواده ها اضطراب سطح بالایی دارد. با توجه به آنچه که گفته شد می توان بدست آمدن این نتیجه را در پژوهش حاضر اینگونه تبیین نمود :
فنونی همانند آموزش اصول A-B-C ، خود ابرازی مقابله ای ، روش های معانی بیان، تصویر سازی ذهنی، فنون هیجانی زنده و آموزش مهارتها و … که در روش عقلانی عاطفی به زوجین آموزش داده می شوند بر تغییر باورهای غیر منطقی و جایگزینی افکار منطقی با افکار غیر منطقی ، روش گفتگوی منطقی ، ابراز وجود ، بیان احساس و … تاثیر می گذارند. شیوه واقعیت درمانی نیز بر نوع تفکر ، شیوه های قضاوت اشخاص، تصمیم گیری ها و فعالیتها متمرکز است. آموزش فنون ارتباطی موثر، باعث افزایش همبستگی مابین زوجین شده و چون فنون اموزش داده شده بر اساس تکالیف در منزل باید تمرین شود یا بصورت نوار و فیلم در اختیار آنان قرار داده می شد تا از طرف زوجین مورد تحلیل قرار گیرند با گذشت زمان و تکرار بر نوع تفکر تاثیر گذاشته و باعث کاهش انتظارات غیر واقعی زوجین از یکدیگر ، جایگزینی افکار منطقی با افکار غیر منطقی و در نهایت کاهش تعارضات بین زوجین می گردد. مثلا در فن ایفای نقش از آنجا که زوجین آموزش می بینند مشکلات بوجود آمده خود را به جای بحث و جدل با گفتگوی منطقی جایگزین کنند ، یاد می گیرند در شرایط واقعی زندگی نیز اینگونه رفتار کنند. از آنجایی که در این شیوه تا حد زیادی مقاومت زوجین در عدم پذیرش و اصلاح افکار شکسته می شود این شیوه می تواند یکی از شیوه های تاثیر گذار در حل تعارضات زوجین باشد. اما در شیوه واقعیت درمانی گلاسر به کنترل درونی اهمیت خاصی داده می شود. گلاسر می گوید : ” که ما فقط می توانیم رفتارهای خود را کنترل کنیم و باید با ارزیابی رفتار خود به برنامه ریزی برای تغییر رفتار، دست به انتخابهای بهتری بزنیم ” . در جلسات واقعیت درمانی بر اهمیت روانشناسی کنترل بیرونی و پذیرش مسئولیت رفتارهای خود تاکید بسیار می شود. در این شیوه عقیده بر این است که آنچه پیوند ازدواج را از هم می گسلد نه ناسازگاری است و نه فقدان عشق، بلکه رفتار تخریب گری است که زن و مرد کمی پس از ازدواج در پیش می گیرند. اما در هر ارتباطی ، از هر نوع و شکلی هر کس صرفا می تواند خود را تغییر دهد نه هیچ کس دیگری را، زوجین با این باور که ” اگر همسرم تغییر کند زندگی موفقی خواهیم داشت ” برای تغییر همسر خود رفتار مخربی را اعمال می کند. ( مخصوص بخارایی).
در آموزش فنون واقعیت درمانی، مشاور تلاش می کند تا از طریق طرح پرسش از زوجین به جمع آوری اطلاعات بپردازد و از طریق فنونی مانند دایره مشکل گشا ، مواجه سازی و … زوجین را نسبت به منبع کنترل بیرونی آگاه کند و از طریق انجام تمرینات و تکالیف در خانه در اثر تکرار و تمرین آگاهی زوجین را نسبت به رفتارهای خود بالا ببرد.
در فرضیه دوم:
آخرین نظرات