شامل تپه ماهورها ،اراضی کوهستانی و بستر سنگلاخی مسیلها ،جمعاً به وسعت ۱۵۰۰ هکتار ،۱۲ درصد از کل دشت می باشد .(همان کتاب ،ص۱۱۱-۱۱۴)
۳-۱۱ دشت لیشتر
حوضچه آبریز دشت لیشتر در بخش غربی استان کهگیلویه و بویراحمد این دشت از شمال به ارتفاعات کوه سرخ و از جنوب به ارتفاعات کوه آبکل و از غرب به ارتفاعات کوه قلعه احمد محدود می گردد. این دشت از مشرق توسط تپه های کم ارتفاعی از حوضه های چهار بیشه جدا می گردد . مساحت محدوده لیشتر برابر با ۴۹۵۰ هکتار و حوضه آبریز آن برابر با ۲۶۵ کیلومتر مربع می باشد که ۱۹۶۲۵ هکتار ۷۴ درصد آن را واحد هایی از تیپ های کوه و تپه ها و ۶۸۵۷ هکتار را واحدهایی از تیپ های فلاتها و تراسها و واریزهای بادبزنی شکل تشکیل می دهد . این حوضه از سازندهای مختلف زمین شناسی از دوران ژورا سیک تا رسوبات عصر حاضر تشکیل شده و از نظر چینه شناسی عبارتند از : گروه خامی شامل سازندهای فهیلان گدوان و داریان . گروه بنگستان شامل سازندهای کژدمی و سروک سازند پابده –گورپی سازند آسماری ، سازند گچساران ، سازند میشان ، سازند آغاجاری و رسوبات آبرفتی کواترنی این سازندها از نظر لیتولوژیکی شامل آهک مارنی ،ژیپس و ماسه ، رس ،کنگلومرا و آهک دولومیتی می باشد . شیب عمومی حوضه شرقی غربی بوده و جریان های سطحی ناشی از نزولات جوی حوضه توسط رودخانه آبریگون که با نام شمس عرب در این حوضه جریان دارد به رودخانه خیر آباد تخلیه می شود. ارتفاع بلندترین و پست ترین نقطه حوضه به ترتیب برابر با ۱۳۲۵ و ۷۱۳ متر و ارتفاع متوسط دشت ۱۰۲۰ متر از سطح دریا ست . بیشترین میزان بارندگی سالانه در ارتفاعات شمال شرقی حوضه و کمترین آن در قسمتهای جنوب غربی به وقوع می پیوندند . (مرکز انفورماتیک و مطالعات توسعه ص ۱۱۲)
۳-۱۲ حاصلخیزی خاک
از نظر کشاورزی بطور کلی شهرستان گچساران وضعیت مناسبی ندارد قسمت عمده این شهرستان کوهستانی و یا تپه ماهوری می باشد . تنها مناطقی محدود از این شهرستان مستعد کشاورزی می باشد که در بسیاری از موارد بصورت دیم و در برخی موارد به علت وجود آب ،کشاورزی آبی نیز صورت می پذیرد و بیشتر مناطق به عنوان مرتع مورد استفاده دامداران و عشایر قرار می گیرد.
۳-۱۳ نوع اقلیم
به طور کلی آب و هوای شهرستان گچساران و شهر دوگنبدان تحت تاثیر آب و هوای خوزستان قرار دارد که وجود بادهای غربی به عنوان باد غالب با توجه به قرار گیری شهرستان گچساران در شرق استان خوزستان موضوع یاد را تشدید می کند بنابر تقسیم بندی اقلیمی (بلر)براساس میزان بارندگی نشانگر این موضوع می باشد که در مناطق نیمه خشک میزان بارندگی از ۲۵۰ تا ۵۰۰ میلیمتر متفاوت است . همچنین براساس تقسیم بندی اقلیمی سوپان درجه حرارت منطقه ای که در آن میانگین درجه حرارت سالانه بیشتر از ۲۰ سانتی گراد در کمربند گرم می باشد . براساس مطالب یاد شده چون میزان بارندگی سالانه دشت دوگنبدان ۳۷۱ میلیمتر و میانگین درجه حرارت سالانه برابر ۴/۲۲ سانتیگراد است می توان گفت آب و هوای این دشت گرم و نیمه خشک است فصل بارندگی از نیمه دوم آبان ماه شروع می شود و تا نیمه اول اردیبهشت ادامه می یابد. (جعفر پور ،۱۳۷۷ ص ۲۶۲)
کل وسعت جنگلهای شهرستان گچساران ۱۵۸۴۰۰ هکتار است که ۱۶% از کل مساحت استان را شامل می شود . مساحت مراتع شهرستان نیز ۴۱۵۴۳۰ هکتار است که ۲۹% از وسعت مراتع استان می باشد. ۱۰% از مراتع درجه یک و بقیه ۲و۳ می باشد . پوشش گیاهی در سطح شهرستان به تبعیت از وضعیت پستی و بلندی ها همچنین میزان رطوبت موجود در منطقه متغیر می باشد که همین عامل موجب تنوع پوشش گیاهی در این شهرستان شده است . چنانکه در مناطق شمالی شهرستان درختانی مانند بلوط ، و بادام کوهی می رویند اما در قسمتهای جنوبی خارها ودرختچه های نواحی بیابانی ونیمه بیابانی مشاهده می شوند. چگونگی توزیع فضایی پوشش گیاهی شهرستان گچساران به شرح زیر می باشد.
۱-اراضی زراعی آبی دارای محدودیت شوری را شامل می شود ،اینگونه اراضی بصورت قطعات کوچک و پراکند در شمال شهرستان و یک بخش در قسمت شرقی همچنین یک محدوده نسبتاً گسترده در مرکز شهرستا مشاهده که شهر دوگنبدان در این محدوده قرار دارد.
۲-مراتع متوسط یا نیمه متراکم را شامل می شود که عمدتاً در شرق ،مرکز و غرب شهرستان گسترده شده اند.
۳-مراتع ضعیف یا پوشش گیاهی نسبتاً کم تراکم را شامل می شود که بطور عمده در جنوب شهرستان واقع شده اند.
۴-شامل جنگل و بیشه نیمه انبوه (پوشش نسبی نیمه متراکم ) است که به طور گسترده در قسمت های شمالی شهرستان قرار دارد.
۵-آن قسمت از اراضی است که با ترکیبی از مراتع ضعیف و جنگل و بیشه تنک مشاهده می شود و در قسمت های جنوبی و شرقی شهرستان گچساران قرار گرفته اند. ویژگی های پوشش گیاهی شهرستان گچساران تحت دو عنوان پوشش جنگلی و گیاهی مرتع در زیر آمده است . (جغرافیای استان کهگیلیویه وبویراحمد۱۳۸۷ ص ۶-۷)
۳-۱۴ منابع آب شهرستان
منابع آب شهرستان گچساران به دوبخش منابع رودخانه ای و منابع زیرزمینی آب تقسیم می شود .
۳-۱۵ منابع رودخانه ای
از میان رودخانه های شهرستان گچساران دو رودخانه زهره و نازمکان از بقیه مهم ترمی باشند.
۳-۱۵-۱ رودخانه زهره
سرشاخه اولیه این رودخانه از کوه های سپیدان فارس و ممسنی سرچشمه گرفته و با نام رودخانه فهلیان از منطقه ممسنی گذشته ودر جنوب شرقی شهرستان گچساران با نام زهره جربان می یابد و تحت عنوان رودخانه هندیجان در خوزستان به خلیج فارس می ریزد . مساحت تقریبی حوضه هلالی شکل زهره ۰۰۰/۲۰ کیلومتر مربع می باشد که در سواحل شمال خلیج فارس در جهت شرق به شمال غرب واقع شده است . قسمتهای میانی این حوضه با وسعت تقریبی ۶۰۰۰ کیلومتر مربع در محدوده شهرستان گچساران قرار گرفته است . حجم سالانه جریان آب شاخه اصلی این رودخانه هنگام ورود به شهرستان ۱ میلیارد متر مکعب و هنگام خروج حدود ۲۵ میلیارد متر مکعب می باشد. این رودخانه از کناره دشت های مهم باشت و امامزاه جعفر در محدوده شهرستان گچساران عبور می کند . از ویژگی های این حوضه بالا رفتن ناگهانی حجم آب رودخانه در فصل زمستان و اوایل بهار می باشد. به طوری که ۸۰% از حجم جریان سالانه رودخانه را جریانات سیلابی زمستان و بهار تشکیل می دهد این حوضه دارای ضریب گراولیوس ۴/۱ میباشد که نشانگر کشیدگی حوضه است . ارتفاع این حوضه از ۴۵۷ تا ۳۴۰۰ متر مکعب متغیر است که ۵۰% حوضه در ارتفاعی بیش از ۱۰۰۰ متر واقع شده است . (همان،ص ۱۱)
۳-۱۵-۲ رودخانه نازمکان
دبی این رودخانه ۱۶/۱۲ متر مکعب می باشدکه سد مخزنی کوثر به حجم ذخیره ۴۵۰ میلیون متر مکعب بر روی آن در حال احداث است . این رودخانه از به هم پیوست رودخانه شاه بهرام و رون تشکیل شده و پس از دریافت رودخانه های چرام و برم مرغا بی ، در امتداد مرز شمالی شهرستان گچساران جریان پیدا کرده و در منطقه خیرآباد به نام رودخانه خیر آباد در استان خوزستان جریان می یابد و با نام هندیجان به خلیج فارس می ریزد. از جمله سایر رودخانه های شهرستان می توان از رودخانه شیو ، خربل ،باشت ،کمبل ،رون و شاه بهرام نام برد. (سازمان برنامه وبودجه استان۱۳۷۲ ص ۵۲۹)
۳- ۱۶منابع زیر زمینی آب
از جمله مهم ترین منابع آب زیرزمینی شهرستان می توان از منابع زیرزمینی آب دشتهای دوگنبدان وامام زاده جعفر نام برد که در ذیل به تفضیل آمده است .
۳-۱۶- ۱ آب های زیرزمینی دشت دوگنبدان
مساحت حوضه آبریز این دشت برابر با ۱۰۰ کیلومتر مربع می باشد که حدود ۶۱ مساحت مربع آن در بخش کوهستانی و بقیه را سطح دشت تشکیل می دهد. با احتساب ۴۵۰ میلی متر بارندگی در مناطق کوهستانی منطقه و ۳۵۰ میلی متر در دشتها (متوسط آمار ۱۵ ساله ) حجم ریزشهای جوی در کوهستان و دشت این حوضه به ترتیب برابر ۵/۲۷۴ و ۵/۱۳۶ میلیون متر مکعب در سال است که با در نظر گرفتن ۸% نفوذ مستقیم رقمی معادل ۹۲/۱۰ میلیون متر مکعب آب وارد سفره زیرزمینی دشت می شود. حداکثر عمق برخورد آب زیرزمینی در این دشت برابر با ۴۶ متر و حداقل آن ۵/۶ متر است . حجم سالانه جریانات ورودی به دشت حدود ۴۳/۱۳ میلیون متر مکعب است که با احتساب ۱۰% نفوذ آن میزان آب ورودی به مخزن از طریق سیلاب ها و روان آب برابر با ۳۴/۱ میلیون متر مکعب در سال است .
کلیه چاه های مورد بهره برداری در دشت دوگنبدان برای شرب قابل استفاده هستند ، با توجه به افزایش املاح و درصد سولفات به طرح حا شیه سازند گچساران آب این مناطق در ردیف قابل قبول نامناسب قرار می گیرد اما در نواحی مرکزی به طرف حاشیه آهک آسماری به تدریج املاح کاهش پیدا کرده تا در ردیف خوب قرار می گیرد . کل میزان آب زیرزمینی دشت دوگنبدان ۹۶ میلیون متر مکعب میباشد که در حال حاضر ۷۷ میلیون متر مکعب آن با حفر چاه برداشت می شود. (همان ص ۵۳۱)
۳-۱۶-۲ آب های زیرزمینی دشت امامزاده جعفر
این دشت بین با شت و دوگنبدان واقع شده است این حوضه یکی از زیر حوضه های رودخانه زهره می باشد و دارای مساحتی حدود ۴۵۰ کیلومتر مربع که ۳۲۶ کیلومتر مربع آن در مناطق کوهستانی و ۱۲۴ کیلومتر مربع آن در دشت واقع شده است . عمق برخورد آب زیرزمینی در حا شیه ارتفاعات شمالی و شرق دشت بیش از سایر نواحی بوده و حداقل آن ۷۶/۲۵ متر مربوط به حاشیه شرقی دشت است . سفره زیرزمینی دشت از نفوذ مستقیم ریزش های جوی ، نفوذ حاصل از روان آب یا سیلاب در مخروط افکنه و دشت و آب برگشتی کشاورزی سالانه معادل ۲۷/۲۳ میلیون متر مکعب تغذیه می شود. از کل حجم بارندگی این دشت که معادل ۱/۱۹۰ میلیون متر مکعب میباشد حدود ۵۹/۱۷ میلیون متر مکعب آن و از حجم سیلابها و روان آبها حدود ۶۸/۳ میلیون متر مکعب آن و از کل آب چاه های مورد بهره برداری ، چشمه ها و قنوات با مجموع تخلیه ۰۹/۲۴ میلیون متر مکعب حدود ۴/۲ میلیون متر مکعب آن کل تغذیه سالانه آب زیرزمینی دشت امام اده جعبر را شامل می شود. با توجه به اینکه بخشی از آب شرب شهر دوگنبدان از آب چاه های دشت امام زاده جعفر تأمین می شودو هیچ گونه برگشتی به سفره مورد نظر صورت نمی گیرد بیلان حجم سفره زیر زمینی این دشت منفی می باشد که آمار سال زراعی ۷۰-۶۹ چنین موضوعی را تأیید می کند ، به طور کلی مجموع تخلیه از منابع آب این دشت ۳/۲۳ میلیون متر مکعب می باشد . (همان ص ۵۹۲ تا ۷۱۱)
۳- ۱۷ ویژگی های آب و هوایی دشت دوگنبدان
آمارهای مورد استفاده در این قسمت مربوط به ایستگاه بی بی جان آباد می باشد که به دلیل سابقه بیشتر بکار گرفته شده اند. طی سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۶ متوسط بارندگی سالانه ایستگاه برابر با ۳۷۱ میلی متر بوده که حداکثر آن معادل ۶۲۹ میلی متر در سال آبی ۵۱-۵۰ و حداقل آن برابر ۱۷۳ میلی متر مکعب در سال آبی ۶۸-۶۷ است . متوسط بارندگی ماهانه در پر بارا نترین ماه سال دی ماه ۹۲ میلی متر و در کم ترین ماه های سال خرداد تا شهریور صفر می باشد. ۵۹% از کل بارندگی سالانه در فصل زمستان و ۲۹% آن در فصل پاییز و بقیه در فصل بهار و تابستان اتفاق می ا فتد . متوسط درجه حرارت سالانه ایستگاه برابر ۴/۲۲ درجه سانتیگراد و متوسط درجه حرارت ماهانه در گرم ترین ماه سال مرداد ماه ۸/۳۳ درجه و در سردترین ماه سال دی ماه ۷/۱۰ درجه سانتیگراد است . متوسط حداکثر درجه حرارت سالانه ۱/۲۹ و حداقل آن ۴/۱۶ درجه و حداکثر و حداقل مطلق درجه حرارت سالانه به ترتیب ۶/۴۱ و ۶/۶ درجه سانتیگراد مربوط به ماه های تیر و بهمن است . میزان تبخیر سالانه ایستگاه برابر با ۳۵۶۳ میلی متر مکعب می باشد که حداکثر و حداقل آن به ترتیب ۵۹۱و ۶۹ میلی متر مکعب در ماه های تیر و دی مشاهده شده است .
۳-۱۷- ۱دما
میانگین درجه حرارت سالانه شهر دوگنبدان که طی یک دوره ۹ ساله اندازه گیری شده ۲/۲۲ درجه سانتیگراد است و میانگین بالاترین درجه حرارت روزانه که طی مدت ۱۰ سال اندازه گیری شده است معادل۵/۴۶ درجه سانتی گراد است که در برخی سالها به ۴۸ درجه سانتیگراد نیز رسیده است ، میانگین پایین ترین درجه حرارت روزانه نیز اندکی پایین تر از صفر درجه سانتیگراد یعنی (۸۴/۰-) است که حداقل آن در برخی سالها به ۲- درجه سانتیگراد رسیده است . همچنین حداقل بالاترین درجه حرارت روزانه طی ۱۰ سال ۴۵ درجه سانتیگراد است ، این بدان معنی است که در تمامی طول دوره حداکثر درجه حرارت سالانه معادل یا بیش از ۴۵ درجه سانتیگراد بوده است .در طول این دوره ۱۰ ساله کمترین درجه حرارت روزانه که به نقطه انجام یعنی صفر درجه رسیده است تنها ۶ سال یعنی اندکی بیش از نصف دوره می باشد و در ۴ سال درجه حرارت حتی برای یک بار نیز به صفر درجه سانتیگراد نرسیده است و یخبندانی وجود نداشته است.
۳-۱۷-۲ بارندگی
شهر دوگنبدان باوجود قرار داشتن در منطقه اقلیم گرم و خشک به دلیل موقعیت جغرافیایی ووضعیت توپوگرافی منطقه یعنی قرار گیری در دامنه های جنوبی رشته کوه زاگرس بطور نسبی دارای بارندگی قابل ملاحظه ای می باشد ، چنانکه میانگین بارندگی سالانه با توجه به آمار بارندگی در یک دوره ۱۰ ساله (۱۳۷۵-۱۳۶۵) ۶/۴۵۷ میلی مار مکعب می باشد که میزان قابل ملاحظه ای جهت دیم کاری های حواشی شهر همچنین ایجاد فضاهای سبز درون شهری است یکی از ویژگی های بارندگی در این منطقه عدم توزیع زمانی مناسب بارش طی سالهای گوناگون و حتی در طول یک سال زراعی می باشد. ،طی سال زراعی ۶۹-۶۸ تنها ۲۴۵ میلی متر مکعب در سطح منطقه بارندگی وجود داشته اما یک سال پس از آن یعنی در سال زراعی ۷۰-۶۹ شاهد افزایش بارش تا حدود سه برابر بارندگی سال قبل یعنی ۷۰۷ میلی متر مکعب در سال می باشیم ،همچنین از کل بارندگی سال ۷۳-۷۲ که معادل ۹/۵۲۲ میلی متر مکعب می باشد ،۷/۱۹% آن یعنی نزدیک به یک پنجم بارندگی سالانه ۱۰۹ میلی متر مکعب تنها در طول یک روز باریده است .لذا توجه هر چه بیشتر دست اندرکاران مسائل شهری به این پدیده جغرافیای لازم است تا شبکه دفع فاضلاب شهری که سطحی نیز می باشد با توجه به حداکثر سالانه و روزانه بارندگی ممکن طراحی شود ، همچنین موقعیت شهر که به عنوان معبر مسیل های ارتفاعات شمالی شهر می باشد لزوم توجه هر چه بیشتر بدین امر را مورد تاکید قرار می دهد. لازم به ذکر است که سه مسیل مهم در این شهر وجود دارد که جهت یکی از آنها شمالی جنوبی و مسیر دومی دیگر غربی شرقی می باشد ، همچنین مسیلهای کوچک دیگری در اطراف شهر و به ویژه در محلات جدید وجود دارد.(اطلاعات مرکز هواشناسی شهر دوگنبدان،۱۳۷۳)
۳-۱۷- ۳ باد
مهمترین عامل موثر در بارندگی استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان گچساران همچون غالب نقاط ایران بادهای باران زای غربی می باشد ، مبدأ این بادها دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس می باشد که پس از پیمودن نواحی غربی و استان خوزستان به شهرستان گچساران وارد شده و به علت افزایش ارتفاع در این منطقه موجب بارندگی می شود ، در اصطلاح محلی این نوع باد را که در اواخر پائیز ، زمستان واوایل بهار موجب بارندگی می شود باد راست گویند و در فصل تابستان به آن باد خرمن گویند. بیشترین فراوانی بادها در شهر دوگنبدان براساس گزارش ایستگاه هواشناسی سینوپتیک این شهر که در طول مدت ۸ سال اندازه گیری شده مربوط به بادهای غربی است که ۴۲۱۲ مورد از کل تعداد بادها یعنی ۸۴۱۶ مورد است و ۵۰% از کل فراوانی بادها را شامل می شود. دومین باد غالب این شهر باد جنوب شرقی است که از مناطق خشک عربستان می وزد و نواحی جنوبی ایران را تحت تاثیر قرار می دهد، این باد در برخی از سال ها موجب بارندگی های تابستانه در شهر دوگنبدان می شود،این باد ۲۰% از کل فراوانی بادهای محل را خود اختصاص میدهد. سومین باد غالب شهر باد شمال غربی است که ۶/۸% از کل بادها است ،سایر جهات وزش از کل فراوانی بادها به ترتیب شامل موارد زیر است ،باد جنوب غربی ۶/۷% باد شرقی ۷/۶% باد جنوبی ۲/۵% باد شمالی ۷۳/۰%.(اطلاعات ایستگاه سینوپتیک دوگنبدان،۱۳۸۳)
۳-۱۸ پوشش جنگلی
از گونه های مهم جنگلی شهرستان می توان درختان بلوط ،کلخنگ ،بادام تلخ ،کنار ،کنارک و در ارتفاعات بلند کیکم ، شن ،ارژن وارس را نام برد . تفاوت پوشش جنگلی بر حسب تغییر ارتفاع بسیار چشم گیر می باشد . درخت کنار (سدر ) در مناطق نسبتاً هموار شهرستان گچساران وجود دارد این درخت همراه با سایر گونه های گیاهی مانند رملک ، جغجغه ، گز و خرزهره پوشش جنگلی خوبی را تشکیل می داده که با قطع بی رویه به دشت آسیب دیده اند و امروزه به صورت تک درختانی درمناطق گرمسیری دیده می شوند . درخت بخورک از ارتفاع ۵۰۰ تا ۸۰۰ متری مشاهده می شود که در گذشته بسیار غنی بوده اما به دلیل بهره برداری بی رویه تنک شده اند ،گونه های همراه این درخت عباتند از کلخنک و تنگس ،کلخنگ از ارتفاع ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ متری مشاهده می شود که گونه های همراه آن درختان بلوط ،تنگس و بخورک می باشد . درخت بلوش از ارتفاع ۸۰۰ تا ۲۲۰۰ متری ادامه دارد این رویشگاه از تنوع گونه های جنگلی بیشتری برخوردار است که شاید علت آن عدم دسترسی کامل انسان به آن باشد ، گونه های همراه این رویشگاه عبارتند از کلخنگ ،بادام ،کیکم ،بن ،انجیر ،مورد و ارژن .(همان،ص۸)
۳-۱۹ پوشش مرتع
آنچه پوشش مرتع به حساب می آید گیاهانی است که به آن درخت اطلاق نمی شود ، هر چند میان آنها گیاهان دایمی و چند ساله وجود داشته باشد . در این شهرستان به دلیل وجود دام عشایر در زمستان و اواخر پاییز و اوایل بهار یعنی زمانی که گیاهان در حال رشد و ذخیره سازی مواد در ریشه و تولید بذر هستند ، مورد تعلیف واقع می شوند و همچنین در اثر رطوبت ناشی از بارندگی فشردگی خاک بالا رفته و امکان استقرار بذر گیاهان کاهش می یابد . علاوه بر این افزایش تعداددامها و گله ها به شدت بر مراتع فشار وارد می کند ، لذا مراتع شهرستان دچار سیر قهقرایی شده ودرنتیجه رشد گیاهان بد خوراک ومهاجم تشدید می شود.(جعفرپور۱۳۷۷ص۲۶۶)
۳-۲۰ ویژگیهای تاریخی شهرستان گچساران
۳-۲۰-۱ خصوصیات شهردوگنبدان(گچساران)ازنظر تاریخی
درکتاب لغت نامه ، علی اکبردهخدا دوگنبدان را چنین تعریف می کند : دهی است ازدهستان زیرکوه باشت بابوئی بخش گچساران ازتوابع شهرستان بهبهان واقع در۳۲هزار گزی شمال باختری گچساران ودارای ۲۵۰تن سکنه است ، آب آن از لوله کشی شرکت نفت و راه آن ، اتومبیل رو است.(دهخدا،۱۳۳۳ص۹۹۰۶)
درمورد وجه تسمیه و قدمت این شهرنوشته های همسانی از محققان مختلف وجود دارد که می توان راهنمایی موجز به منظور راهیابی به شناخت بیشتر این ناحیه باشد. درجغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی نوشته گی لسترنج [۵]آمده است : درساحل یکی ازشعب رودخانه شیرین ،گنبد ملغان که محل مهمی سرراه ارجان (بهبهان) به نوبندگان است قرار دارد که امروز آن را دوگنبدان گویند وخرابه های پهناوری درآن جا دیده می شود.درمجاورت آن کوه ولایت بازرنگ وهمچنین ولایت صرام(چرام)که زمستان آن به غالب سرداست وحتی درفصل تابستان سرکوه آن برف داشته است ولی شهرگنبدوملغان از بلاد گرمسیر بوده است ونخلستان آن شهرت داشته وآن راگنبدوملجان نامیده اند(لسترنج،۱۳۷۳ص۹۴-۲۹۳)حمداله مستوفی درنزهه القلوب درباره گنبد ملغان می گوید : آن را ازمحکمی به به یک مرد نگاه توان داشت.(مستوفی،۱۳۶۶ص۴۰)احمداقتداری مولف جغرافیای تاریخی وآثارباستانی که تحقیقات ارزنده ای درجنوب وغرب ایران دارد می نویسد : آثاردوگنبد فروریخته دردشت های شرق وغرب شهر دوگنبدان که یکی درناحیه لیشتر ودیگری درشرق شهر دوگنبدان که آثار مختصرش باقی است وبقایای گنبد وطاق اثری که در دشت لیشتر باقی مانده است به مراتب از آثار باقیمانده دشت های شرقی شهر است. (اقتداری،۱۳۵۹) گاوبه[۶] درمورد دوگنبدان می نویسد : دوگنبدان قبل از انتقال قسمتی ازسازمان شرکت نفت به آن جا اصولا اهمیتی نداشت وفقط مسافران از آثار کاروانسرایی آن سخن گفته اند.(خیاط،۱۳۷۳ص۱۹۹)
به نظر می رسد که تنها این کاروانسرا روستاهای کوچک به نام های زریون، پروبالی، رادک سابقه سکونت در دوگنبدان را نشان می دهند . با شروع فعالیت های نفتی در گچساران قدیم درسال ۱۳۱۶وتغییر مکان واحدهای کارگری وکارمندی شرکت نفت ، از گچساران قدیم ، به شهردوگنبدان ، درفاصله سال های ۱۳۲۸-۳۰ این شهر رونق تازه ای به خودگرفت . یعنی روستای زریون درمسیر باند فرودگاه شرکت نفت واقع شد واهالی آن به روستای پروبالی منتقل شد ند وروستاهای آبشیرین، گچساران قدیم به علت فعالیت های نفتی ووجود زلزله های متناوب همه تخریب وبه شهردوگنبدان مهاجرت نموده اند.لازم به ذکر است که تا قبل ازاین درده پروبالی چندخانوارساکن بوده اند که اهالی آن ها درچادر یا خانه هایی که ازشاخ وبرگ درختان(کپر) ساخته شده بود زندگی می نمودند. اولین خانه ای که درده پروبالی ،با مصالحی چون سنگ وگچ احداث شده منزل آقای حبیبی وجعفرخان بخشایی بوده که درسال ۱۳۱۹ احداث شد واین قسمت خوا ستگاه اولیه یا هسته مرکزی شهردوگنبدان راتشکیل می دهد.وبعد ازاین کشف نفت وفعالیت های آن باعث رونق هرچه بیشتربه این شهر می شود وباعث گسترش روزافزون این شهر نفت خیز می شود .
۳-۲۱ جغرافیای تاریخی
از قرن دوازدهم هجری یعنی از زمان تحریر و تدوین «فارسنامه ناصری» تقسیمات محلی کهگیلویه برای ما روشن است . بر اساس این نوشته کهگیلویه به دو قسمت تقسیم شده است :
۳-۲۱-۱ زیرکوه
این منطقه قسمتی از مناطق گرمسیری و کم ارتفاع که شامل لیراوی ، زیدون و بهبهان ، نیمه پایین بویراحمد گرمسیر و منطقه بابویی میباشد .
۳-۲۱ -۲ پشتکوه
۸-۶-۲ رویکردی هماهنگ
بهتازگی، جنبشی جدید به راه افتاده است. بازتاب این جنبش را در قطعنامههایِ بخشهای مختلف سازمان ملل متحد و مطالعات و گزارشهای متخصصانی که این سازمان به کار دعوت میکند، میتوان دید. این جنبش، خواستار درپیشگرفتن رویکردی «هماهنگ» یا «منسجم» در برابر معضلات توسعه کشورهای توسعهنیافته است. جهتگیری این کوششها با گرایش اقتصاددانانِ متعارف در تقابل است؛ زیرا آنان صرفاً به اندیشیدن درباره «عوامل اقتصادی» مایل هستند. هواداران این جنبش خواستار رویکردی گستردهترند؛ رویکردی که واقعیت اجتماعی نهادها را در نظر بگیرد و نگرشهای شکلگرفته در این نهادها را در محاسبات خود وارد کند. این نگرشها، در نهادها شکل میگیرد و متقابلاً نهادها را نیز شکل میدهد.
اکنون روشنتر شده است که الگوها و مفاهیم و حتی کل رویکردهای نهفته در تحلیل اقتصادی کشورهای توسعهیافته، به سطحینگری و اشتباهات آشکار ختم شده است. درواقع، به رویکردی نیازمندیم که آن را «رویکرد نهادی در مطالعه کشورهای توسعهنیافته» نامیدهام. توسعه را باید بهمنزله حرکت رو به رشد کل نظام اجتماعی دانست که در آن، بین اوضاع و تغییرات، علیت دوری با تأثیرات فزاینده برقرار است. اصلاحات را باید بهوسیله تحقق تغییرات طراحی شده در ذهن، برای دستیابی به این نتیجه جهتدهی کرد. تاآنجاکه ممکن است، این جهتدهی باید بهسوی حرکتِ رو به رشد نظام و با بیشترین سرعت باشد.
هنوز مسائل مبهم فراوانی وجود دارد و خانهتکانی زیادی باید انجام داد. بسیاری از مفاهیم نامناسب، مثل [۵۳]GNP یا بیکاری و اشتغال ناقص، هنوز با بیدقتی بهکار میرود. هنوز از آمارهای گُنگ زیادی استفاده میشود که درارتباطبا آن مفاهیم، جمع آوری و تحلیلشده است؛ اما جنبشی درراه است که بالاخره روزی، بر بسیاری از چالشهای اشارهشده در اقتصاد متعارف، غلبه خواهد کرد.
با شتاب گرفتن حرکت به نفع رویکردی جدید و واقعگراتر، روابط نزدیکبین برابری بیشتر و بهرهوری بیشتر، مهمتر شده است و اصلاحات نهادیِ اصولیتر، برای فهمِ چگونگی رسیدن به این دو هدف، در کانون توجه قرارگرفته است)گو نار میر دال، ۱۹۷۴، مترجم علی سلیمانی: ۷۳۶-۷۲۹ )
۷-۲ استراتژیهای تجارت بینالملل
اگر دیدگاه کلاسیکها را که تجارت موتور رشد و توسعه اقتصادی است را بپذیریم در سطح بینالمللی کشورها میتوانند استراتژیهای ذیل را انتخاب کنند:
الف: استراتژی توسعه صادرات[۵۴]
ب: استراتژی جایگزینی واردات[۵۵]
تجربیات کشورهای جهان در دو دهه اخیر حاکی از موفقیت چشمگیر کشورهایی است که استراتژی نخست را اتخاذ نمودهاند.
۱-۷-۲ استراتژی توسعه صادرات
راهبرد جانشینی صادرات در چارچوب نظریه خارج[۵۶] مطرح است و چنانچه رشد اقتصادی تحت تأثیر صادرات بهدستآمده باشد رشد متکی به صادرات[۵۷]» نامیده میشود. اگر شکل توسعه اقتصادی تابع بازرگانی خارجی و بهویژه بازارهای صادراتی گردد بهطوریکه تمامی متغیرهای اقتصادی بهطور مستقیم و غیرمستقیم به نحوی تحت تأثیر توان اقتصاد در رقابت خارجی و مزیتهای نسبی اقتصاد در چارچوب تقسیمکار بینالمللی تعیین گردد آن را توسعه بروننگر[۵۸] نامند.
برخلاف استقبال کنونی، در برخی اعصار توسعه صادرات، سیاستی غلط به شمار میرفته، اسباب تنزل کشور و رفاه عمومی محسوب و مورد اجتناب بوده است. در مصر و یونان باستان صادرات مواد غذائی اساسی، همچون اروپای عصرمرکانتلیست ها (تجارت گران)، منع میشده است و این ممانعت در مورد برخی از کالاها نظیر انجیر برای آتنیها که آن را برای ذائقه خارجیها زیادی» خوشمزه میدانستند تا حد جرم افزایش مییافت.
توسعه صادرات، معرف گرایش به آزادی در تجارت بینالملل است. این سیاست نشان میدهد یک ملت تا چه حد متوجه بازار خارجی و تابع نیازهای آن است. شاخص دیگر و بلکه مهمتر گرایش به آزادی تجارت بینالملل و اقتصاد باز تجویز و تشویق واردات است که بهطور خودکار به کالاهایی محدود میشود که در خارج مرغوبتر و بهطور نسبی ارزانتر تولید میشود. مجموع این دو سیاست که با نسبت تجارت خارجی در تولید ناخالص داخلی[۵۹] اندازهگیری میشود درجه باز بودن اقتصاد را اندازهگیری میکند، بهطوریکه هرقدر مجموع سهم صادرات و واردات از GDP[60] بزرگتر باشد اقتصاد بازتر است.
۲-۷-۲ استراتژی جایگزینی واردات
سیاست جایگزینی واردات که تحت عنوان راهبرد جانشینی واردات نیز مطرح میشود راهی برای توسعه اقتصادی است که در چارچوب راهبرد نظر به درون[۶۱] یا سمتگیری به درون[۶۲] قرار میگیرد. فرآیندی که جانشینی واردات نامیده میشود راهی برای یک ملت است که برای صنعت یا صنایعی از خود بتواند بازاری آماده به وجود آو
رد و یا آن چنانکه بیشتر مصطلح است سیاست جانشینی واردات: سیاستی است که بهجای واردات و بهویژه واردات صنعتی از تولیدات داخلی آن کالاها و فرآوردهها استفاده میکند و یا صنایع لازم برای تولید داخلی آن ها را فراهم میآورد.
سیاست جانشینی واردات بهطور عمده در دو دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ اعتلا پیدا کرد. دلایل عمده آن نیز از یکسو کاهش تقاضای جهانی برای کالاهای اساسی و مواد خام، کسری رو به زیادشدن تراز پرداختها و بالأخص تراز بازرگانی کشورهای رو به توسعه و از سوی دیگر اعتقاد به جادوی سیاست مذکور برای صنعتی شدن این کشورها بوده است که بهطور عمده از طریق مجامع مالی بینالمللی و ویژه بانک جهانی و اعطای کمکهای مالی و وامهای بلندمدت مورد تأکید قرار میگرفته است. البته روحیه روی پای خود ایستادن و حمایت از صنایع نوپای خودی و تلاش برای توسعه و نمو این صنایع تا حد بلوغ و تا چائی که نیاز به کرنش در مقابل صنایع پیشرفته کشورهای استعماری نباشد در نیمه اول قرن بیستم رشد قابلتوجهی میکند و پس از جنگ جهانی دوم بهحداعلای خود میرسد.
پس از جنگ جهانی دوم بسیاری از کشورهایی که امروزه در گروه کشورهای رو به توسعه» یا جهان سوم طبقهبندی میشوند از بند استعمار رستند و خود را بهصورت کشوری مستقل معرفی کردند. در چنین اوضاع و احوالی سالها پس از جنگ کمتر خوشبینی نسبت به جهان صنعتی پیشرفته و بهویژه بلوک غرب وجود داشت. کشورهای جهان سوم اغلب همدرد با کشورهای استقلالیافته متمایل به طرد کشورهای پیشرفته و در صورت خفیفتر دوری از آن ها و یا ارتباط کمتر با آن ها بودند. کشوری که مستعمره انگلیس یا فرانسه بوده و استقلالیافته بود کمتر امکان داشت راه توسعه خود را مشتاقانه در پیوند شکوفا با اقتصاد بریتانیا و یا فرانسه جستجو کند و بهاینترتیب روحیه درونبینی و اتکای به خود نهتنها اغلب بهصورت راهبرد توسعه برگزیده شد، بلکه بسیاری اوقات نیز بدون طرحی آگاهانه بهصورت غریزی پذیرفته و در پیش گرفتند.
در دهه ۱۹۵۰ در اغلب کشورهای جهان سوم هدف اساسی برنامه ریزان را صنعتی شدن و رهایی از وابستگی تشکیل میداد و بهاینترتیب در اغلب موارد مشی حاکم بر این قرار گرفت که آنچه را وارد میکردهاند خود تولید کنند. احساس میشد که کشورهای استعمارگر قدرت و سلطه خود را با محروم ساختن این کشورها از صنایع پیشرفته و چپاول منابع طبیعی و مواد اولیه آن ها توانستهاند تحکیم بخشند. در چنین شرایطی سیاست توسعه اقتصادی جدید حکم به توسعه صنعتی و رهایی از دام استعمارگران میکند گوئی با ایجاد و توسعه صنعت در داخل کشور از دنیای خارج و بالأخص جهان صنعتی پیشرفته بینیاز میشود.(عظیمی،حسین،۱۳۷۱)
اگر بخواهیم با دقت بنگریم و در زمان لازم از سیاست جانشینی واردات ارزیابی صحیحی داشته باشیم و یا حداقل عملکرد آن در یک کشور خاص را صحیح ارزیابی کنیم باید خاطرنشان کرد که نوع سیاست جانشینی واردات به نوع فنّاوری و صنایعی برمیگردد که قرار است فرآوردههای جانشینی واردات را در داخل کشور تولید نماید.
۱-۲-۷-۲ جایگزینی واردات در ایران
در دهه ۶۰ و تا اواسط دهه ۷۰ میلادی مقارن با سه برنامه توسعه اقتصادی، ایران چون برزیل و برخی کشورهای دیگر شاهد معجزه اقتصادی» خود بود که در بستر سیاست جایگزینی واردات و از محل درآمد نفت، سرمایهگذاریها و تسهیلات مالی خارجی جامه عمل میپوشید. نرخ رشد اقتصادی در حدود ۱۰ درصد دولتمردان رژیم گذشته را چنان سرمست کرده بود که رفاه مردم آلمان را چندان دور از دسترس مردم کشور خود نمیدانستند، در طول سالهای ۱۹۶۳-۱۹۷۲ سرانه تولید ناخالص داخلی سالیانه بهطور متوسط بیش از ۵/۸ درصد افزایش داشت که نسبت به اقتصاد جهانی در سطحی بالاتر قرار داشت.
راه صنعتی شدن و توسعه اقتصادی کشور در پیروی از راهبرد جایگزینی واردات شناخته شد و طی برنامههای سوم و چهارم عمرانی (توسعه) کشور دنبال شد. جبران عقبماندگی از قافله تمدن در صنعتی کردن دیده میشد و شاید بیشتر از نوع صنعت، توسعه خود صنعت جلبتوجه میکرد. چراکه، صنعت ناتوان از رقابت با تولیدات مشابه خارجی را میشد با فلسفه حمایت از صنایع نوپای داخلی حفظ کرد و بزرگ کرد تا برومند گردد.
توسعه صنعتی ایران از سال ۱۳۳۳ تا اواخر ۱۳۳۸ و قبل از بحران تورم و بدهی خارجی که به سیاست انقباض، رکود و برنامه تثبیت اقتصادی منتهی شد بسیار خوب بود. تولیدات صنعتی در مقدار و تنوع محصول افزایش یافت، سهم مهم تولید صنعتی را تولید و آمادهسازی مواد غذائی و صنایع نساجی تشکیل میداد، با شروع برنامه سوم و سپس برنامه چهارم عمرانی رشد تولیدات کارخانهای با سرعتی بیش از کل اقتصاد ادامه یافت بهطوریکه باعث افزایش سهم آن از GDP شد.
توسعه صنعت و اقتصاد داخلی از طریق جایگزینی واردات نیز مانند طرق دیگر لزوماً به معنای کاهش واردات، کاهش وابستگی به خارج و نیل به خودکفائی نیست، بلکه جایگزینی واردات روش حمایت از تولید داخلی در برابر رقابت خارجی جهت نیل به توسعه صنعتی و اقتصادی است، لکن بدیهی است که با ایجاد صنایع جدید و جانشین شدن تولید داخلی محصولی بهجای واردات آن، بسیاری نیازهای دیگر به وجود میآید که بخشی از آن ها لااقل در برهه زمانی معینی باید از خارج تأمین گردد و در این میان هرچه پیوندهای پیشین و پسین صنعت داخلی جایگزین واردات گستردهتر و صنایع بالادستی و پائیندستی آن کمتر در داخل کشو
ر موجود باشد موج وارداتی بزرگتری به همراه میآورد و از همین رو افزایش سهم واردات از کل عرضه داخلی لزوماً و بهویژه برای یک کشور صادرکننده نفت به معنای عقبگرد یا حرکت در جهت خلاف جانشینی واردات نیست. شکست جانشینی واردات زمانی است که سهمی در رشد تولید داخلی و توسعه اقتصادی کشور نداشته باشد. در مطالعهای که برای مقاطع زمانی ۱۹۶۳-۱۹۷۰ و ۱۹۷۰-۱۹۷۷ انجامگرفته است سهم جانشینی واردات برای دورههای زمانی فوق به ترتیب ۶/۴ و ۵/۹- درصد بهدستآمده که نشان میدهد حتی در زمان اجرای برنامه سوم و چهارم عمرانی (۱۹۶۳-۱۹۷۲) جایگزینی واردات نقش مهمی در رشد تولیدات صنعتی کشور نداشته است. درحالیکه سهم افزایش تقاضای داخلی در رشد مزبور برای آن دورهها به ترتیب ۱/۱۰۴ و ۵/۱۱۸ درصد، سهم تغییر در ترکیب تقاضای داخلی به ترتیب ۷/۱۰- و ۰/۹- و سهم توسعه صادرات به ترتیب ۲ و صفر درصد بوده است. (اخوی، ۱۳۷۹)
۸-۲ صادرات:
صادرات عبارت است از ارتباط و کارکردن با بازارهای حرفهای و حرفهایهای بازار در آنسوی مرزها صادرات نقطه آغاز ارتباط برقرار کردن با دیگران است. صادرات برای رشد و توسعه اقتصادی کشور است که از فروش تولیدات یا خدمات به کشورهای دیگر برای کسب درآمد ارزی حاصل میشود و در برقراری موازنه تجاری و ایجاد تعادل اقتصادی کمک شایانی می کند.
صادرات بهعنوان موتور محرکه اقتصاد و رمز بقای کشورها در بازارهای جهانی نقش مهمی را در عرصه اقتصاد ایفا میکند، زیرا تقویت ظرفیتهای تولید و ایجاد ظرفیتهای جدید ضمن هموار کردن راه توسعه صادرات نقش دولت را بهعنوان تضمینکننده سرمایهگذاریهای موجود و کاهش انحصار پررنگتر میکند. از سوی دیگر صادرات امکان استفاده از بازارهای جهانی را برای رشد تولید داخلی مهیا کرده و بنگاههای تولیدی را قادر میکند تا از محدودیتهای بازار داخلی رهاشده و با توسعه صادرات بازارهای جهانی را هدف قرار داده و از صرفههای اقتصادی حاصل از مقیاس تولید بیشتر بهرهبرداری کنند.(فیلیپ کاتلر، گری آرمسترانگ،۱۳۸۷، اصول بازاریابی، مترجم بهمن فروزنده)
یکی از مهمترین ابزارهای استراتژی توسعه صادرات، برخورداری از مزیت نسبی در گردونه مبادلات خارجی است. ممکن است کشوری ازلحاظ تولید مزیت داشته باشد ولی ازنظر بازرگانی فاقد مزیت باشد. فقدان مزیت بازرگانی از ناکارایی نسبی در بازار کالا در مراحلی همچون بستهبندی، حمل، کنترل کیفیت، استانداردهای تولیدی، عدم دسترسی به اطلاعات مربوط به تجارت جهانی و… ناشی میشود. (رنجبریان حسین،۱۳۸۵: ۸۶)
بخش صادرات ایران به علت عدم وجود یک سیستم بازاریابی و بازرگانی مناسب و کارا نتوانسته بهخوبی توسعه یابد. بهطوریکه در اغلب موارد کالا و خدمات صادراتی ما باوجود برخورداری از کیفیت مطلوب و حتی فراتر از استانداردهای جهانی به دلیل نبود یک سیستم مناسب تبلیغاتی و اطلاعرسانی در بخش مبادلات خارجی جایگاه شایسته خود را در بازارهای جهانی به دست نیاورده است. اینها همگی از مسائلی است که به علت نبود تحقیقات استراتژیک بازار، دامنگیر بازار صادراتی ما شده است. (علیزاده حسین، محمد نصیری،۱۳۸۳، نقش تبلیغات و تحقیقات بازار در توسعه صادرات، مجموعه مقالات دهمین همایش ملی توسعه صادرات غیرنفتی کشور)
جدول ۴-۲ آمارصادرات استان چهارمحال و بختیاری(طی دوره تحقیق)
سال
|
ارزش به دلار
|
درصدتغییر نسبت به دوره قبل
|
۱۳۸۹ |
بِه علت آنکه شیخ أجلم بارها بِه ترک سماع فرموده است و موعظه بلیغ گفته.
(گلستان سعدی تصحیح فرغی، ص ۶۴)
و بباید دانست که ایزدتعالی هر کار را سببی نهاده است و هر سبب را علتی
(کلیله و دمنه، تصحیح مینوی، ص ۲۹)
و از شهوت برخیزد تا پاکیزگی ذات بحاصل آید، و به ترک حسد بگوید تا در دلها محبوب گردد.
(همان،ص ۵۲)
و آن روز که حسنک را بردار زدند، استادم بونصر روزه بنگشاد.
(تاریخ بیهقی،به کوشش دکتر خطیب رهبر،ص ۲۳۶)
هر چند مستبد برأی خویش شب و شبگیر کرد،و لکن کارش بنرفت.
(همان ، ج ۳،ص ۱۰۹۸)
و خانه آن ملک را به دست خویش ویران کردند و آن رفت از ایشان که در کافرستان بنرفتی بر مسلمانان هلا پیش سلیمان مور باش تابنشکافد تراین دور باش (همان،ج ۳، ۱۰۹۹)
(مثنوی، گولپینارلی، دفتر چهارم،)
یادآوری= گاهی از حرف « ب » تأکید معنوی و اراده شمول دریافت می شود مانند:
چون کام ها بجمله یافت و قفیزش پرشد.
(تاریخ بیهقی، به کوشش دکتر خطیب رهبر، ج ۱، ص ۲۶۸)
دو قباله نبشته بودند همه اسباب و ضیاع حسنک را بجمله از جهتِ سلطان، و یک یک ضیاع را نام بروی خواندند و وی اقرار کرد بفروختن آن بطوع و رغبت. (همان،ص ۱۵۲)
سروبرفت و بوستان ازپی او بجملگی می نرود صنوبری بیخ گرفته در دلم
(شرح غزل های سعدی، دکتر برزگر خالقی و عقدایی ج ۲، ص ۱۷۰)
صورتهای تأکیدی « ب » در زبان فارسی
گاه حرف اضافه « ب» را با آوردن یک حرف اضافه یا یک اسم مبهم که مفید معنی ظرفیت است و پس از آن وابسته اضافی آورده می شد تأکید می کردند، بدین صورت که ذکر می شود. [۸۰]
-
- ب…. اندر
-
- بهآب اندر آمد به سان پلنگ، که گفتی زمین را بسوزد به جنگ
(نامه باستان، دکتر کزازی، ج۳، ص ۱۵۳)
به نزدیکی اندر نشان یافتند؛ جهان دیدگان نیز بشتافتند
(همان، ج ۳، ص ۲۸)
سنایی را به طبع اندر، چوزینسان شعر هابینی
بدان معنیِّ شعرش بین و جان از علم برناکن
(تازیانه های سلوک، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۸۴)
۲-ب ….. اندرو
بِآب اندرو شیر دیدند و گاو همی داشتی گاو با شیر تاو
(حروف ربط و اضافه، دکتر خطیب رهبر، ص ۱۶۴)
۳-ب… اندرون
چون به سنگ اندرون بود گوهر | کس نداند که قیمتش چند است (تازیانه های سلوک، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۲۳۵) |
گرت عشق هست شاکر باش | که به عشق اندرون شکایت نیست (در اقلیم روشنایی، دکتر شفیعی کدکنی، ص۲۴) |
به ننگ اندرون، سرشود ناپدید | به دنب گروخان، بباید کشید. (نامه باستان، دکتر کزازی ج ۲، ص ۲۶) |
الگوریتم ژنتیک تکنیک جستجویی در علم رایانهجهت یافتن راهحل تقریبی برای بهینهسازیمسائل مقید و بدون قید می باشد. این روش در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی توسط جان هلند[۱۱۳] در دانشگاه میشیگان آمریکا ابداع گردید و توسط یکی از شاگردانش به نام دیوید گلدبرگ[۱۱۴] توسعه داده شد. امروزه الگوریتم ژنتیک شناخته شده ترین روش محاسبات تکاملی است که به طور فزاینده ای در بسیاری از مسائل مهندسی و در حوزه های مختلف به کار برده می شود.حتی از الگوریتم ژنتیک برای حل چند تابع از مسائل بهینه سازی که با الگوریتم های مختلف بهینه سازی سازگاری خوبی ندارد می توان استفاده کرد که توابع گسسته[۱۱۵] ، غیردیفرانسیلی[۱۱۶]،اتفاقی[۱۱۷] و غیرخطی با درجات بالا[۱۱۸] از این نوع هستند.[[۱۱۹]]
الگوریتم ژنتیک نوع خاصی از الگوریتمهای تکامل است که از تکنیکهای زیستشناسی فرگشتی مانند وراثت و جهش استفاده میکند.در واقع الگوریتمهای ژنتیک از اصول انتخاب طبیعی داروین برای یافتن فرمول بهینه جهت پیشبینی یا تطبیق الگو استفاده میکنند.الگوریتمهای ژنتیک اغلب گزینه خوبی برای تکنیکهای پیشبینی بر مبنای بازگشتی[۱۲۰] هستند. مختصراً گفته میشود که الگوریتم ژنتیک یک تکنیک برنامهنویسی است که از تکامل ژنتیکی به عنوان یک الگوی حل مسأله استفاده میکند.مسألهای که باید حل شود ورودی است و راهحلها طبق یک الگو کدگذاری میشوند که تابعتناسب[۱۲۱] نام دارد هر راه حل کاندید را ارزیابی میکند که اکثر آنها به صورت تصادفی انتخاب میشوند. تفاوتی که الگوریتم ژنتیک با سایر روش های بهینه دارد در این است که بر خلاف سایر روشها به جای شروع از یک نقطه در فضای کاوش؛ یک جمعیت از نقاط اولیه را انتخاب کرده و با روابط توارثی و رقابتی آنها را تغییر داده به دنبال نقطه ی بهینه در جمعیت نسل های بعدی می گردد و نهایتاً به جواب بهینه کلی همگرا می شود.
این روش نیازی به مشتق گیری از تابع هدف ندارد و بنابراین می تواند برای حل مسائل با پارامترهای گسسته و ناپیوسته به کار رود. این روش در شرایطی که متغیرها و پارامترهای طراحی بسیار باشند، شرایط بهینه کلی را می دهد. [[۱۲۲]]
بهینهسازی و تکامل تدریجی به خودی خود نمیتواند طبیعت را در دسترسی به بهترین نمونهها یاری دهد. اجازه دهید تا این مسأله را با یک مثال شرح دهیم:
پس از اختراع اتومبیل به تدریج و در طی سالها اتومبیلهای بهتری با سرعتهای بالاتر و قابلیتهای بیشتر نسبت به نمونههای اولیه تولید شدند. طبیعی است که این نمونههای متأخر حاصل تلاش مهندسان طراح جهت بهینهسازی طراحیهای قبلی بودهاند. اما دقت کنید که بهینهسازی یک اتومبیل، تنها یک “اتومبیل بهتر” را نتیجه میدهد.
اما آیا میتوان گفت اختراع هواپیما نتیجه همین تلاش بوده است؟ یا فرضاً میتوان گفت فضاپیماها حاصل بهینهسازی طرح اولیه هواپیماها بودهاند؟
پاسخ این است که گرچه اختراع هواپیما قطعاً تحت تأثیر دستاورهای صنعت اتومبیل بوده است؛ اما بههیچ وجه نمیتوان گفت که هواپیما صرفاً حاصل بهینهسازی اتومبیل و یا فضاپیما حاصل بهینهسازی هواپیماست. در طبیعت هم عیناً همین روند حکمفرماست. گونههای متکاملتری وجود دارند که نمیتوان گفت صرفاً حاصل تکامل تدریجی گونه قبلی هستند.
در این میان آنچه شاید بتواند تا حدودی ما را در فهم این مسأله یاری کند مفهومی است به نام تصادف یا جهش.
به عبارتی طرح هواپیما نسبت به طرح اتومبیل یک جهش بود و نه یک حرکت تدریجی. در طبیعت نیز به همین گونهاست. در هر نسل جدید بعضی از خصوصیات به صورتی کاملاً تصادفی تغییر مییابند سپس بر اثر تکامل تدریجی در صورتی که این خصوصیت تصادفی شرایط طبیعت را ارضا کند حفظ میشود در غیر اینصورت به شکل اتوماتیک از چرخه طبیعت حذف میگردد.
حال ببینیم که رابطه تکامل طبیعی با روشهای هوش مصنوعی چیست. هدف اصلی روشهای هوشمند به کار گرفته شده در هوش مصنوعی، یافتن پاسخ بهینه مسائل مهندسی است. بعنوان مثال اینکه چگونه یک موتور را طراحی کنیم تا بهترین بازدهی را داشته باشد یا چگونه بازوهای یک ربات را متحرک کنیم تا کوتاهترین مسیر را تا مقصد طی کند (دقت کنید که در صورت وجود مانع یافتن کوتاهترین مسیر دیگر به سادگی کشیدن یک خط راست بین مبدأ و مقصد نیست) همگی مسائل بهینهسازی هستند.
روشهای کلاسیک ریاضیات دارای دو اشکال اساسی هستند. اغلب این روشها نقطه بهینه محلی[۱۲۳]را بعنوان نقطه بهینه کلی[۱۲۴] در نظر میگیرند و نیز هر یک از این روشها تنها برای مسأله خاصی کاربرد دارند. این دو نکته را با مثالهای سادهای روشن میکنیم.
شکل(۳- ۱): نمایی از نقطه بههینه محلی و بهینه کلی
۳-۲-بهینه محلی و بهینه کلی:
به شکل(۳- ۱)توجه کنید. این منحنی دارای دو نقطه ماکزیمم میباشد. که یکی از آنها تنها ماکزیمم محلی است. حال اگر از روشهای بهینهسازی ریاضی استفاده کنیم مجبوریم تا در یک بازه بسیار کوچک مقدار ماکزیمم تابع را بیابیم. مثلاً از نقطه ۱ شروع کنیم و تابع را ماکزیمم کنیم. بدیهی است اگر از نقطه ۱ شروع کنیم تنها به مقدار ماکزیمم محلی دست خواهیم یافت و الگوریتم ما پس از آن متوقف خواهد شد. اما در روشهای هوشمند، به ویژه الگوریتم ژنتیک بدلیل خصلت تصادفی آنها حتی اگر هم از نقطه ۱ شروع کنیم باز ممکن است در میان راه نقطه A به صورت تصادفی انتخاب شود که در این صورت ما شانس دستیابی به نقطه بهینه کلیرا خواهیم داشت.
در مورد نکته دوم باید بگوییم که روشهای ریاضی بهینهسازی اغلب منجر به یک فرمول یا دستورالعمل خاص برای حل هر مسئله میشوند. در حالی که روشهای هوشمند دستورالعملهایی هستند که به صورت کلی میتوانند در حل هر مسئلهای به کار گرفته شوند. این نکته را پس از آشنایی با خود الگوریتم بیشتر و بهتر خواهید دید.
۳-۳- بهینه سازی:
عموماً طراحی به دو نوع کلی تقسیم می شود:
-
- طراحی عملی
-
- طراحی بهینه
طرح عملی آن است که همه پیش نیازهای یک طراحی در آن رعایت شده است ولی هنوز برخی از قسمت های آن می توانند بهتر طراحی شوند. طرح بهینه ، بهترین طرح از میان طرح های عملی است.
بهینه سازی یک طراحی همیشه بر اساس معیار مشخص صورت می گیرد که این معیار می تواند هزینه، توان، اندازه، وزن، حجم، سروصدا و یا راندمان باشد. در واقع ، دست یابی به بهترین نتیجه در شرایط داده شده را بهینه سازی می گویند. به عبارت دیگر، فرایند تغییر دادن ورودی ها به طوری که بیشترین یا کمترین مقدار خروجی (نتیجه) حاصل شود، بهینه سازی نامیده می شود.
بهینه سازی یکی از مراحل مهم در روند طراحی می باشد و این مرحله تا جایی که محدودیت ها به طراح اجازه می دهند، ادامه می یابد. روش کار بدین صورت است که پارامترهای مؤثر در طرح را طوری تغییر دهند تا پارامترهای اصلی مثل هزینه ، وزن ، انرژی و پاسخ سیستم به بارگذاری با توجه به محدودیت ها و امکانات موجود به بهترین حالت ممکن برسد. در واقع این فرایند مطلق نبوده و هدف آن نزدیک شدن به حالت ایده آل می باشد. روش های بهینه سازی؛ پروسه های آزمون و خطا خسته کننده فرایند طراحی را خودکار می کنند. بنابراین به طراح اجازه ی تمرکز بیشتر بر روی جنبه های خلاقیت و نوآوری را می دهند. روش های بهینه سازی با بهره گرفتن از رایانه و الگوریتم های محاسباتی ، به روشی نظام مند طرح هایی را به وجود می آورند که بازده بالایی را داشته و در دنیای امروز قابل رقابت باشند.
روش های بهینه سازی تقریباً در همه زمینه های طراحی مانند طراحی سازه های هوافضایی، شناورها، ساختمان ها، صنایع خودروسازی ، اجزای موتور، مبدل های حرارتی و مواد بی شمار دیگر می توانند به کار روند. همچنین بیشتر روش های بهینه سازی طراحی، دارای محاسبات تکراری قابل توجهی هستند که بایستی به برنامه های رایانه ای تبدیل شوند.[[۱۲۵]]
مراحل موجود در مسائل بهینه سازی به شرح زیر می باشند:
-
- تعیین متغیرهای بهینه سازی(متغیرهای طراحی)
-
- تشکیل تابع هدف
-
- تعریف قیود طراحی
-
- تعیین روش بهینه سازی
-
- اعمال کردن نوع روش بهینه سازی برای یافتن مقدار بهینه متغیرها
در ادامه ، هریک از مراحل فوق توضیح داده می شود.
۳-۳-۱- تعیین متغیرهای بهینه سازی
به پارامترهایی که برای تشریح طراحی یک سیستم انتخاب می شوند، متغیرهای بهینه سازی یا متغیرهای طراحی[۱۲۶] می گویند. بعد از این که این متغیرها مقادیر عددی گرفتند، یک سیستم معلوم خواهیم داشت. این متغیرها آزادند، زیرا طراح می تواند هر مقداری را (در بازه مجاز) برای آنها در نظر بگیرد. اگرمقادیر مشخص شده ، همه ی قیود مسأله را برآورده نکنند، طرح قابل قبول نمی باشد. اگرقیود برآورده شوند، یک طرح قابل قبول داریم. متغیرهای زیادی وجود دارند که تغییر آنها بر روی وزن، کمانش و سرعت ناپایداری در پانل تقویت شده تأثیر می گذارند. این متغیرها شامل ضخامت پانل، تعداد ریب و استرینگرها، ابعاد و موقعیت مکانی آنها هستند.
۳-۳-۲- تشکیل تابع هدف
تابع هدف کمیتی اسکالر است که مقدار آن بایستی حداقل ( ویا حداکثر) شود و تابعی از متغیرهای طراحی است به گونه ای که هر تغییر در متغیرهای طراحی، باعث تغییر آن می شود. به عبارت دیگر برای یک سیستم ، طرح های بسیاری قابل قبول هستند که بعضی از آنها از بقیه بهترند. برای تشخیص بهترین طرح بایستی معیاری داشت تا با بهره گرفتن از آن طرح های مختلف را با هم مقایسه کرد. معیار باید اسکالر باشد ، به طوری که مقدار عددی آن را بتوان با مشخص کردن متغیرهای طراحی به دست آورد. این تابع ، همان تابع هدف است. انتخاب تابع هدف مناسب، تصمیمی مهم در فرایند طراحی است. در منابع علمی توابع هدف مختلفی استفاده شده است. مینیمم کردن وزن و …
تابع هدف در این پروژه؛ ترکیب کمیات وزن و سرعت ناپایداری دینامیکی فلاتر است.
۳-۳-۳- قیود مسأله
به طور کلی تمامی محدودیت هایی را که برای طرح در نظر می گیرند؛ قیدهای طراحی[۱۲۷] یا متغیرهای حالت[۱۲۸] می نامند. به این متغیرها متغیرهای وابسته[۱۲۹] نیز اطلاق می شود؛ چرا که تابعی از متغیرهای طراحی هستند. هر قید باید توسط یک یا چند پارامتر طراحی بیان شود. در چنین مواقعی است که آنها معنی دارند و روی طرح بهینه تأثیر می گذارند.
۳-۳-۴- تعیین روش بهینه سازی
روش های بهینه سازی را می توان به پنج روش گوناگون طبقه بندی نمود. این روش ها عبارتنداز:
-
- بهینه سازی بر اساس سعی وخطا در مقابل بهینه سازی توابع ریاضی
اگر بتوانیم فرایندی را با یک تابع ریاضی توصیف کنیم ، روش های زیادی وجود دارند که می توان با اعمال آنها بر این تابع، پاسخ بهینه را یافت. در مقابل فرایندهایی نیز هستند که با یک تابع ریاضی صریح قابل توصیف نیستند و فقط خروجی آنها به ازای مقادیر مختلف در دسترس می باشد.
-
- بهینه سازی توابع یک متغیره در مقابل توابع چند متغیره
اگر ورودی فرایند فقط یک پارامتر باشد؛ تابع هدف یک متغیره و فرایند بهینه سازی یک بعدی است. در صورتی که ورودی فرایند چندین پارامتر باشد؛ تابع هدف چند متغیره بوده و بنابراین فرایند بهینه سازی چند بعدی است. با زیاد شدن تعداد پارامترها، بهینه سازی جلوه بیشتری پیدا کرده و البته دشوارتر نیز می گردد.
۸
دکترمریم کریمیان بستانی
۹
آقای احمد مجوزی
۱۰
عضو مدعو
نام و نام خانوادگی معاون پژوهشی واحد
تاریخ
امضا
دکتراحمد مهربان
بسمه تعالی
فرم تعهد استاد راهنما و مشاور و دانشجو
اینجانبان اساتید راهنما و مشاور پایان نامه خانم نسرین کدخدا زاده دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته شیمی گرایش آلی متعهد میشویم در کلیه تولیدات علمی مستخرج از این پایان نامه / رساله (اعم از مقاله، طرح پژوهشی، کتاب، اختراع و ….) که به منظور استفاده از تسهیلات تشویقی، سفرهای علمی، فرصت مطالعاتی و امتیاز ارتقاء علمی (اعضاء هیأت علمی واحد و ….) ارائه میگردد، بر اساس بخشنامه شماره ۲۹۹۹۲۰/۷۳ به تاریخ ۹/۹/۹۲ نسبت به درج آدرس دقیق دانشگاه و واحد و رعایت ترتیب و توالی آن به عنوان تنها آدرس خود به صورت زیر اقدام نمائیم. بدیهی است چنانچه تحت هر شرایطی و در هر زمان، دانشگاه خلاف موارد ذکر شده را مشاهده نماید نسبت به تصمیم اتخاذ شده هیچگونه ادعایی نداشته و حق هر گونه اعتراضی را از خود سلب و ساقط مینمائیم:
نام و نام خانوادگی استاد مشاور: نام و نام خانوادگی استاد راهنما:
تاریخ و امضاء: تاریخ و امضاء:
تبصره: تکمیل این فرم برای اساتید تمام وقت زاهدان الزامی است و اساتید نیمهوقت یا مدعو در صورتی که نام ایشان به عنوان نویسنده اول و عهدهدار مکاتبات در تولیدات علمی مستخرج از رساله قید نشود ملزم به امضای این فرم نمیباشند.
اینجانب نسرین کدخدا زاده دانشجوی ورودی ۹۱ مقطع کارشناسی ارشد رشته شیمی گرایش آلی متعهد میشوم در کلیه تولیدات علمی مستخرج از پایان نامه / رسالهام با عنوان ” مطالعه واکنش بین ۲-مرکاپتو-۱-متیل ایمیدازول با استرهای استیلنی در حضور ایزوکینولین “به منظور تسویه حساب و یا استفاده از تسهیلات تشویقی و سفرهای علمی و ….. نسبت به درج آدرس دقیق دانشگاه و واحد و رعایت ترتیب و توالی آن به صورت ذیل به عنوان تنها آدرس خود اقدام نمایم. بدیهی است چنانچه تحت هر شرایطی و در هر زمان، دانشگاه خلاف موارد ذکر شده را مشاهده نماید نسبت به تصمیم اتخاذ شده هیچگونه ادعایی نداشته و حق هر گونه اعتراضی را از خود سلب و ساقط می نمایم.
نام و نام خانوادگی دانشجو : نسرین کدخدا زاده
تاریخ و امضا………………………..
فرم تکراری نبودن موضوع پایان نامه
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد زاهدان
کارشناس محترم پژوهش و فناوری
آخرین نظرات