٢ـ مهارت: توانایی بهکارگیری مهارتهای فکری، ارتباطی سیاسی و . . . در جهت برنامهها و تصمیمگیریهای روزمره. از قبیل ارتباطات شخصی، نشستهای کوچک.
٣ـ تجربه: مشارکت در فرایند سیاستهای عمومی، مثلاً تجزیهوتحلیل مسائل سیاست عمومی، توضیح و تشریح مسائل عمومی از طریق سخنرانی و. .
۴ـ نگرش و دیدگاه: تعهد شخص به حفظ و توسعه نظام ملی مملکت.
۲ـ۲۱ـ بهسوی مسئولیت اجتماعی بیشتر
عدم آگاهی مدیران سازمانها از عمق مسائل و مشکلات مختلف جامعه، مهمترین عامل مشارکت کمرنگ آن ها در حل معضلات اجتماعی است. ازاینرو به عقیده بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی، دولت و رسانههای گروهی موظف هستند به طرق مختلف تلاش نمایند که مردم را با عمق مسائل و معضلات اجتماعی مطلع سازند. بهعلاوه، برخی از صاحبنظران مدیریت معتقدند که اگر نهادهای اقتصادی در انجام مسئولیت اجتماعی خود اهمال ورزیدند، جامعه میباید از قدرت خود استفاده کرده آن ها را مجبور به انجام این مهم کند.
١ـ آموزش مدیران:
با توجه به اینکه مدیران جامعه از مسئولیت اجتماعی و زمینههای آن آگاهی لازم و کافی را ندارند، لازم هست که از طریق برگزاری کنفرانسها، سمینارها، دورههای آموزشی کوتاهمدت و سخنرانیهای مختلف، مدیران بخشهای مختلف جامعه را با مسئولیتهای اجتماعیشان آشنا ساخت.
اولاً: مدیران با مسئولیت اجتماعی و زمینههای آن، استراتژیهای انجام مسئولیت اجتماعی و اثرات مثبت آن بر سازمان آگاه شوند.
ثانیاً: با آموزش تکنیکهای مختلف تصمیمگیری، مدیران با تصمیمگیری بر اساس هزینه ـ فایده اجتماعی آشنا شوند.
ثالثاً: اهداف شغلی مدیریتهای عالی سازمان را مجدداً بیان نموده و کوشش نمایند هدفهای اجتماعی و موفقیتهای عمومی و ملی را در اهداف عالی سازمان بگنجانند.
رابعاً: با آموزش نظریه سیستمهای اجتماعی، وابستگیهای سیستماتیک سازمان را به بخشهای مختلف جامعه و اثرات متقابل آن ها بر یکدیگر به مدیران توضیح دهند.
خامساً: با تشکیل کلاسهای آموزش اخلاق، نتایج معنوی فعالیتهای اجتماعی سازمان را به مدیران متذکر شوند.
٢ـ نظم دهندگی دولت:
دولت در شکل دادن به نوع و سطح فعالیتهای اجتماعی سازمانها نقش مهمی دارد. در این خصوص دولت میتواند با به تصویب رساندن یکسری قوانین و مقررات، فعالیتهای سازمان را بهسوی هدفهای اجتماعی موردنظر هدایت کند.
الف) قوانین مستقیم:
دولت در زمان که احساس کند، سازمانها و مؤسسات اقتصادی جامعه داوطلبانه حاضر به انجام مسئولیتهای اجتماعی خود نیستند، با تصویب قوانین و مقررات، سازمانها را مجبور به انجام یکسری اقدامات اجتماعی میکند.
ب) قوانین غیرمستقیم:
دولت با تصویب یکسری قوانین و اتخاذ سیاستهای تشویقی میتواند مدیران سازمانهای مختلف را ترغیب به انجام بیشتر مسئولیت اجتماعیشان کند. معافیتهای مالیاتی در صورت شرکت در امور خیریه یا مدرسهسازی و . . . میتوانند از این جمله قوانین باشند.
٣ـ تأثیر رسانههای گروهی
مردم تا مشکل یا مسئلهای را عمیقاً درک ننمایند برای رفع آن اقدامی نمیکنند؛ بهعبارتدیگر، مردم تا ندانند که به کمک آن ها نیازی هست، مساعدتی نمیکنند. ازاینرو رسانههای گروهی بایستی تلاش نمایند که مردم را از مسائل و مشکلات اجتماعی و میزان تأثیر آن ها آگاه ساخته و کوشش کنند حساسیتهای لازم را در آن ها جهت مشارکت در رفع مسائل اجتماعی ایجاد نمایند.
۴ـ نظام گزینش مدیریت
همانطور که گفته شد، عصر حاضر را «عصر مدیریت» نامیدهاند. چراکه کاملاً آشکار است که هر تصمیم یک مدیر (بهویژه در سازمانهای بزرگ) میتواند طی یک روند سلسلهوار، دیر یا زود، سرنوشت تمامی نهادهای جامعه را دستخوش تغییر نماید.
۵ـ ارزشیابی جامع عملکرد مدیریت
ارزشیابی عملکرد عبارت است از سنجش سیستماتیک و منظم کار افراد در رابطه با نحوه انجاموظیفه آن ها در مشاغل محوله.
۲ـ۲۲ـ تأثیرات توجه به مسئولیت اجتماعی در سازمان
۲ـ۲۲ـ۱ـ جلوگیری از غفلت مدیریت سازمان نسبت به محیط
تلاش سازمانها در جهت اهداف سازمانی و عدم توجه به مسئولیت اجتماعی غالباً باعث میشود تا مدیریت از محیط خود غافل بماند و وظیفه خود را محدود و منحصر به درون سازمان نماید (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷: ۲).
برخلاف دیدگاه سنتی، وظیفه شرکتها و سازمانها تنها کسب سود و سودرسانی نیست بلکه تمام شرکتها و سازمانها در قبال محیط و فضای کسبوکار خود چه در منطقه و چه جهان، مسئولیتهایی دارند. آن ها باید سعی کنند تا به توسعه همهجانبه اقتصادی برای خود، کشورشان و توسعه پایدار جهانی دست یابند. نباید فراموش شود که کسبوکار به دنبال بازسازی و توسعه محیط، رشد مییابد پس باید فضا و محیط کسبوکار خود را خوب بشناسید. محیط زیست خوب، بازار خوب و دولت خوب، شاخصهای مهمی هستند که اگر بهینه باشند، فضا و محیط کسبوکار خوب نیز حاصل میشود (خلیلی عراقی و مهرانگیز یقینلو، ۱۳۸۳).
۲ـ۲۲ـ۲ـ ایجاد مدیریت اثربخش
مدیریت مؤثر در عصر ما، مدیریتی است که از محدود اندیشی سازمان، خود را رها ساخته و به جامعه و محیطهای وسیعتری بیاندیشد و بهعبارتیدیگر علاوه بر مسئولیت سازمانی، «مسئولیت اجتماعی» نیز احساس نماید (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷: ۳).
۲ـ۲۲ـ۳ـ افزایش عظمت، اعتبار و شهرت سازمان و بهبود چهره عمومی سازمان
سازمان باید احساس اجتماعی و ارزشهای انسانی را به حدی گسترش دهد تا با ارزشهای اقتصادیاش همراه شود، بهنحویکه گویی بهاندازهای که از منطق و عقلش استفاده میکند، به همان اندازه از وجدان و قلبش هم استفاده می کند. در بلندمدت، عظمت، اعتبار و شهرت یک سازمان بهاندازهای که به عقل و منطقش بستگی دارد، به قلب و عاطفهاش هم وابسته است (دیویس و سی فردریک، ۱۹۸۴: ۴ـ۱۳).
پاسخگویی اجتماعی، چهره عمومی سازمان را بهبود میبخشد و از سازمان یک سیمای مطلوب به جامعه عرضه میدارد و سازمانهایی که میخواهند چهره عمومی مطلوبی داشته باشند، باید عملاً نشان دهند که از هدفهای اجتماعی حمایت میکنند و چهره مطلوب داشتن نیز در بازار سرمایه خیلی مهم است (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷: ۴۳).
بر اساس گزارش مجله فورچون، ۶۳ درصد مدیران عالی شرکتهای برتر بر این باورند که رعـایت اخلاقیات، موجب افزایش تصویر مثبت و شهرت سازمان شده، منبعی برای مزیت رقابتی به شمار میآید (باکلی، ۲۰۰۱: ۱۵).
مسئولیت اجتماعی، برنامه و ابزاری است برای گفتمان . . . بخش اقتصاد، سیاست و جامعه با هدف ایجاد ارتقای اعتماد عمومی به سرمایهگذاران و بنگاههای اقتصادی آنان (خلیلی عراقی و مهرانگیز یقینلو، ۱۳۸۳).
۲ـ۲۲ـ۴ـ ارائه خدمت مؤثر به مردم
عدم احساس مسئولیت در قبال مردم مانع از خدمت مؤثر مدیران به ایشان میشود (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷: ۱۳).
۲ـ۲۲ـ۵ـ مانع گریبانگیرشدن مشکلات جامعه به سازمان
سازمانها اگر به اهداف اجتماعی خود حرمت ننهند، آلودگی محیط، فقر و بیماری، تبعیض و نابسامانی، محیطشان را فرا خواهد گرفت و اگر با اندکی دوراندیشی به قضیه ننگرند، این مشگلات، آخرالامر گریبان خودشان را نیز خواهد گرفت. زمانی که آلودگی محیط جامعه را فراگرفت سازمان نیز بهعنوان جزئی از آن دچار آلودگی خواهد شد (الوانی، ۱۳۸۴: ۳۱۵).
۲ـ۲۲ـ ۶ـ ایجاد توازن بین تعهدات و وظایف مختلف سازمان و مدیریت
مسئولیت اجتماعی روی نحوه برخورد سازمان با اربابرجوع، کارکنان، سرمایهگذاران و سهامداران و سایر مؤسسات و شرکتهای رقیب و بهطورکلی جامعه، نظر دارد. .؛ و بهطور خلاصه، مسئولیت اجتماعی، تلاشی است در جهت ایجاد تعادل و توازن بین تعهدات و وظایف مختلف سازمان و مدیریت (ابرت و گریفین، ۱۹۹۳ص۸۱).
۲ـ۲۲ـ۷ـ مانع وارد شدن خسارات جبرانناپذیر به جامعه و بهبود وضع جامعه
مسئولیت اجتماعی با ورود خود به سازمان، یک چهارچوب حاکمیت اخلاقی را اضافه میکند که بر اساس آن سازمانها به فعالیتهایی اقدام میکنند که وضع جامعه را بهتر کرده، از انجام کارهایی که باعث بدتر شدن وضعیت جامعه میگردند، پرهیز میکنند (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷: ۱۸).
میزان توجه مدیران به مسئولیتهای اجتماعیشان در زمان اتخاذ یک تصمیم میتواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد. چراکه یک تصمیم نادرست و غیرمنطقی و بدون توجه به تأثیرات اجتماعی میتواند خسارات جبرانناپذیری را به جامعه تحمیل کند (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷: ۲۱).
۲ـ۲۲ـ ۸ ـ فراهمشدن زمینه ایجاد پاسخگویی اجتماعی در سازمان
بررسی ارتباط بین مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی در بین کارکنان بانک کشاورزی۹۳- قسمت ۱۲
آخرین نظرات