امروزه نیز طراحی از نظر امنیتی چندان تفاوتی با زمانهای قدیم ندارد و هدف اصلی آن تغییری نکرده است. حتی سادهترین نوع حصار نیز محدوده ملک خصوصی را تعریف می کند و با آن که ممکن است گذشتن از آن ساده باشد، اما به روشنی نشان میدهد که فرد عبورکننده حقوق اولیه مالک را نادیده گرفته است. طراحی چنین موانع حصار مانندی در اطراف محوطهها، با افزایش تهدید می توانند با شدت بیشتر اجرا شود، اما تقریباً از کلیه حصارهای محیطی میتوان عبور نمود. همواره درجهای از خطر، به دلیل محدودیتهای فیزیکی، مالی و یا نگهبانی، در ارتباط با این موانع دفاعی وجود دارد. هدف در این جا انتخاب مانعی مناسب در مقابل تهدیدی است که در حد معقول قابل پیش بینی باشد.(همان منبع،۲)
هوشیاری و مراقبت، در صورتی که در پاسخ به برآوردهای دقیق و واقعی از تهدیدات واقعی و محتمل انجام گیرد، باعث خواهد شد اقدامات احتیاطی فیزیکی و روانی در سطحی مناسب اجرا شود. اگر تهدیدات مورد اغراق قرار گیرند و یا سناریوهایی غیرمتحمل آن ها را بزرگتر از آنچه هستند نشان دهند، ممکن است پیامدهای جدی به همراه داشته باشند. مثالی از این حالت زمانی دیده می شود که وسایل ارتباط جمعی به طور گسترده بر یک هدف تمرکز میکنند و اهمیت را برای مردم بیش از آنچه هست جلوه می دهند. ترسهای غیر واقعی بر کیفیت زندگی ما و اعمالی که انجام میدهیم تأثیر بدی میگذارند و باعث میشوند تعادل بین آزادی عمل و محدودیت عمل ما برهم بخورد. همچنین ممکن است منابع محدود مالی و پرسنلی که ما باید در راستای طراحی امنیتی مصرف نماییم، در راه هایی به کار گرفته شوند که کم اهمیتتر هستند، در حالی که این منابع باید صرف نیازهای امنیتی لازمتری شوند. باید در صدد پیدا کردن تعادلی منطقی بین افرادی که مسائل امنیتی را مهمترین میدانند و افرادی که معتقدند در جامعه ما باید به آزادی حق تقدم داده شود، باشیم. پیدا کردن این حالت تعادل، کاری اساسی در فرایند گسترش طراحی با هدف ایجاد امنیت است. اساس راه حلی نوآورانه در طراحی امنیتی، بر ارزیابی دقیقی از خطر قرار دارد. موانع موجود در سر راه ایجاد امنیت و تأثیر آن ها بر ویژگیهای معماری جوامع اطراف، باید در نظر گرفته شوند. المانهای به کار رفته در بین ساختمان و محوطه، از نظر وارد ساختن طراحی امنیتی در زمینه معماری محل، اهمیت فراوان دارند. این نوع طراحی، ارتباطی محکم با خیابان و ویژگیهای معماری املاک مجاور ایجاد می کند و محوطه اطراف ساختمان را نیز امن میسازد. این طراحی وضعیتی پدید میآورد که در آن افرادی که قصد دارند از مانع عبور کنند در هنگام تلاش برای این کار، به روشنی قابل مشاهده باشند. علاوه بر این زمان زیادی که برای عبور از حلقه امنیتی محوطه لازم است باعث معطل شدن مهاجمان بالقوه خواهد شد، به طوری که واکنشها می توانند بر متوقف ساختن آنها تمرکز یابند. (همان منبع،۲)
طراحان و سازندگان فضاهای خارج ساختمان می توانند نقشم مهمی در برخورد با تهدیدات و جرایم خشونتبار از سوی منابع خارجی، ایفا نمایند. بسیاری از این تهدیدها در خارج از ساختمان آغاز میشوند و در اینجاست که طراح سایت قادر است در عین حال که فضاهای عمومی با کیفیت مناسب خلق می کند، صدمات ناشی از این جرائم را کاهش دهد و یا جلوی رخداد آن ها را بگیرد. (همان منبع،۲)
در نتیجه معمار منظر، باید تهدید مورد انتظار را بر اساس تحلیل تهدید، محل و عوامل در ارتباط با آن به خوبی شناسایی نماید که این مسئله از اهمیتی فوقالعاده زیادی برخوردار است. یک طرح امنیتی خوب باید بر اساس مجموعه داده های دقیق که مربوط به وضعیت خاص هر مکان است، طرح داشته باشد و نباید یک نسخه عمومی در همه مکانها برای طراحی امنیتی به طراح تحمیل شود. به علاوه، معماران منظر باید به طور فعال با دیگر افراد حرفهای درگیر در طراحی امنیتی همکاری نمایند و استراتژیها و مواد موجود برای خلق طرحهایی که امنیت استفادهکنندگان و نیازهای برنامه ریزی شده را تأمین میکنند را به کار گیرند. (همان منبع،۳)
۲-۶- نظریات پیشگیری از جرایم از طریق طراحی محیطی
۲-۶-۱- مقدمهای بر پیدایش نظریه
از ابتدای پیدایش دانش جرم شناسی (۱۸۷۶) و حتی قبل از آن، نظریه پردازان به دنبال کشف علل جرم و راه هایی برای پیشگیری از جرم بوده اند. شاید در تمام نظریات موجود که گاه بر نمود جسمانی، گاه بر عوامل زیستی، گاه روان شناختی، گاه شرایط اقتصادی و گاه بیسازمان اجتماعی و غیره تأکید داشته اند، ارتباط میان فضای محیط فیزیکی و جرم مورد غفلت واقع شده بود. البته در ابتدای شروع راه جرم شناسی افرادی چون کتله و گری با ارائه “قانون حرارتی جرم” به نوعی بر تأثیر محیط جغرافیایی بر جرم اشاره نموده و در انتها به این نتیجه رسیده اند که رابطه میان محیط و جرم غیر قابل انکار است (قورچیبیگی،۱۳۸۶،۱۹).
محیط فیزیکی علاوه بر اینکه بر رفتار، تأثیر می گذارد به علت فراهم آوردن فرصتهای مجرمانه می تواند ارتکاب جرم را تسهیل نماید. امروزه گرایش به پیشگیری از جرم، افزایش پیدا کردهاست. شاید بتوان گفت عدم کارایی و مؤثر بودن دستگاه عدالت کیفری و بالا بودن نرخ تکرار جرم، موجب شده است که جرم شناسان و سایر فعالان دستگاه عدالت کیفری به دنبال شعار قدیمی پیشگیری بهتر از درمان است باشند. بنابر پژوهشهای انجام شده اکثر جرایم را “جرایم فرصت مدارانه” تشکیل می دهند و بر این اساس چون مجرم فردی عقلانی است پس در اثر ایجاد “فرصت” مرتکب جرم می شود. فضا و محیط می تواند “فرصتی علی” برای ارتکاب جرم فراهم آورد. به این نحو که با وجود شخصیت مجرمانه به محض ایجاد فرصت، مجرم به سراغ ارتکاب جرم میرود(همان منبع،۲۰).
آخرین نظرات