چون در جاهلیت معمولا اسیران را مثله و شکنجه میکردند، قرآن با صراحت از آن نهی میکند و میفرماید: «و الفتنه اشد من القتل؛ فتنه گناه شدیدتری نسبت به قتل است» (بقره/ ۱۹۱) یا «و الفتنه اکبر من القتل؛ فتنه گناه بزرگتری نسبت به قتل است » (بقره/ ۲۱۷). یکی از معانی فتنه در فرهنگ لغت قرآن آزار و شکنجه است و شکنجههای روحی و بدنی به فتنه تعبیر میشود (راغب اصفهانی، ۱۶۲، ذیل کلمه فتنه).
مثله کردن اجساد و بزنجیر کشیدن و تشنگی دادن اسیران در همه جا مخصوصا عربستان رایج بود ولی مثله از نظر قرآن و روایات و فقه اسلام نادرست و ناروا است (مجلسی، ۱۴۰۴ق، ج ۲۰، ص۲۰۵).
۲-۵-۱۳- آزادی اسیران
آزادی اسیران اسلام نه تنها در موارد زیادی، اسیران مسلمان را آزاد میسازد چنانچه امام چهارم فرمودند: «آزادی اسیر مسلمان بر اهل زمین که در آن جنگ میکند لازم است بلکه نسبت به اسیران غیر مسلمان نیز نظر مساعد دارد» (نوری، ۱۳۸۲، ج ۲ ص ۲۵).
پیامبر (ص) فرمودند: «اسیران جنگی که به اجبار و اکراه به جنگ با مسلمانان آمده باشند آزاد میشوند» (همان).
آنحضرت فرمودند: «هر کس در جنگ بدر توانائی گرفتن اسیر از فرزندان عبد المطلب را دارد اسیر بگیرد، و آنان را نکشد، زیرا آنان به اجبار و اکراه، همراه لشکر قریش از مکه بیرون آمدهاند. و قصد جنگ با ما نداشتهاند» (همان).
در جنگ صفین اسیری را که ظاهرا مهدور الدم بود به نزد علی علیه السلام آوردند و اسیر با آنحضرت بیعت کرد علی(ع) فرمود ترا نخواهم کشت که من از پروردگار جهانیان میهراسم (حرعاملی، ۱۴۱۶ق، ج ۱۱ ص ۵۴).
شیخ طوسی نیز میفرمایند: «اسیری که نمیدانیم حکم امام در مورد او چیست حکمش این است که او را آزاد نمایند» (شیخ طوسی، ۱۳۴۲، ج۳۳، ص۵۳).
از این اصل چنین استنباط میگردد که وقتی در صورت نداشتن حکم امام در مورد اسیری حکم او آزادی و رهایی از قید اسارت است به طریق اولی باید بپذیریم که سختگیری و ایجاد محدودیتهای غیر مجاز و برخورد بر اساس خود کامگی و هواهای نفسانی و به کار بردن قوۀ غضبیه و قهریه در مورد اسیران جنگی مجاز نمیباشد، مگر به مقداری که به قصد اصلاح از سوی نصوص دینی تجویز شده باشد (همان).
این اصل در عبارت سایر فقها نیز مورد تأکید قرار گرفته تا جای که به عنوان یک ضابطه در فقه شیعه پذیرفته شده است. قاضی عبدالعزیز بن براج طرابلسی، در کتاب المهذب (ابن براج، ۱۴۰۶ق، ج۳۳، ص۹۴)، ابن ادریس در کتاب السرائر (ابن ادریس، بیتا، ج۳۳، ص۱۸۲)، محقق حلی در شرایع الاسلام (حلی، ۱۴۰۳ق، ج۳۳، ص۲۰۶)، و نیز بسیاری دیگر در تعبیراتی مشابه به طور مطلق اصل آزادی اسیر در صورت عدم اطلاع از حکم اسلام در مورد وی را ضروری و مسلم دانستهاند.
۲-۵-۱۴- حقوق اسیر، قبل و بعد از پایان جنگ
فقهای امامیه بین اسرایی که قبل از فروریزی جبهه دشمن به اسارت درآمده با اسرای جبهه دشمن بعد از فروپاشی تفصیل قائل شدهاند، نظر مشهور فقهای شیعه در مورد اسرا قبل از پایان جنگ این است که راهی جز کشتن در مورد آنان وجود ندارد ولی اسرای بعد از فروپاشی جبهه دشمن را به هیچ عنوان نبایستی کشت و حاکم اسلامی تنها میتواند آنها را بدون فدا و یا با فدا آزاد سازد و در صورت لزوم آنها را برده قرار دهد (احمدی، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۶).
گروهی از فقهای شیعه بین دو حالت اسارت قبل از پایان جنگ و بعد از پایان آن فرق قائل شده و معتقدند که حکم اسیر قبل از پایان جنگ، یا گردن زدن است و یا قطع دست و پا تا اینکه آنقدر خون از بدن اسیر بیاید تا بمیرد. اینان مستند خود را آیه ۳۳ از سوره مائده ذکر کردهاند: «انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فیالارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا منالارض» (حر عاملی، ۱۴۱۶ق، ج ۱۵، ص۷۲).
ابن ادریس حلی، در خصوص اسیران مینویسد که اسیران نزد ما دو دستهاند، یک دسته آنانیاند که پیش از فروکش کردن جنگ و تمام شدن آن، به اسارت در آمدهاند که بر امام جایز نیست اینان را نگهدارد، بلکه باید آنان را بکشد و گردنشان را بزند، یا دستها و پاهایشان را قطع کند و بگذارد تا بمیرند، مگر این که مسلمان شوند که در این صورت از قتل میرهند. اما دستۀ دوم، اسیری است که در پایان جنگ گرفته میشود، در این صورت امام مخیر است که بر او منت نهاده و آزادش گرداند یا او را به بردگی بگیرد و یا در مقابلش فدیه طلب کند؛ ولی نمیتواند او را بکشد. ابن ادریس در ادامه مینویسد: هر کس که اسیری در دستش بود، واجب است تا او را طعام دهد، و سیرابش کند (ابن ادریس، ۱۹۹۰م، ص۲۶۴).
شیخ طوسی آورده است: هر اسیری که پس از پایان جنگ به چنگ مسلمین در آمد، مجازند بر او منت نهاده و آزادش گردانند و یا او را به بندگی بگیرند و یا فدیه گرفته و آزاد کنند؛ اما نمیتوانند او را به قتل برسانند. ولی آن دسته از کافران که در هنگامه شعلهوری آتش جنگ به اسارت درآمدند، بر امام جایز نیست که آنها را نگه دارد، بلکه باید به قتلش برساند، بدینگونه که دستها و پاهای او را قطع کند تا خون از او رفته و جان دهد جز آن که مسلمان شود. ابن زهره مینویسد، همه کافران که با اسلام مخالفند، در جنگ کشته میشوند چه در حال گریز باشند، یا حمله کننده باشند یا اسیر و مجروح باشند (شیخ طوسی، ۱۳۸۸، ص۳۱۴).
صاحب جواهر میگوید: «مردان بالغ دشمن اگر در حین جنگ دستگیر شوند، حکم آنان فقط اعدام است، اما اگر پس از جنگ اسیر شوند، امام مختار است که آنان را بدون فدیه یا با اخذ فدیه آزاد کند و یا به بردگی بگیرد .» وی قتل را جایز نمیداند و آن را از موارد تخییر نمیشناسد. این فقیه نامدار در شرح فتوای محقق حلی مبنی بر عدم جواز کشتن اسیر، آن را حکم مشهور فقیهان امامیه دانسته، است (نجفی، ۱۳۷۸ق، ج۲۱، ص۲۹).
صاحب کتاب ارزشمند «جواهر الکلام» مینویسد: «… کسی از فقها را سراغ ندارم که با این مسأله مخالف باشد» (نجفی، ۱۳۷۸ق، ج۲۱، ص۲۷).
علامه حلی نیز چنین بیان می دارد: «افراد مذکری که بالغند اگر در حال جنگ گرفته شوند باقی گذاشتنشان مادامی که مسلمان نشدند حرام است و امام در بین زدن گردن و دست و پایشان به طور مخالف هم (دست چپ و پای راست و یا بالعکس) مخیر است و آنها را ترک کرده تا به قدری از آنها خون رفته تا بمیرند و اگر بعد از جنگ گرفته شدند قتلشان حرام است و امام بین اینکه بر آنها منت نهاده و آزادشان کند و یا فدیه بگیرد و آزادشان کند و یا به بندگی بگیرد مخیر است» (علامه حلی، ایضاح الفوائد، ص۳۶۰).
سید علی طباطبایی نیز چنین می فرماید: مردان بالغ اگر در حین جنگ گرفته شوند تا زمانی که اسلام نیاورده اند کشته می شوند و اگر مسلمان شوند همه علما قائل بر این هستند که کشته نمی شوند وی همچنین بیان می دارد که اگر در حین جنگ اسیر شوند کشتن آنها جایز و اگر پس از جنگ اسیر شوند امام مخیر است که اسیر را به عنوان عبد گیرد و یا منت بر او نهد و یا با دریافت فدیه آزادش کند. و اگر قتل آنها واجب شد امام مخیر است که گردن آنها را بزند و یا دست و پاهایش را بر خلاف هم قطع نماید و یا رهایش کند تا اینکه بمیرد (طباطبایی، ریاض المسائل، ج۱، ص۴۹۳).
شیخ طوسی (ره) در کتاب مبسوط و نهایه و محقق حلّی در شرایع و شیخ حسن نجفی در جواهر، همگی در معنای فوق اتفاق نظر دارند (احمدی، ۱۴۱۱،ص۲۷۱). متن عبارت صاحب جواهر چنین است: «فکیف کان فالذکور البالغون تیعین علیهم القتل ان اسروا و قد کانت الحرب قائمه… و ان اسروابعد تقضی الحرب لم ینقتلو اوکان الامام مخیراً بین المن والفداء و الاسترقاق» (نجفی، ۱۳۷۸ق، ج۲۱، ص۳۷).
ولی فقهای قبل از شیخ طوسی (ره) تفاوتی بین اسرای قبل از انقضای حرب و بعد از آن قائل نبودهاند چنانکه علامه حلی در کتاب مختلف از ابن ابی عقیل چنین نقل میکند: «هنگامیکه مؤمنان به کافران پیروز شوند و آنان را به اسارت درآورند، امام اختیار دارد که بالغان آنها را به بردگی بگیرد و یا مطابق آیه ۴ از سوره محمد - صلی الله علیه و آله و سلم- آنان را آزاد سازد» (علامه حلی، ۱۴۱۴ق، ص۱۲۶) .
همچنین مرحوم صاحب جواهر از اسکافی نقل کرده است که امام نسبت به اسیر حال قیام جنگ نیز مختار است که او را آزاد سازد و از جمله فقیهی از فقهای شیعه که با رأی مشهور همراه نیست، ظاهراً ابوالصلاح حلبی از فقهای قرن چهارم است که مینویسد: «اگر در جنگ با دشمن کافری به اسارت درآید در آغاز او را بایستی به اسلام فراخواند و اگر پذیرفت آزاد میشود و اگر نپذیرفت اگر در حال برپایی جنگ به اسارت درآمده امام بین قتل و فدا گرفتن از او مختار است؛ ولی اگر بعد از خاموشی جنگ اسیر شده است کشتن او جایز نیست و امام مختار است بین استرقاق و یا «من و یا فداء». ابوالصلاح میافزاید: آزاد ساختن اسیر بدون «فدا» مخصوص امام عادل است ولی آزاد سازی یا فدا و استرقاق برای غیر از امام عادل نیز جایز خواهد بود» (به نقل از احمدی، ۱۴۱۱ق، ص۲۷۱).
شهید ثانی می نویسد: در صورت گرفتن اسیر قبل از جنگ امام مخیر است، اگر بخواهد گردن های آنان را می زند و اگر خواست دستها و پاهای ایشان را قطع می کند تا خونشان از بدن خارج شود تا بمیرند و اگر بعد از اتمتم جنگ به اسارت درآیند، کشته نمی شوند و امام مخیر است بین اینکه بر آنها منت نهد و آزادشان کند و یا فدیه بگیرد و آزادشان کند (شهید ثانی، مسالک الافهام، ص۴۳۰)
ناگفته نماند که گفتار فقهای شیعه و اهل سنت در مورد قتل اسرای جنگی مخصوص موردی است که اسرای دشمن به اصطلاح از کفار بوده باشند و اما اسرای جنگی که کافر نبوده از هریک از فرق اسلامی که باشند، کشتن آنها جایز نیست چنانکه بردگی گرفتن آنها، صحیح نخواهد بود و در چنین مواردی از نظر همه فقها و اسلام، راهی جز آزادی آنان بعد و یا قبل از پایان یافتن جنگ نخواهد بود. این اتفاق نظر در میان فقهای شیعه و اهل سنت به خاطر آن است که منبع استنباط فقهی هر دو گروه یکی است و آن سیره علی بن ابیطالب (ع) در جنگهای جمل و صفین و…. است که علی(ع) هیچ اسیری را به قتل نمیرسانید بلکه آنها را به صورت ابتدایی (یعنی بدون اینکه معاویه اسرا را آزاد سازد) آزاد میساخت و گاه نیز مشروط با آزادی اسرای سپاه علی (ع) که در اختیار طرفداران معاویه بودند آزاد میساخته است (احمدی، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۵).
احکامی که قرآن کریم برای اسیران بیان کرده است به دو صورت «من وفدا» یعنی آزادی با فدیه و یا بدون فدیه قابل اجراءاست. اما فقیهان مسلمان با استناد به روایات، احکام دیگری را نیز بیان کردهاند، وآن به برده گرفتن اسیران وکشتن آنان است. بزرگان فقهای شیعه نظیر شیخ طوسى در مبسوط و نهایه ، محقق در شرایع و صاحب جواهر در این باره نظرهای مشابهى ارائه کردهاند (احمدی، ۱۴۱۱، ص۲۲۱).
«فاضل مقداد» در «کنزالعرفان» مینویسد: «ولی اگر پس از خاتمه جنگ اسیر شد، امام مختار است که او را آزاد کند و یا این که فدیه بگیرد به هر حال کشتن اسیر بعد از جنگ جایز نیست و در هر صورت چه در حال جنگ اسیر شود و چه بعد از جنگ، اگر مسلمان شود، او را نمیتوان کشت» (فاضل مقداد، بیتا، ص ۱۸۸).
سیره و عمل پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز به همین طرز بود و در بعضی از جنگها مصلحت مسلمین اقتضا میکرد که اسرا فدیه بدهند و آزاد گردند چنانکه در جنگ بدر فدیه گرفتن را ترجیح دادن. آنان که ثروت و مال داشتند، با پرداخت فدیه آزاد گردیدند و چند تن از اسیران که خواندن و نوشتن میدانستند، به دستور پیامبر به آموزش کودکان مسلمان پرداختند، قرار بر آن بود که هر یک از آنان پس از آن که ده تن از کودکان مسلمان را خواندن و نوشتن آموختند، بدون پرداخت فدیه آزاد گردند و این برای نخستین بار و آخرین بار در تاریخ بشر بود که به فرمان پیامبر، آموزش و دانش به جای غنیمت جنگی پذیرفته گشت نه پیش از آن و نه بعد از آن، کسی ندیده و نشنیده بود یک فرمانده که در جنگ پیروز شده است آموزش کودکان را به جای فدیه و غنیمت بپذیرد. و در بعضی از جنگها هم اسیران جنگی را بدون قید و شرط آزاد میساخت چنانکه با اسیران قبیله (طی) اینچنین رفتار کرد (فاضل مقداد، بیتا، ص ۱۸۸).
البته اهل تسنن فرقی میان اسارت در حین جنگ و پس از آن قائل نیستند و بر این عقیده هستند که حتی در زمان جنگ نیز اگر فردی اسیر شود، همچنان حق منّ و فداء و بردگی علاوه بر قتل، برای امام محفوظ است. فقهای اهل تسنن حکم قتل را نیز به اسیرِ پس از پایان جنگ به اسارت گرفته شده سرایت داده اند (زحیلی، ۱۳۷۵، ص۴۳۳). علاوه بر این، مذهب حنفیه فداء در عوض مال را جایز نمیداند و فقط تبادل اسیران را مجاز شمرده است، اگرچه استدلالهای آن محکم و استوار نمیباشد (همان، ۴۵۲).
بنابراین، از دیدگاه حقوق بشردوستانه بینالمللی، حکم اسرای جنگی منّ یا فداء (آزادی بدون عوض یا با عوض) است که قرآن بر آن تصریح دارد و البته در شرایط صدر اسلام، بردگی نیز وجود داشت، اما اکنون که معاهدات چندگانه بینالمللی در منع بردگی وجود دارد و بردگی به عنوان جرم بین المللی شناخته شده است، حکم بردگی ساقط میشود. در مورد قتل نیز باید گفت که تاریخ اسلامی جز در موارد بسیار استثنایی، این پدیده را برای اسیران جنگی مقدر نساخته و حتی همین موارد بسیار اندک نیز نه به علت اسارت، بلکه به علت جرایم دیگری که به وقوع پیوسته است، میباشد و البته اگر اسارت پس از پایان جنگ باشد، دیگر قتل موضوعیتی ندارد و اگر در حین جنگ، اسارت رخ داده باشد، به نظر گروهی از فقها، مکانیسم فداء (آزادی با عوض) همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند (همان، ۴۵۷).
مقررات اخلاقی و انسانی از نظر اسلام به قدری مهم است که حتی اگر منافع آنان را هم تهدید کند، باز مقدس و محترم است و رعایت اصول اخلاقی حتی تا آنجا که خسارتهای فراوان برای مسلمین پدید آورد، لازم است. بهطور کلی، اسلام مبادی و اصول عالی اخلاقی و انسانی را در روی زمین محکم و پابرجا ساخته است و بدین وسیله به اخلاق و انسانیت عظمت خاصی بخشیده است و آن مقدار از خسارات و مشکلات مادی که فرضا به جامعه بشریت وارد کرده، به وسیله نیروی «اخلاق» جبران نموده است.
بنابراین فقهای شیعه و عامه اتفاق نظر دارند که کافر در اثناء قتال و در حالی که آتش جنگ در میدان شعلهور است و در مقابل مسلمانان قرار گرفته است بدون تردید واجب القتل است و اصولاً اسیر کردن وی حرام است و امام مخیر است بین این که او را گردن بزند یا دست و پای وی را قطع کند تا در اثر خونرریزی فوت کند و استناد این حکم به این آیۀ شریفه از قران کریم است که میفرماید:
« فاذا لقیتم کفروا فضرب الرقاب حتی اذا أثخنتموهم فشدوا الوثاق هامّا مِنّاً بعدُ و امّا فداءً حتی تَضَع الحرب أزارها (محمد/۴)؛ شما مؤمنان چون با کافران روبروشدید باید آنها را گردن بزنید، تا آنگاه که خود از خونریزی بسیار دشمن را از پای درآورید پس از آن اسیران جنگ را محکم به بند بکشید تا بعدا او را آزاد گردانید یا فدا گیرید».
در مجموع در خصوص پایان اسارت پنج راه حل مهم وجود دارد:
راه حل اول: قتل اسیر جنگی و یا قطع دست و پای وی تا بر اثر خونریزی بمیرد
این راه حل تنها مختص قبل از پایان جنگ می باشد و همه فقهای امامیه اتفاق نظر دارند که اسیر جنگی اگر در حین جنگ به اسارت درآید واجب القتل است مگر اینکه مسلمان شود و یا امان بخواهد (محقق طباطبایی، بیتا، ص۴۷۷؛ علامه حلی، ۱۳۷۲، ص۲؛ حرعاملی، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۴۹؛ شهید اول، ۱۴۰۳ق، ج ۲، ص۴۰۰؛ محقق حلی، ۱۴۰۳، ج۲؛ شهید ثانی، ۱۴۰۳ق).
راه حل دوم: آزادی بدون قید و شرط
این راه حل مختص پس از پایان درگیری و جنگ می باشد (محقق حلی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۱۷؛ علامه حلی، ۱۳۷۲، ص۵۲).
راه حل سوم: آزادی مشروط
این راه حل مختص پس از پایان درگیری و جنگ می باشد و خود شامل سه قسمت میباشد:
الف) آزادی با اخذ فدیه (شیخ حر عاملی، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۴۹؛ شهیدثانی، بیتا، ص۴۰۱؛ علامه حلی، ۱۳۷۲، ص۵۲).
ب) آزادی در ازای سوادآموزی به مسلمانان (فاضل مقداد، بیتا، ص ۱۸۸).
ج) آزادی در ازای مبادله با اسیران مسلمان (شیخ حر عاملی، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۴۹؛ شهیدثانی، بیتا، ص۴۰۱؛ علامه حلی، ۱۳۷۲، ص۵۲).
راه حل چهارم:
این راه حل مختص پس از پایان درگیری و جنگ می باشد.
بردگی، یعنی اسیر میبایست در خدمت مسلمانان باشد (شهیدثانی، بیتا، ص۴۰۱؛ ضیائی بیگدلی، ۱۳۶۸، ص۱۸۰).
راه حل پنجم: مسلمان شدن اسیر
این راه حل مختص قبل و بعد ز پایان جنگ میباشد و در صورتی که اسیر مسلمان شود خون و مال او در امان خواهد بود (فاضل مقداد، بیتا، ص ۱۸۸ شیخ حر عاملی، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۴۹؛ شهیدثانی، بیتا، ص۴۰۱؛ علامه حلی، ۱۳۷۲، ص۵۲).
۲-۵-۱۴-۱- بررسی نظریه برخی از فقهای مشهور امامیه در خصوص راههای پایان اسارت
برخی فقهای امامیه معتقدند که امام میتواند یکی از اعمال زیر را در مورد اسیران جنگی به اجرا گذارد، آزادی بدون قید و شرط، آزادی با اخذ فدیه، غرامت بردگی. (محقق حلی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۱۷؛ علامه حلی، ۱۳۷۲، ص۵۲).
استدلال این فقهای شیعه نسبت به جواز قتل اسیر مبتنی بر عموم آیات قتال است مثل آیه ۵ سوره توبه « فاذا انسلخ الاشهر الحرام فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم؛ هنگامى که ماههاى حرام (مهلت چهار ماهه) پایان گیرد، مشرکان را هر کجا یافتید به قتل برسانید» و نیز روایتی که در مورد پیامبر اسلام امده است که آن حضرت پس از جنگ بدر دستور دادند بعضی از اسیران دشمن کشته شوند، از جملۀ این اسیران عقبه بن ابی معیط و نضربن حارث بودند که آزار و اذیت بسیاری نسبت به رسول گرامی اسلام (ص) اعمال مینمودند (هیثمی، ۱۹۶۷م، ج۶، ص۱۶۸).
به نظر نگارنده اگر به دقت نگریسته شود قتل اسیر تابع ضوابط و مقرراتی است که باید بر اساس آنها مصلحتی در این کار وجود داشته باشد و بدون در نظر گرفتن این مصلحت نمیتوان به آن ملتزم بود لذا راه های دیگری نیز برای برخورد با اسیران در اسلام عنوان گردیده است در قرآن کریم میخوانیم :
« فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا أثخنتموهم، فشدوا الوثاق فاما منا بعد، و اما فداء؛ شما مؤمنان چون با کافران روبرو شدید باید آنها را گردن زنید تا آنگاه که خود از خونریزی بسیار دشمن را از پای درآورید پس از آن اسیران جنگ را محکم به بند کشید تا بعداً او را آزاد گردانید یا فدا گیرید» (محمد/ ۴).
چنانکه رسول گرامی اسلام نیز بعضی از اعراب اسیر از هوازن و بنی المصطلق و قبایل دیگر که در نبردهایی آن حضرت با ایشان به اسارت در آمده بودند آزاد نمود (شوکانی، ۱۹۵۷م، ج۸، ص۲).
به نظر شهید ثانی، هر گاه قبل از جنگ اسیران جنگی مسلمان نشوند، محکوم به قتل میباشند » (شهیدثانی، بیتا، ص۴۰۱).
به نظر برخی از فقهای امامیه ولی امر مخیر است که یکی از سه راه در مورد اسیران جنگی برگزیند، یا آنها را میکشد، یا به بردگی آنان حکم میدهد و یا آزادشان میکند، البته مشرکین از عرب و مرتدین از این حکم مستثنی هستند یعنی نه آزاد میشوند و نه به بردگی گرفته میشوند بلکه اگر مسلمان نشدند کشته میشوند (شیخ حر عاملی، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۴۹؛ شهیدثانی، بیتا، ص۴۰۱؛ علامه حلی، ۱۳۷۲، ص۵۲) و مستند این فقها این آیۀ قرآنی است:
«ستدعون الی قوم اولی بأس شدید، تقاتلونهم او یسلمون؛ به اعراب بادیه نشین که از جنگ تخلف ورزیده اند بگو: به زودی برای جنگ با مردمی سخت نیرومند فرا خوانده می شوید که با آنان بجنگید یا مسلمان شوند» (فتح/ ۱۶).
موافق آراء مشهور فقها و حقوقدانان شیعه در عصر حاضر که زمان غیبت امام معصوم (ع) است، اسیر جنگی به نظامیانی اطلاق میگردد، در صحنۀ نبرد، به قبضۀ دولت اسلامی درآیند. لذا غیر نظامیانی که در عملیات نظامی مداخلهای نداشتهاند، اسیر جنگی محسوب نمیگردند. و نیز مجرمین جنگی ( عوامل تجاوز، و جاسوسان و…) از حقوق مختص اسیران جنگی برخوردار نیستند. از نظر حقوق و موازین اسلامی معیار قضاوت در مورد مجازات افراد میزان تا ثیر گذاری اعمال آنان است، باید دید که یک فرد از نظر علمی چه مقدار و اندازهای در به وقوع پیوستن جرمی مؤثر است و چه اندازه در این زمینه نقش دارد. به طور قطع با این دیدگاه میتوان گفت که با اسیری که قبلاً هم در بند گرفتار جور حاکمان بوده و جنگ بر او نیز تحمیل شده نمیتوان همان رفتاری را پیش گرفت که با متجاوز اصلی میشود. در نبردها و جنگهای اسلامی اگر به موارد نادری از تنبیه و مجازات اسیری برخورد کنیم صرفاً در راستای مجازات یک مجرم و جنایتکار جنگ میباشد. در هر صورت نفس اسیر شدن یک متجاوز، گناهان و انحرافات قبلی او را پاک و تبرئه نمیکند و اسارت او به معنی گذشتن از تخطیات قبلی وی نیست. اما مجرمان جنگی، به خصوص جاسوسان مجرمیت کمتری از یک متجاوز و جنایتکار جنگی ندارند. طبق این نظریه حکم اسیر قتل است (طوسی، ۱۳۸۸، ج۲).
۲-۶- مبادله اسیران جنگی در اسلام
RF
۰٫۱۴۱۰۹۱
-۰٫۰۱۹۲۳۰
-۰٫۰۵۹۴۳۱
۱٫۰۰۰۰۰۰
EXR
-۰٫۰۶۱۵۱۷
-۰٫۰۵۲۲۴۹
۰٫۰۷۴۱۴۴
۰٫۰۰۱۳۸۱
۱٫۰۰۰۰۰۰
OILP
۰٫۲۱۴۲۴۹
۰٫۰۰۱۲۹۷
-۰٫۰۰۸۲۲۳
۰٫۱۱۰۸۷۳
-۰٫۰۴۹۹۷۱
۱٫۰۰۰۰۰۰
منبع: محاسبات تحقیق
جدول (۳-۲) همبستگی بین متغیرهای مدل را ارائه می کند. بر اساس نتایج این جدول، تمامی ضرایب همبستگی بین متغیرها از مقادیر نسبتاً پایینی برخوردار است که حاکی از همبستگی ضعیف بین متغیرهای اطلاعات است. همین امر دلالت بر این دارد که متغیرهای وارد شده در مدل دارای اطلاعات زاید و اضافی نبوده و همپوشانی اطلاعاتی ندارند. از این رو میتوان گفت متغیرهای مذکور بدرستی برای برآورد مدل انتخاب شدهاند.
روش شناسی پژوهش
امروزه به رغم وجود روش های متعدد پیشبینی، هنوز پیشبینی دقیق مالی کار چندان سادهای نبوده و اکثر محققان درصدد بکارگیری و ترکیب روش های متفاوت به منظور حصول نتایج دقیقتر میباشند. در حالت کلی، انتخاب مؤثرترین روش به منظور پیشبینی، کار بسیار دشواری است. یکی از مشکلات پیش روی تحلیلگران مالی و به ویژه بورس اوراق بهادار، انتخاب نوع مدل از نظر خطی یا غیرخطی بودن جهت تحلیل داده ها است. طرفداران مدلهای خطی این مزیت را عنوان میکنند که این مدلها به راحتی توضیح داده شده و تفسیر نتایج به دست آمده از آنها نیز دشوار نیست، اما در عین حال دارای معایبی نیز هستند که مهمترین آنها غفلت از رفتار آشوبناک برخی سریهای زمانی و به ویژه سریهای بازارهای مالی است.
با ظهور مدلهای پیشرفته غیرخطی و کاهش یافتن خطاهای پیشبینی، بسیاری از پژوهشگران در جهت آزمون این مدلها بر روی بازارهای مالی کشورهای توسعه یافته و کشورهای درحال توسعه تلاش کردهاند. در ادامه، با توجه به چارچوب تعریف شده برای پژوهش حاضر که دربرگیرنده مدلهای غیر خطی بوده و با توجه به روش های مختلف برآورد مدلهای غیر خطی در مطالعات قبلی، روش حداکثر راستنمایی به عنوان یکی از روش های کاربردی و مفید جهت برآورد مدلهای غیر خطی در بازارهای مالی به همراه الگوریتم بهینه سازی BFGS، به صورت اجمالی معرفی خواهند شد.
روش برآورد حداکثر راستنمایی
در سالهای اخیر رشد سریعی در ابداع و بکارگیری آزمونهای اقتصادسنجی صورت گرفته است که این آزمونها نظیر، رهیافت ضریب لاگرانژ و تابع نمونه ای والد، نوعاً بر روش حداکثر راستنمایی استوار میباشند. روش برآورد حداکثر راستنمایی، روشی برای برآورد کردن پارامترهای یک مدل آماری است. روش مذکور به بسیاری از روشهای شناخته شده تخمین آماری شباهت داشته و آنها را حمایت میکند.
فرض کنید برای پژوهشگری اطلاعات مربوط به قد پنگونهای ماده بالغ موجود در یک جمعیت مهم باشد و این پژوهشگر به خاطر محدودیت هزینه یا زمان نتواند قد تک تک این پنگونها را اندازه بگیرد، این شخص تنها میداند که این طول قدها از توزیع نرمال پیروی میکنند ولی میانگین و واریانس توزیع را نمیداند حال با بهره گرفتن از روش MLE و با در دست داشتن اطلاعات مربوط به نمونهای محدود از جمعیت میتواند تخمینی از میانگین و واریانس این توزیع بدست اورد. روش MLE، این عمل را به این ترتیب انجام میدهد که در گام اول واریانس و میانگین مجموعه را مجهول در نظر میگیرد آنگاه مقادیری را به آنها نسبت میدهد که با توجه به اطلاعات موجود محتمل ترین حالت ممکن باشند.
در حالت کلی روش MLE در مورد یک مجموعه مشخص از دادهها عبارت است از نسبت دادن مقادیری به پارامترهای مدل که در نتیجه آن توزیعی تولید شود که بیشترین احتمال را به دادههای مشاهده شده نسبت دهد (یعنی مقادیری از پارامتر که تابع راستنمایی را بیشینه کند). روش MLE، یک سازو کار مشخص برای برآورد ارائه میدهد که در مورد توزیع نرمال و بسیاری توزیعهای دیگر به طور خوش تعریف عمل میکند. با این حال در بعضی موارد مشکلاتی پیش میآید از قبیل اینکه برآوردگرهای حداکثر راستنمایی نامناسب اند یا اصلاً وجود ندارند.
فرض کنیم یک بردار n عضوی از مقادیر نمونه باشد که تابعی از بردار K بعدی پارامترهای است. چگالی مشترک y را به صورت خواهیم نوشت. این تابع چگالی می تواند به دو صورت تفسیر گردد. برای هر مفروض، این تابع چگالی مشترک نشان دهنده احتمال وقوع نمونه مفروض است و از سوی دیگر نشان دهنده تابعی از به شرط مجموعه نمونه واقعی شده است. در تفسسیر دوم این تابع چگالی بنام تابع راستنمایی[۲۰۷] شناخته میشود.
تعریف نمادین تابع راستنمایی عبارت است از:
مرسوم است که این ترتیب نمادها را در نوشتن تابع راستنمایی، برای تاکید بر جنبه دوم اشاره شده در بالا، تغییر بدهند. حداکثر سازی تابع راستنمایی نسبت به ، به معنی یافتن یک مقدار مشخص، مثلاً در فضای پارامتریک، برای حداکثرسازی احتمال به دست آوردن مقادیر نمونهای است که به طور بالفعل مشاهده شده است. آنگاه را تخمین زن MLE بردار پارامترهای مجهول مینامیم.
در اغلب کاربردها، برای سهولت بیشتر معمولاً بجای تابع راستنمایی، لگاریتم این تابع را حداکثر مینمایند، لگاریتم تابع راستنمایی به وسیله نشان داده میشود. بدین صورت که:
آن مقدار که را حداکثر میسازد مقدار L را نیز حداکثر میکند. مشتق نسبت به به نام نمره[۲۰۸] معروف است و به صورت نوشته میشود. برآوردگر حداکثر راستنمایی با برابر صفر قرار دادن مشتقهای مرتبه اول به دست میآید. به عبارت دیگر روش MLE با یافتن مقداری از که
را حل میکند به کار خود پایان میدهد. استفاده گسترده از برآوردگرهای حداکثر راستنمایی به دلیل ویژگیهای مطلوب بسیار زیاد آنها است که به صورت خلاصه در زیر آورده میشود.
روش کتابخانه ای: برای جمع آوری اطلاعات و پیشینه ی تحقیق و از کتاب ها و مقاله های تخصصی در ارتباط با تصویر ذهنی مشتریان استفاده شده است.
روش مصاحبه
در این مطالعه از روش توصیفی-کیفی[۱] استفاده شده است. تحقیق توصیفی آنچه را که هست توصیف و تفسیر میکند و به شرایط یا روابط موجود، عقاید متداول، فرایندهای جاری، آثار مشهود یا روندهای در حال گسترش توجه دارد. تمرکز آن در درجه اول به زمان حال است، هرچند غالبا رویدادها و آثار گذشته را نیز که به شرایط موجود مربوط میشوند مورد بررسی قرار میدهد (پور احمد،۱۳۸۸: ۵۸).
در این مطالعه دادههای واقعی برگرفته از مصاحبهها و مشاهدات بر اساس روش تحقیق نظریۀ برخاسته از دادهها، مورد تحلیل قرار میگیرد و برای درک و تبیین تصویر و جایگاه شرکت کاسترول از دادههای کیفی حاصل از مصاحبهها، مستندات و مشاهده مشارکتی استفاده میشود، بنابراین با بهره گرفتن از شیوههای منظم گردآوری دادهها، به تشخیص مقولهها، مضمونها و برقراری رابطه میان این مقولهها پرداخته شده است. روش تحقیق نظریۀ برخاسته از دادهها بر بهکارگیری مراحل تحلیل دادهها از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تأکید دارد که متناسب با فرایند تحقیق حاضر در بخش یافتهها به هر بخش از کدگذاریها پرداخته شده است. در پژوهش حاضر از ابزار مصاحبۀ عمیق با خبرگان کلیدی در سه سطح عالی، میانی و کارشناسی استفاده میشود. سطح عالی متشکل از مدیران عالی سازمانی و مشاوران، سطح میانی متشکل از مدیران میانی و عملیاتی و سطح کارشناسی متشکل از کارشناسان شرکت است. استخراج مفاهیم از حروف واژگان به کار رفته توسط خبرگان از طریق کد گذاری باز و محوری می باشد.
تجزیه و تحلیل داده ها
پس از به دست آمدن شاخص ها با بهره گرفتن از روش AHP برای رتبه بندی شرکت کاسترول با سایر رقبا مانند روغن موتور بهران بهمن، پارس سهند و غیره استفاده خواهد شد. برای استفاده از این روش از نرم افزار Expert choice و برای بخش توصیفی از نرم افزار Atlas بهره خواهیم گرفت.
نمونه آماری:
دربخش توصیفی به صورت تمام شماری از ۵۰ نفر از کارشناسان مصاحبه به عمل خواهد آمد و در بخش دوم ابزار گرد اوری پرسشنامه محقق ساخته است؛ که پرسشنامه در بین از ۱۲۰ از مشتریان این محصولات خواهد شد. تعداد نمونه بر اساس فرمول کوکران بدست آمده است. روش نمونه گیری ، نمونه گیری تصادفی میباشد. فرمول کوکران یکی از پرکاربردترین روشها برای محاسبه حجم نمونه آماری است. حجم جامعه : ۱۸۰ نفر مشتریان VIP و تعداد نمونه ۱۲۰ نفر محاسبه شده است.
قلمرو پژوهش
الف ) قلمرو موضوعی این تحقیق:
بررسی جایگاه محصولات شرکت کاسترول در بازار نسبت به رقبا در ذهن مشتریان در جزیره قشم در سال ۱۳۹۲ می باشد.
ب ) دوره زمانی پژوهش :
دوره زمانی پژوهش ، در سال تحصیلی ۹۲-۹۳می باشد .
ج ) مکان پژوهش :
محیط پژوهش شرکت کاسترول می باشد.
شرکت کاسترول در سال ۱۹۰۹ آغاز به تولید روانساز تحت نام تجاری کاسترول کرد. در سال ۱۹۶۶ شرکت نفتی انگلیسی بورما (Burmah) کاسترول را خریداری کرد و با نام Burmah-Castrol به فعالیت ادامه داد. در سال ۲۰۰۰ شرکت نفتی بی پی Burmah-Castrol را خرید. کاسترول (به انگلیسی: Castrol) نام تجاری روان کننده های صنعتی و خودرو است که طیف وسیعی از روغن ، گریس و محصولات مشابه را برای روانکاری در بر می گیرد. نام تجاری کاسترول بخشی از گروه شرکت های بی پی (BP) است. روغن موتور از جمله اقلام مصرفی است که از حاشیه سود بسیار زیادی برای متقلبان برخوردار است. برندهای معتبری که در این سالها توانسته بودند رضایت مصرفکنندگان را جلب کنند، این روزها به یکی از بازارهای پرسود برای سودجویان تبدیل شدهاند. وب سایت شرکت کاسترول در ابتدای ماه می میلادی سال ۲۰۱۳ راه اندازی شد. این وب سایت دربرگیرنده اطلاعات متنوعی درباره محصولات، سوالات رایج در رابطه با روغن موتورها و انتخاب روغن موتور مناسب برای خودروهای تولید داخل و خودروهای وارداتی است.
تعاریف مفهومی و عملیاتی پژوهش
تعاریف مفهومی
تعریف مشتری(مشتری کیست):
مشتری کسی است که نیاز و خواست خود را ، خودش تعیین و تعریف می کند و بابت کالاها و خدمات سازمان، حاضر است مبلغ آن را بپردازد. ولی زمانی این هزینه را متقبل می شودکه درکالاها و خدمات تحویلی، ارزشی را ببیند که پرداخت آن هزینه را توجیه نماید و بین کالاها و خدمات موجود و متنوع حق انتخاب دارد.
اشکال مختلف مشتریان عبارتند از :
۱- مصرف کنندگان نهایی: کسانی که کالاها و خدمات را از خرده فروشان جهت مصرف می خرند .
٢- توزیع کنندگان و واسطه ها: کسانی که کالاها را در مقیاس بالایی برای توزیع کردن می خرند .
٣- مشتریان سازمانی: سازمانهایی که کالاها را خریده و برای تولید و تکمیل کار خود آن را مصرف می کنند .
در هر صورت هرنوعی از مشتریان، استراتژیهای بازاریابی، فروش و انواع ارتباط مختلفی را نیاز دارند ( سید جوادین، ۱۳۸۴: ۱۶)
رضایت مشتری:
امروزه سازمان های تولیدی یا خدماتی، میزان رضایت مشتری را به عنوان معیاری مهم برای سنجش کیفیت کار خود قلمداد می کنند و این روند همچنان در حال افزایش است. اهمیت مشتری و رضایت او چیزی است که به رقابت در سطح جهانی بر می گردد. رضایتمندی مشتری تجربه ای تجمعی از خرید و مصرف مشتری تجاری است. رضایتمندی مشتری متأثر از دو عامل انتظارات و عملکرد خدمات تجربه شده است (یای،[۲] ۱۹۸۹: ۵۸).
وفاداری مشتری:
وفاداری به معنی ایجاد تعهد در مشتری، برای انجام معامله با سازمان خاص و خرید کالاها و خدمات به طور مکرر میباشد(الهی و حیدری، ۱۳۸۴ : ۱۲۳ ). به عبارت دیگر، وفاداری به یک تعهد قوی برای خرید مجدد یک محصول یا یک خدمت برتر، در آینده اطلاق میشود، به صورتی که همان مارک یا محصول علیرغم تأثیرات و تلاشهای بازاریابی بالقوه رقبا، خریداری گردد( الیور ، ۱۹۹۹: ۱۲). بدین ترتیب وفاداری زمانی اتفاق میافتد که مشتریان کاملاً احساس کنند سازمان در مقایسه با رقبا، به بهترین نحو، نیازهایشان را پاسخ میدهد(الهی و حیدری، ۱۳۸۴: ۱۱۵ ).
مشتریان را بر اساس نوع وفاداری میتوان به چهار گروه تقسیم کرد:
۱) بسیار وفادار: مصرفکنندگانی که در تمام اوقات یک محصول را میخرند.
۲) وفادار نسبی و موقت: مصرفکنندگانی که به دو یا سه مارک، وفادار مانده و آنها را خریداری میکنند.
۳) وفادار بیثبات: مصرفکنندگانی که پس از چند بار خرید از یک مارک خاص، یک مارک دیگر را به صورت ممتد خرید میکنند.
۴) بیوفا: مصرفکنندگانی که نسبت به یک مارک، وفاداری ندارند و خرید آنها تصادفی است.
تصویر ذهنی:
تصویر ذهنی به منسوبه های قوی، مطلوب و منحصر به فرد در حافظه اشاره دارد. مدیران مؤسسات تولیدی و خدماتی در کلیه ی بخش های دولتی، تعاونی و خصوصی، به تدریج پی میبرند که تنها کیفیت محصول نمیتواند موجب تمایز آنها از دیگران شود و تصویر و نگرش مثبت به سازمان، عامل بسیار مهمی در وفاداری به سازمان است( ابراهیمی، ۱۳۹۰: ۱۶).
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه
در دنیای پویای تجارت امروز برند نقش تعیین کنندهای در سرنوشت کالاها و خدمات سازمان ایفا میکند. برند قوی یک جایگاه برجسته و ارزشمند است که یک کالا، خدمت یا شرکت در ذهن و تفکر مصرفکنندگان جامعه ایجاد میکند. امروزه شرکت ها تنها بدنبال کسب رضایت مشتریان نیستند بلکه بقای خود را در شناخت عوامل موثر در حفظ و وفادار نمودن آنها به برند خود میدانند زیرا در بازارهای هوشمند امروز شرکت ها کمتر به دنبال رقابت بر سر قیمت ها میباشند و به دنبال راه هایی برای ماندگار ساختن ارزش محصولات خود در ذهن مصرف کنندگان هستند که این روش تنها از طریق ساختن برندهایی قدرتمند و مدیریت صحیح و منطبق با شرایط محیطی امکان پذیر می باشد (کلر، ۲۰۰۸: ۶۸).
تصویر ذهنی
تصویر ذهنی
اولین بار تصویر ذهنی توسط مارتینیو[۳] ۱۹۵۸، به عنوان عامل مهمی در پیشرفت شخصیت خرده فروشی تعریف شده است.
تصویر ذهنی ، به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم بازاریابی شناخته شده است. اگرچه، بازاریابان، در مورد چگونگی اندازه گیری این مفهوم، اختلاف نظر دارند. تصویر ذهنی عبارت است از ادراکات مشتری درباره محصول و برند که از طریق منسوبه های برند و محصول در حافظه مشتری منعکس میشود. به عبارت دیگر، تصویر ذهنی به منسوبه های قوی، مطلوب و منحصر به فرد در حافظه اشاره دارد. مدیران مؤسسات تولیدی و خدماتی در کلیه ی بخش های دولتی، تعاونی و خصوصی، به تدریج پی میبرند که تنها کیفیت محصول نمیتواند موجب تمایز آنها از دیگران شود و تصویر و نگرش مثبت به سازمان، عامل بسیار مهمی در وفاداری به سازمان است. تصویر ذهنی از یک سازمان، یک جزء کوچک و نامحسوس است. اما در موفقیت یک کسب و کار دارای اهمیت ویژهای میباشد، چراکه تصویر سازمان یکی از ارزشمندترین سرمایه های آن است
تصاویر ذهنی مثبت و قدرتمند میزان خرید و تکرار خرید مشتریان قبلی را افزایش داده و مشتریان جدیدی را جذب مینماید. مدیریت تصویر ذهنی مستلزم سرمایه گذاری های مستمر بر تحقیق و توسعه، تبلیغ ماهرانه و مواردی همچون ارائه خدمات برجسته به مشتری است و لازمه این امر حفظ آگاهی مشتریان، استنباط مناسب از کیفیت و عملکرد محصولات سازمان و موارد مثبت دیگر است (الوس[۴]،۲۰۱۰: ۲۰).
رضایت مشتری را میتوان دست یابی مشتری به هدفی که قبلا پیش بینی میکرده، تعریف کرد. یعنی رسیدن مشتری به محصول و خدمات که از قبل در ذهن داشته است. تصویر ذهنی یک عامل کلیدی در رضایت مشتری و محرک مقاصد رفتاری مشتری است. تمام اجزای یک فروشگاه باید به عنوان یک سیستم مشتری گرا عمل کنند تا خدمات بیشتری به مشتری ارائه دهند و در مقابل پاداش بیشتری بگیرند. نقص در هر قسمت از سیستم، سبب لطمه زدن به نظام ارائه خدمت مطلوب به مشتری میگردد و مشتری در مقابل سیستم قضاوت میکند ( ابراهیمی، ۱۳۹۰: ۱۶).
عوامل موثر بر تصویر ذهنی
با توجه به تفاو تهای فرهنگی، اجتماعی، روانشناختی محیطی کشورهای مختلف، ارزیابی عوامل موثر تصویر ذهنی مبتنی بر نظر مصرف کننده که شامل عوامل قیمت، تبلیغات، ترفیع، خانواده که از طریق ارزش گذاری می باشد که توضیحات به شرح ذیل می باشد.
تبلیغات: تبلیغات نیرومندترین ابزار آگاهی بخش در شناساندن یک شرکت، کالا، خدمات یا اندیشه است و می تواند یک تصویر در مخاطب ایجاد نماید و تا اندازه ای او را به موضوع علاقه مند سازد. از کاربردهای مهم آن آگاهی، یادآوری و تداعی در مصر ف کننده است. پیام های بازرگانی عموما سطح اطلاعات برند را افزایش داده و مخارج تبلیغات تاثیر مثبت بر ارزش ویژه برند دارند. همچنین با افزایش مخارج تبلیغات و اطلاعات مثبت کسب شده از محصول و برند در خانواده، آگاهی افراد از برندها و محصولات افزایش می یابد همچنین مصرف کننده یک ارتباط مثبت میان مخارج تبلیغات و کیفیت برند و محصول برقرار می نماید.
خانواده: خانواده به عنوان کوچکترین و اولین بنیادی که هر فرد حتماً در آن عضویت دارد به عنوان یکی از موثرترین عوامل تاثیرگذار بر رفتار مصرف کننده در نظر گرفته میشود. خانواده شامل همسر و فرزندان خریدار است و تاثیر مستقیم بیشتری بر رفتار و خرید دارد. خانواده مهمترین سازمان خرید مصر ف کننده در جامعه به شمار میرود و تحقیقات به عمل آمده در این زمینه نیز بسیار گسترده است. بازاریابان به نقش و نفوذ نسبی هر کدام از اعضای خانواده (شوهر، زن و بچه ها) بر خرید کالا و خدمات توجه زیادی دارند. اعضای خانواده قادرند شدیداً رفتار خرید را تحت تاثیر قرار دهند. حتی اگر خریدار دیگر هیچ گونه تماس و ارتباطی با آنها نداشته باشد آنها کماکان بر رفتار ناخودآگاه او نفوذ بسیاری دارند در کشورهایی که والدین همچنان با فرزندان خود زندگی می نمایند این تاثیر چند برابر خواهد شد ( فولانت[۵]، ۲۰۰۸: ۱۵).
هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطۀ بین آگاهیهای تیم از انسجام وظیفه و موفقیت تیمی درتیمهای زبدۀ بسکتبال وفوتبال تعیین شد. درصدبرد ـ باخت تیم بعنوان تعریف عملیاتی موفقیت تیمی موردتوجه قرارگرفت و برای تعریف عملیاتی آگاهیهای تیم از انسجام، دو مؤلفه از انسجام وظیفه در پرسشنامه محیط گروهی ـ جذابیتهای فردی در خصوص وظیفه گروهی و یکپارچگی وظیفه با گروه در نظر گرفته شد. ویدمیر و همکاران (۱۹۹۳) پیشنهاد دادهاند که ابعاد مرتبط با وظیفه در همبستگی باید بهطور مستقیم، بیشترین رابطه را با موفقیت تیمی داشته باشد. از آنجا که بُعد یکپارچگی وظیفه با گروه، اعتقادات اعضا را دربارۀ پیگیری منسجمِ اهداف و مقاصد مرتبط با وظیفه گروه میسنجد، ویدمیر و همکاران اظهار کردند «[از نظر مفهومی] بُعد یکپارچگی وظیفه با گروه، نزدیکترین ارتباط را با خروجی عملکرد دارد» (ص۶۸۶). بر اساس این فرض ما فرضیه تحقیق حاضر را بدینگونه تعیین کردیم که ابعاد یکپارچگی وظیفه با گروه و جذابیتهای فردی در خصوص وظیفه گروهی بهطور مثبتی با موفقیت تیمی ارتباط خواهد داشت بهطوری که مؤلفه یکپارچگی وظیفه با گروه رابطۀ قویتری بین انسجام و موفقیت را به نمایش خواهد گذاشت.
هدف فرعی تحقیق حاضر آن بود که پیش از در هم آمیختن پاسخها نسبت به همبستگی تیمی برای ایجاد نمرۀ همبستگی مرکب تیمی، پیرامون سازگاریِ آگاهیهای اعضای تیم در رابطه با همبستگی تصمیم بگیریم. نتایج بررسی، باعث جلب توجهات قابل ملاحظهای در قلمرو ادبیات کلیِ پویاییهای گروهی (مانند کنی و لاوُیی، ۱۹۸۵؛ روسیو و هاوس، ۱۹۹۴؛ موریتز و واتسون، ۱۹۹۸) و همچنین بهطور خاص در قلمرو همبستگی (مثلاً کارون و همکاران، ۱۹۹۸؛ کارون و برالی، ۲۰۰۰؛ پاسکِویچ و همکاران، ۲۰۰۱) شده است. برای مثال، موریتز و واتسون (۱۹۹۸) تأکید کردند که نادیده گرفتن افراد و گروهها در تحقیقات مرتبط با گروه در نتیجۀ این یکسونگریها است: الف) امکان تعمیم افراطی که به موجب آن نسبت دادن روابط یک سطح به سطح مشابه دیگر میسر میشود؛ ب) امکان ناچیز دیدن تأثیر گروه، هنگامی که افراد به عنوان واحد تحلیل قرار میگیرند و همچنین امکان دستکم گرفتن تأثیر فرد، زمانی که گروهها به منزلۀ واحد تحلیل بررسی میشوند؛ و ج) امکان شیء انگاشتن ساختار گروه.
محقق در پژوهش حاضر به دو دلیل تیم را به عنوان واحد تحلیل انتخاب نموده است. اول اینکه، متغیر وابسته موفقیت تیمی محصولی است که در نتیجۀ کنار هم آمدن منسجم تمام تلاشهای اعضای گروه شکل میگیرد. همچنین موفقیت تیمی، سنجهای است که هیچ تغییرپذیری فردی را دربر نمیگیرد و آن را تنها میتوان نتیجۀ کار گروهی دانست. دوم اینکه، اگرچه معیارهای اندازهگیری انسجام وظیفه، از افراد عضو در گروه به دست میآید، اما این آگاهیها درون یک محیط وابسته به یکدیگر توسعه مییابند. درنتیجه، سنجههای همبستگی بهدستآمده از اعضای درون گروه ممکن است به یک طرف متمایل باشند (زاکارو و همکاران، ۱۹۹۵) برای نمونه، یکپارچگی وظیفه با گروه به باورهای مشترک اعضای تیم در رابطه با رویکرد گروه نسبت به عملکردش اشاره دارد؛ بر این اساس، زمانی که همۀ اعضای یک تیم، بهطور کامل، باورهای مشترکی در این خصوص نداشته باشند، آگاهیهایشان از یکپارچگی وظیفه با گروه باید میزان بالایی از سازگاری را نشان داده و وابستگی اشتراکات در میان اعضای گروه را نمایان سازد. بنابراین، ما به این نتیجه رسیدیم که مناسبترین واحد تحلیل برای بررسی سؤال تحقیق، تیم خواهد بود. بهطور خلاصه، ما متقاعد شدیم که قابل قبولترین سازگاری پیرامون همبستگی یکپارچگی وظیفه با گروه و جذابیتهای فردی در خصوص وظیفه گروهی، در میان اعضای هر تیم یافت خواهد شد که این امر با بهره گرفتن از روشهای آماری جهت کنار هم قرار دادن پاسخهای افراد در قالب تیم میسر میشود.
۱٫۹٫۲٫تفاوت گروه و تیم:
برخی روانشناسان سازمانی این دو اصطلاح را مترادف میدانند، در حالی که دیگران آنها را از اساس متفاوت میدانند، بطوری که معتقدند گروه ها زمانی به تیم تبدیل میشوند که اعضای آنها یک احساس تعهد مشترک و اشتیاق به همکاری و همیاری را در میان خود توسعه دهند. به طور کلی، گروه و تیم از نظر ساختار شبیه هم هستند، زیرا در هر دو، تعامل اجتماعی، تأثیر افراد بر یکدیگر و اشتراک در اهداف وجود دارد. برخلاف گروه ها که در آن عملکرد براساس کار انفرادی است، ولی در تیمها عملکرد، محصول همکاری فردی و همکاری اجتماعی است. نتیجه در تیم، محصول مشترک اعضای آن تیم است و همچنین، ممکن است اعضای یک تیم یا یک گروه در یک هدف عمومی با هم مشترک باشند، ولی اعضای یک تیم دارای تعهد مشترک به یک هدف نیزهستند. ( مارتنز، رینر، ۱۳۸۸)
۲٫۹٫۲٫تعریف انسجام گروهی
از دیدگاه شهودی، چنین به نظر میرسد که اثربخشی گروهی که در آن اتفاق نظر و روحیه همکاری وجود نداشته باشد، از گروهی که در آن افراد تشریک مساعی می کنند و عموماً اتفاق نظر دارند، به مراتب کمتر است. در تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته، روی مسأله انسجام گروه تأکید زیادی شده است و انسجام را به این صورت تعریف کرده اند. درجه یا میزانی که افراد جذب یکدیگر شده و در هدفهای گروه سهیم میشوند. یعنی، هر قدر اعضای گروه بیشتر به یکدیگر جذب شوند و هر قدر هدفهای گروه، با هدفهای فردی اعضای گروه هماهنگتر باشد، انسجام گروه بیشتر خواهد بود (رابینز، استیفن پی، ۱۳۸۶) در محیط ورزشی، انسجام تیمی یا گروهی به و سیله کارون[۱۰۶]، برادلی[۱۰۷] و ویدمایر[۱۰۸] (۱۹۹۸ ) به عنوان فرآیندهای پویایی تعریف شده است که تمایل یک گروه برای پیوستن به همدیگر و باقی ماندن به صورت یک تیم را برای رسیدن به اهداف نشان میدهد. (کارون، آی. وی. براولی، ال. ویدمایر، ۱۹۸۸)
انسجام گروهی مجموعه شبکه نیروهایی است که هدف آن نیروها حفظ روابط اعضای گروه در جهت مقابله با نیروهای تجزیه کننده است، تحت تأثیر عوامل فرهنگی، اقتصادی و ابعاد تجانس گروه قرار دارد (کاظم،۱۳۸۱).
پژوهشگران دو گونه متفاوت از انسجام را مشخص کرده اند:
الف) انسجام اجتماعی:
عبارت است از میزان علاقه مندی اعضای گروه به یکدیگر، تفاهم و اعتماد بین آنها و حمایت آنها از یکدیگر. (مورهه، گریفین، ۱۳۷۷)
ب) انسجام تکلیف
عبارت است از میزان همکاری میان اعضاء و تعهد آنها برای دستیابی به هدفهای مشترک مانند پیروزی در یک مسابقه. (وودز، باربارا، ۱۳۸۵)
از دیدگاه کارون و هاسنبلاس[۱۰۹] (۱۹۹۸) انسجام چهار ویژگی عمده دارد، اول اینکه انسجام چند بعدی است، چون چند فاکتور وجود دارد که یک تیم را کنار هم نگه میدارد. این تعریف نشان میدهد که عوامل زیادی باعث میشوند تا اعضای تیم یک دست شوند و با هم کار کنند. البته این عوامل در یک گروه با گروه دیگر متفاوت است. دوم، انسجام تیمی به طور طبیعی پویا[۱۱۰] میباشد، چون میزان انسجام تیمی ممکن است در طول یک فصل یا از یک فصل به فصل دیگر بطور قابل ملاحظهای تغییر کند. اقدامات لازم برای داشتن یک تیم منسجم در شروع و پایان فصل متفاوت میباشند. سوم اینکه انسجام ابزای است، چون یک گروه برای رسیدن به اهداف و آمال از پیش تعیین شده به انسجام بیشتر نیازدارد. سرانجام، انسجام یک واکنش عاطفی[۱۱۱] است و به واسطه روابط اجتماعی و تعامل عاطفی در بین اعضای گروه بوجود می آید. (مونت، جوی، تی. ۱۹۸۱)
از دیدگاه مارک اچ انشل[۱۱۲] چند عامل در انسجام اجتماعی و انسجام تکلیف اثر میگذارند این عوامل عبارتند از:
ویژگیهای اعضای تیم، ویژگیهای گروه و موقعیت هایی که گروه تجربه می کند (انشل ، ۱۳۸۵). این عوامل در جدول(۴٫۲) نشان داده شده است.
جدول ۴٫۲: عواملی که در انسجام تیم های ورزشی اثر دارند
کارون و هاسنبلاس درسال ۱۹۹۸ مدلتکامل یافته انسجام گروهی را برای تیمهای ورزشی ارائه نمودند. براساس این مدل عوامل زیاد(عوامل محیطی، شخصی، رهبری و تیمی) وجود دارد که میزان انسجام گروهی در تیمهای ورزشی را پیش بینی می کند (باقری، همکاران).
در تحقیقی که دریکی از دانشگاههای اسپانیا توسط ویکتور گارسیا مورالس با عنوان تاثیر رهبری حمایتی و انسجام کار گروهی بر روی یادگیری سازمانی نوآوری و عملکرد انجام شد نشان داد که این پژوهش، تأثیرات یادگیری سازمانی و انسجام تیمی را بر ظرفیت سازمان جهت بهکارگیری نوآوری (تکنیکی و مدیریتی) به منظور برآورده ساختن نیازهای در حال تغییرِ محیط پیرامونیاش، مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. تحقیق حاضر این موضوع را مورد ارزیابی قرار میدهد که چگونه ویژگیهای مشخصی از سازمان (رهبری حمایتی و انسجام کار تیمی) بهطور معناداری هم بر یادگیری و هم بر نوآوری تأثیرگذار است و همچنین، الزامات این ویژگیها بر عملکرد سازمانی را بررسی میکند. با بررسی دادههای تجربی بهدستآمده از ۲۰۲ مدیر ارشد اجراییِ شرکتهای اسپانیایی، این یافتهها به دست آمدند:
-
- رهبری حمایتی باعث تقویت انسجام تیمی، یادگیری سازمانی، و نوآوری تکنیکی و مدیریتی میشود؛
-
- انسجام تیمی، یادگیری سازمانی را ارتقا بخشیده که این خود، سبب تقویت نوآوری تکنیکی و مدیریتی میشود؛
-
- انسجام تیمی، یادگیری سازمانی و نوآوری تکنیکی و مدیریتی باعث بهبود عملکرد سازمانی میشوند.
۳٫۹٫۲٫ عواملی موثر بر انسجام گروهی
الف) مدت زمانی که اعضای گروه با هم میگذرانند: هرگاه افراد مدت زمان بیشتری را با هم بگذرانند، رشته دوستی آنها محکمتر خواهد شد. آنها به ناچار شروع به صحبت می کنند و از خود واکنش نشان می دهند، و رابطه متقابل بین خود برقرار میسازند. این روابط متقابل(تعامل) عموماً به نوعی علاقه و رغبت مشترک تبدیل می شود و آنان جذب یکدیگر میشوند. (رابینز، استیفن پی، ۱۳۸۶)
ب) سختی پذیرش در گروه: هر قدر و رود به گروه سختتر باشد، انسجام آن گروه بیشتر خواهد بود. (رابینز، استیفن پی، ۱۳۸۶)
ج) جنس عضو گروه: مدارک موجود نشان میدهد که انسجام زنان به مراتب از مردان بیشتر است. (رابینز، استیفن پی، ۱۳۸۶)
د) تهدیدهای خارجی: این تهدیدها باعث میشوند که اعضاء اختلافات داخلی را از یاد ببرند و بدین ترتیب انسجام گروه افزایش مییابد. (وودز، باربارا، ۱۳۸۵)
هـ )موفقیتهای گذشته گروه: اگر یک گروه یک تاریخچه موفق داشته باشد، در آن یک روح صمیمیت و یگانگی به وجود می آید که اعضا را جذب و آنها را متحد میسازد (رابینز، استیفن پی، ۱۳۸۶) ویدمایر و دیگران در تهیه پرسشنامه جو گروهی خود، ادبیات مربوط به موضوعاتی را بررسی کردند که بیشترین تأثیر را بر انسجام گروهی دارند. این موضوعات از این قرارند:
اندازه گروه: هرچه گروه بزرگتر باشد شانس انسجام گروهی کمتر می شود. تحقیقات کارون (۱۹۸۰) نشان داد که احتمال تطابق تعداد اعضای گروه با انتظارها، قوانین، هنجارهای رفتار گروهی، در صورت وجود بیش از سه عضو در گروه، شروع به کاهش می کند. وید مایر و دیگران (۱۹۸۳) در مطالعه ای که اندازه گروه و انسجام در بسکتبال را بررسی کرد، پی بردند که با افزوده شدن به اندازه گروه رضایت و انسجام گروه کاهش پیدا کرد. به ویژه واحدهای سه و شش نفره ایده آل بودند، در حالی که واحدهای دوازده نفره با شادمانی و انسجام کمتر مواجه شدند (رمضانی نژاد، حکیمی، ۱۳۹۰).
کنش متقابل بین اعضای گروه: برخی ورزشها، کنش متقابل بیشتری را در بین اعضای گروه ایجاب می کنند. در ورزشهای تیمی مانند فوتبال و بسکتبال رسیدن به موفقیت به گونه ای مستقیم با توانایی هماهنگ کردن وظایف و نقشهای گوناگون و کنش متقابل اعضا را با یکدیگر، مرتبط است (رضائیان، ۱۳۸۱).
در ورزشهای تیمی دیگر مانند پاروزنی، کریکت و بیسبال که در آن بازیکنان به جای کنش متقابل، همکاری متقابل دارند، برای موفقیت، نیازی به انسجام گروهی بالا نیست.
شفافیت هدفهای تیم: تیم هایی که بر رسیدن به هدفهای تیمی و فردی تأکید زیادی میکنند، جهت گیری تکلیفی بیشتری را درک می کنند، تا تیم هایی که هد فهای شان بیان نشده یا روشن نیست. اصطلاح شفافیت در اینجا دارای اهمیت است زیرا دو عامل را بیان می کند:
۱ ) تعیین هدف هایی که مورد موافقت اعضای تیم هستند.
۲) توانایی اندازه گیری و مشاهده میزان برآورده شدن آن ها. در این شرایط، جهت گروه و تمرکز برای مؤثر بودن عملکرد، انسجام را تقویت می کند (صادق، ۱۳۸۷).
پذیرش گروهی: هدفها فقط تا آن اندازه مؤثر هستند که گروه بر سر آنها به توافق رسیده است. احتمال انسجام تیمی نزدیکتر زمانی بیشتر است که همه یا دست کم بیشتر اعضای گروه هدفهای شان را پذیرفته باشند (رمضانی نژاد، حکیمی ، ۱۳۹۰).
جو گروهی گرم: کمتر احتمال میرود که سبک مربیگری خصمانه و مستبدانه انسجام گروهی را تقویت کند تا سبکی که به نیازهای بازیکنان توجه دارد و دارای رویکردی احترام آمیز و انسانی است. مطالعه فیشر[۱۱۳] و دیگران نشان داد که یک انسجام تیمی بالا، نه فقط رضایت اعضای گروه را بالا میبرد، بلکه انگیزش بازیکن برای بهبود عملکرد را افزایش میدهد. (اصلانخانی، محمدعلی، ۱۳۷۵)
شفافیت نقش اعضا: پژوهشگران پی برده اند که اعضای گروهی که نقش و مقام خود را در گروه میشناسند به احتمال بیشتری از هدفهای آن پشتیبانی می کنند. طبقه بندی نقشهای درون گروه بر افزودن هویت گروهی، تمرکز بر تکالیف ضروری، و لذت بردن دو سویه از مزایای موفقیت گروه، انسجام را تقویت می کند (اصلانخانی، ۱۳۷۵).
قدردانی رهبر از عملکرد اعضاء: تأیید شدن یک نیاز اجتماعی است. رهبران گروه در حد کمتری، دیگر اعضای گروه، با ارائه بازخورد مثبت و در صورت نیاز اطلاعات آموزشی درباره برخی جنبه های عملکرد تیم (مثل نگرش مثبت، تلاشی خوب، عملکردی ماهرانه(، انسجام گروهی را به گونه ای اندازه پذیر بهینه می کند(الوانی، ۱۳۸۵).
۴٫۹٫۲٫ اثرات انسجام بر عملکرد گروه
نتیجه تحقیقات نشان میدهد که گروه های بسیار منسجم، از گروه هایی که انسجام کمتری دارند، اثر بخشترند ولی این رابطه به آن اندازه روشن و مشخص نیست که بتوان مدعی شد انسجام زیاد چیز بسیار خوبی است. (جسکون، راجر، پالمر، ریچارد، ۱۳۸۲)
میتوان چنین فرض کرد که تیمهای منسجم بازیهای بیشتری را برنده شوند و یا برعکس، تیم هایی که انسجام ندارند) با وجود اختلاف و تعارض بیشتر) نمی توانند در حد توان خود ظاهر شوند. یافتههای پژوهشی در این موضوع دو پهلو هستند. برخی پژوهشگران پی برده اند که انسجام با موفقیت تیم ارتباط دارد. به این معنی که بین انسجام تیم و برنده شدن ارتباط بالایی وجود دارد. ولی این امر لزوماً موجب موفقیت نمی شود. پژوهشگران دیگر پی برد ه اند که موفقیت، به جو دوستانه و همدلی بازیکنان تیم ارتباطی ندارد، بلکه به میزان کنش متقابل سازنده آنها در طول مسابقه و استفاده از رهیافتها و مهارت های مناسب وابسته است. نتیجه گیری درباره انسجام و عملکرد مشکل است(کاظمی، آرزو).
حال این مسئله هنگامی حاصل شد که لندز و لوشن[۱۱۴] (۱۹۸) این موضوع را مطرح ساختند که ساختار گروه هنگام بررسی مسئله انسجام باید مورد مطالعه قرار گیرد. آنها تحلیل خود را به یک طبقه بندی ساده و دو گانه از تیمهای ورزشی محدود نمودند. تیمهای کنش متقابل طوری سازماندهی میشوند که موفقیت صرفاً هنگامی حاصل می شود که اعضای تیم به شیوه ای مؤثر و هماهنگ با هم کار کنند. ورزشکاران در چنین تیم هایی، وابسته متقابل و یا زنجیره وابسته میباشند، به این صورت که وقتی فردی به سوی هدفی حرکت می کند، همه اعضای تیم از آن سود میبرند. نمونه تیمهای کنش متقابل بسکتبال، فوتبال، والیبال میباشند. از سوی دیگر تیمهای همکاری کننده، از ساختاری برخور دارند که در آن اعضای تیم در حین تعقیب یک هدف کلی، مستقل از هم عمل مینمایند. گروه های ورزشی همکاری کننده، معمولا نیاز به آن دارند که همه اعضای تیم مهارت های یکسانی اجرا کنند و فعالیت نهایی تیم از مجموع یا میانگین فعالیت مرزی ورزشکار تعیین میگردد. تیم هایی چون تیراندازی، بولینگ و قایقرانی تیمی را میتوان به عنوان گروه های همکاری کننده طبقه بندی نمود. لندرز و لوشن بعد از طبقه بندی تیمها از لحاظ ساختار به عنوان تیمهای کنش متقابل یا همکاری کننده، قادر به نشان دادن این مطلب شدند که گروه های ورزشی همکاری کننده موفق، از انسجام پایین تری برخوردار هستند برعکس تیمهای کنش متقابل موفق، عموماً سطح بالاتری از انسجام را نسبت به رقبای کمتر موفق شان به نمایش در میآورند. بر این مبنا است که تحقیق و نظریه های معاصر مربوط به رابطه انسجام ـ عملکرد خود را به تیمهای ورزشی محدود می کند که در چارچوب طبقه بندی تیمهای کنش متقابل قرار دارد. (برد، آن ماری، ۱۳۷۰)
همچنین طبق تحقیقات نیکلاس پی مورای[۱۱۵] (۲۰۰۷) در زمینه انسجام تیمی، ورزش هایی که فعل و انفعالات کمتری در بین بازیکن شان وجود دارد، برای رسیدن به موفقیت و عملکرد مطلوب، همبستگی و اتکای متقابل بازیکنان، انسجام چندان مهم نیست. ولی در ورزش هایی مانند فوتبال که فعل و انفعالات قابل ملاحظه، همکاری و هماهنگی زیادی در بین بازیکنان شان وجود دارد، برای موفقیت تیمی سطح انسجام وظیفه قابل قبولی مورد نیاز است. همان طور که نشان داده شده انسجام برای ورزشهای گروهی مفید و لازم است ولی مقدار آن به میزان فعل و انفعالات و وابستگی متقابل بازیکنان در آن ورزش بستگی دارد. (گریو، فردویک، جی. ۲۰۰۰)
بطور خلاصه به نظر میرسد که انسجام به گونه شایان توجهی عملکرد ورزشی را بهینه می کند، اما این در حالی است که میتوان گفت موفقیت تیمی، انسجام را بالا میبرد. با این حال مربیان باید بدانند که عضویت در تیمهای منسجم، ارضا کنندهتر از عضویت در تیمهای کمتر منسجم است. بنابراین، شاید بهتر باشد مربیان ایجاد ارتباطهای لذت بخش در بین اعضای تیم انسجام اجتماعی را مدنظر قرار دهند و همچنین، همه اعضای تیم را به گونه ای هماهنگ در جهت رسیدن به هدفهای شخصی و تیمی مطلوب (انسجام تکلیف) کمک کنند (رمضانی نژاد، حکیمی، ۱۳۹۰).
۱۰٫۲٫ پیشینه تحقیق
جباری (۱۳۷۹) در تحقیقی با عنوان سبک رهبری، تواناییها و نحوه عملکرد مربیان تیمهای فوتبال باشگاههای کشور به این نتیجه رسید که بین سبک رهبری انسان گرایی و وظیفه گرایی با برخی ویژگیهای فردی مربیان نظیر سن، مدرک تحصیلی، سابقه مربیگری و درجه مربیگری ارتباط معناداری وجود ندارد. همچنین وی نشان داد بین سبکهای رهبری مربیان دسته یک و دسته دو اختلاف معناداری وجود ندارد (جباری، ۱۳۷۵).
مرادی (۱۳۸۳) نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه بازیکنان، مربیان بیشتر از سبک رفتار آموزش و تمرین و کمتر از سبک آمرانه استفاده کرده اند. از طرف دیگر، وی ارتباط معنیداری بین انسجام گروهی و درصد پیروزی یک تیم در طول فصل مسابقات گزارش کرد. (مرادی، محمدرضا، ۱۳۸۳)
فتحی و همکاران (۱۳۸۴) به بررسی ارتباط بین سبکهای رهبری مربیان کشتی جهان با میزان موفقیت آنان در کسب عناوین قهرمانی پرداخت. نتایج تحقیق نشان داد که بین سبک رهبری مربیان کشتی جهان تفاوت معنیداری وجود نداشت. همچنین بین نگرش به موفقیت با سبک رهبری رابطه مدار ارتباط مثبت و معنی دار وجود داشت. یعنی با بالا رفتن میزان سبک رهبری رابطه مدار به میزان موفقیت افزوده می شود (فتحی و همکاران، ۱۳۸۴).
- چارچوب معماری متناسب
- اصول فناوری
- بیانیهی کار معماری
- چشمانداز معماری
- مخزن معماری
پیش نویس سند تعریف معماری، شامل:
-
- معماری کسبوکار مبدأ (جزئیات)
-
- معماری کسبوکار مقصد (جزئیات)
-
- معماری داده مبدأ (جزئیات)
-
- معماری داده مقصد (جزئیات)
-
- معماری برنامهکاربردی مبدأ (جزئیات)
-
- معماری برنامهکاربردی مقصد (جزئیات)
-
- معماری فناوری مبدأ (چشمانداز)
-
- معماری فناوری مقصد(چشمانداز)
-
پیش نویس توصیف نیازمندیهای معماری، شامل:
-
- نتایج تجزیه و تحلیل شکاف
-
- نیازمندیهای فنی مرتبط
-
- اجزای معماری کسبوکار، داده و برنامهکاربردی از یک نقشهی راه معماری
خروجیها:
- بیانیه کار معماری؛ به روز شده در صورت لزوم
- اصول فناوری معتبر و یا اصول فناوری جدید (اگر اینجا تولید شده)
- پیش نویس سند تعریف معماری، شامل : محتوایی که به روز رسانی میکند:
- معماری فناوری مبدأ
- معماری فناوری مقصد
- نماهایی از معماری فناوری مربوط به نقطه نظرات انتخاب شده که به نگرانیهای ذینفعان کلیدی میپردازد.
- پیش نویس خصوصیات نیازمندیهای معماری، شامل محتوایی که به روز رسانی میکند:
- گزارش تجزیه و تحلیل شکاف
- نیازمندیهای خروجی از فازهایB و C
- نیازمندیهای به روز شدهی فناوری
- اجزای معماری فناوری از یک نقشهی راه معماری
۳-۵-۶- مرحلهی E : فرصتها و راه حل ها
مرحلهی E اولین مرحلهای است که به طور مستقیم با پیادهسازی معماری سر و کار دارد. این مرحله، فرایند شناسایی ابزارهای تحویل (پروژهها، برنامهها یا پرتفولیوها[۳۸]) را توصیف میکند که این ابزارها، معماری وضع مطلوبی را که در مراحل گذشته شناسایی شده، تحویل میدهند[۳۳]. فعالیتهای کلیدی این مرحله به شرح زیر میباشند[۶۲]:
- انجام برنامهریزی جهت پیادهسازیهای اولیه
- شناسایی پروژههای اصلی جهت پیادهسازی
- گروهبندی پروژهها در معماری گذار
- تصمیم گیری در مورد رویکردهای:
آخرین نظرات