اهمیت و ضرورت ارزشیابی را در فرایند فعالیتهای آموزشی از دو دیدگاه میتواند موردتوجه قرارداد:
۱٫ ازنظر معلم. معلم در برنامهریزی تدریس و تصمیمگیری در جریان فعالیتهای آموزشی به داشتن اطلاعات زیاد و معتبر در زمینه آمادگی و پیشرفت تحصیلی شاگردان و بازده فعالیتهای کلاسی نیازمند است. اندازهگیری و ارزشیابی میتواند چنین اطلاعاتی را در اختیار او قرار دهد. این اطلاعات را میتوان در سه مقوله زیر تقسیمبندی کرد:
الف) اشکالات و نواقص موجود در طرح آموزشی را از دیدگاه هدفها، محتوا، روشها، مواد و وسایل آموزشی و عناصر دیگر در اختیار معلم قرار میدهد؛
ب) میزان پیشرفت تحصیلی شاگردان و آمادگی آنان را برای آموزشهای بعدی مشخص میکند؛
ج) کارایی تدریس و کفایت ابزارهایی را که در اندازهگیری پیشرفت تحصیلی شاگردان بهکاررفته است، نشان میدهد.
۲٫ ازنظر شاگردان. چنانچه ارزشیابی به نحو مطلوب انجام گیرد، مستقیماً در بهبود چگونگی یادگیری شاگردان تأثیر میگذارد؛ زیرا:
الف) ارزشیابی برای جلب دقت و تلاش شاگردان برای یادگیری و همچنین آگاهی از پیشرفت تحصیلی آنان انگیزه بسیار مؤثری است؛
ب) شاگردان به وسیله ارزشیابی، به جنبههای مثبت و منفی خود در یادگیری پی خواهند برد و باراهنمایی معلم برای توسعه جنبههای مثبت و رفع نارساییهای آموزشی خود کوشش خواهند کرد؛
ج) ارزشیابی مستمر سبب خواهد شد که مطالب آموزشی دائماً مرور شود و از یاد نرود؛
د) نتایج ارزشیابی، شاگردان را به خودشناسی که یکی از هدفهای مهم تعلیم و تربیت و عامل مهمی برای تصمیمگیریهای آگاهانه است، رهنمون میشود (شعبانی،۱۳۸۷: ۳۳۹-۳۳۸).
۵-۲ هدف ارزشیابی
هدف ارزشیابی در تعریف آن نهفته است؛ بنابرین بهسادگی میتوان دریافت که هدف اصلی ارزشیابی، قضاوت و داوری است. در ارزشیابی یک هدف این است که مشخص شود آیا اهداف موردنظر که از قبل تعیینشده است، تحققیافتهاند؟ و آیا عملکرد رضایتبخش بوده است یا نه؟ بنابرین نیاز به قضاوت و داوری هست. این داوریها ممکن است محصول گرا یا فرایند گرا باشد. لازم است داوریها هم در رابطه با فرایند و هم محصول به منظور به دست آوردن درکی روشن از ارزش کلی هر برنامه باشد. هدف دیگر ارزشیابی فراهم نمودن اطلاعات برای تصمیمگیری است. نتایج حاصل از ارزشیابی یکپایه اطلاعاتی برای تصمیمگیری در مورد ادامه، تغییر و یا قطع برنامه فراهم میآورد. برای مثال گاهی اوقات ممکن است که پس از مدتی روشن شود که دستیابی به هدف با منابعی که در نظر گرفتهشده است، غیرممکن به نظر میرسد. در این صورت تصمیمات لازم در مورد تجدیدنظر یا قطع برنامه اتخاذ خواهد گردید. نقش ارزشیابی در واحد آموزشی بدینصورت است که پس از تعیین اهداف کلی ویژه، برنامه پیاده و اجرا میشود. آنگاه فرایند برنامه و نتایج آن ارزشیابی میگردند. در نتیجه ارزشیابی، در برنامه تغییر و تبدیل و اصلاح به عمل میآید و ممکن است در اهداف نیز تغییراتی به وجود آید و دوباره تجدیدنظرهای دائمی و درازمدت شروعشده و فرایند آموزشی تجدیدنظر گردد (عباس خورشیدی و همکاران،۱۳۸۵: ۵۲-۵۱).
بسیاری از معلمان تصور میکنند که ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی تنها به منظور ارتقای شاگردان صورت میگیرد، در حالی که هدف ارزشیابی بهمراتب گستردهتر و مهمتر از چنین مفهومی است. ارزشیابی از یکسو باید وسیله تشخیص باشد، یعنی از جهاتی قادر باشد از میزان فعالیتهای شاگردان در طول یادگیری و از میزان آموختهها، پیشرفت و عقبماندگی آنان اطلاعاتی معتبر به دست دهد و از سوی دیگر ارزشیابی باید وسیله پیشبینی باشد (شعبانی،۱۳۸۷: ۳۳۶-۳۳۵). بهطورکلی، هدفهای ارزشیابی را میتوان در مقولههای زیر موردبررسی و تحلیل قرارداد:
الف) ارزشیابی به عنوان وسیلهای برای شناخت توانایی و زمینههای علمی شاگردان و تصمیمگیری برای انجام دادن فعالیتهای بعدی آموزشی؛
ب) ارزشیابی به عنوان وسیلهای برای شناساندن هدفهای آموزشی در فرایند تدریس؛
ج) ارزشیابی به عنوان وسیلهای برای بهبود و اصلاح فعالیتهای آموزشی؛
د) ارزشیابی به عنوان وسیلهای برای شناخت نارساییهای آموزشی شاگردان و ترمیم آن ها؛
ه) ارزشیابی به عنوان وسیلهای برای ایجاد رغبت و کسب عادات صحیح آموزشی در شاگردان؛
و) ارزشیابی به عنوان عاملی برای ارتقای شاگردان (شعبانی،۱۳۸۷: ۳۳۷-۳۳۶).
هدفهای ارزشیابی آموزشی معمولاً در پنج سطح بیان میشوند:
الف) اهداف ذهنی: اهدافی که قابللمس نبوده و هنوز مکتوب نشدهاند.
ب) اهداف عینی: اهدافی که قابللمس بوده و در قالب رفتار دانشآموزان باشد.
ج) اهداف ظهور کننده: اهدافی که در حین تدریس به وجود میآید.
د) اهداف مستمر: اهدافی که به صورت غیرمستقیم طراحی میشوند.
ه) اهداف عقیم: هرگاه هدفی طراحی شود و نتوانیم آن را حصول کنیم آن را هدف عقیم گویند (خورشیدی و همکاران،۱۳۸۵: ۵۹).
مرنس[۲۳] و لمانس[۲۴] به شناسایی برخی از اهداف ارزشیابی میپردازند که ممکن است به صورت زیر تفسیر گردند: قضاوت درباره نحوه تسلط بر مهارتها و دانشهای لازم؛ سنجش پیشرفت تحصیلی در طول زمان؛ تشخیص مشکلات دانشجویان؛ ارزیابی روشهای تدریس؛ ارزیابی تأثیرگذاری درس؛ ایجاد انگیزه در دانشجویان به مطالعه (کانون و نیوبل،۱۳۸۴: ۱۹۵).
۶-۲ نقش ارزشیابی در آموزش و یادگیری
بر اساس برداشتهایی که روان شناسان از ماهیت یادگیری و اصول قوانین حاکم بر آن دارند، دیدگاههای متفاوتی نسبت به فرایند آموزش و یادگیری و بهتبع آن چگونگی روشهای ارزشیابی پیشرفت یادگیری پدید آمده است. میتوان آن دیدگاهها را به دو رویکرد عمده نتیجه مدار[۲۵] و فرایند مدار[۲۶] تقسیم کرد (احمدی،۱۳۸۳: ۳۴).
مفهوم ارزشیابی به عنوان امتحان و آزمون کردن همواره در طول تاریخ آموزشوپرورش با فرایند آموزش و یادگیری همراه بوده است و از آن به عنوان ابزاری برای تشخیص میزان پیشرفت یادگیری فراگیران و میزان دستیابی به هدفهای آموزشی و تربیتی استفاده شده است. واژه ارزشیابی در کل به معنای تعیین ارزش و بهای یک شی، یک فرایند، یک محصول یا یک عمل و رفتار در نظر گرفته میشود. در مورد تعریف و کاربرد ارزشیابی اتفاقنظر کمتری وجود دارد. برخی مانند تایلر[۲۷] (۱۹۹۴) معتقدند: ارزشیابی ابزاری برای جمع آوری اطلاعات است تا از این طریق تعیین کنیم که در یک برنامه تا چه اندازه هدفهای آموزشی موردنظر تحققیافته است (احمدی،۱۳۸۳: ۴۵).
برخلاف دیدگاه سنتی نظام آموزشی که سنجش و ارزشیابی آخرین حلقه فرایند یاددهی-یادگیری به شمار میرفت. در دیدگاه کنونی، سنجش و ارزشیابی بخش جداییناپذیر و مهمترین عنصر این فرایند است. بر این اساس نقش و مسئولیت معلم در فرایند یاددهی-یادگیری را با تأکید بر اهمیت سنجش در این فرایند میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
۱٫ فعالیتهای پیش از تدریس:
-
- شناخت سوابق علمی، علایق و مهارتها و تواناییهای دانشجویان در ارتباط با ابعاد مختلف برنامه های درسی؛
آخرین نظرات