بررسی دیدگاه های محافظه کاری بیانگر این است که محافظه کاری مزایای متفاوتی دارد. از مهمترین آن ها، انعقاد قراردادهای کارا، کاهش دعاوی حقوقی، کاهش یا به تعویق انداختن مالیات، خنثی کردن تمایل جانبداری مدیران، کاهش هزینهای سیاسی، کاهش کشمکش بین بستانکارن و سهامداران، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای کوچک، کاهش فشارها و تهدیدات رقابتی و افزایش کیفیت اطلاعات مالی را می توان نام برد. در مقابل همه این منافع اتخاذ رویکرد محافظهکارنه هزینه های نیز دارد که مهمترین آن کاهش انتظارات از عملکرد آتی واحد تجاری خواهد بود محافظه کاری مشروط منجر به کاهش انتظارات از عملکرد آتی می شود. زیرا محافظه کاری مشروط با زودتر شناسایی کردن اخبار بد و نامساعد نسبت به اخبار خوب و مساعد، تصویری نامناسب از وضعیت واحد تجاری ارائه می کند. پایین بودن انتظارات از عملکرد آتی، ارزش کمتر اوراق بهادار شرکت را به دنبال خواهد داشت. زیرا تحلیلگران و سرمایه گذاران بازار، تا حدودی اعمال محافظه کاری در گزارشگری مالی را در نظر می گیرند ولی قادر به انعکاس کامل آن نیستند.
با توجه به رابطه منفی که بین اعمال محافظه کاری و تامین مالی از طریق اوراق قرضه و سهام وجود دارد بنابرین شرکت های رو به افول تمایل دارند که کمتر گزارش اخبار خوب خود را به عویق بیندازند و در نتیجه کمتر از محافظه کاری در گزارشگری مالی استفاده میکنند.
۲-۱۵ پیشینه تحقیق
در ادامه ما به بیان پاره ای از پژوهش ها که در زمینه محافظه کاری و یا چرخه عمر شرکت ها انجام شده است می پردازیم.
۲-۱۵-۱ تحقیقات خارجی
اسنا عبداله و نورمان صالح ۲۰۱۴
عبد اله و صالح به بررسی تاثیر ویژگی های چرخه زندگی شرکت بر محافظه کاری پرداختند. به لحاظ نظری و تجربی ثابت شده است که شناسایی دیر هنگام در آمد ،با توجه به خطرات اخلاقی در اقتصاد و رفتار فرصت طلبانه مدیریت ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی به نفع استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری میباشد.آن ها با بهره گرفتن از داده ۱۹۹۵-۲۰۱۰ شرکت های پذیرفته شده در بورس مالزی، پی بردند که سطح محافظه کاری که با بهره گرفتن از مدل خان و واتس(۲۰۰۹) اندازه گیری شده است در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت ها متفاوت است. و پی بردند که شرکت های رو به رشد و رو به افول محافظه کاری کمتری نسبت به شرکت های بالغ دارند.
چریتو و همکاران(۲۰۱۱)
آن ها تحقیقاتی را در زمینه محافظه کاری در سال ۲۰۱۱ انجام دادند.آن ها به این نتیجه رسیدند که شرکت های رو به رشد در گزارش اخبار خوب بسیار محافظه کار میباشند آن ها سعی میکنند تا حد امکان زمان شناسایی در آمد را به تأخیر انداخته تا توقعات از شرکت و عملکرد آن بالا نرود تا از این طریق حسن شهرت خود را به خطر نیندازند.
فلسام(۲۰۰۹)
فلسام (۲۰۰۹) در تحقیقی که انجام داد رابطه بین ساختار رقابتی و محافظهکارای مشروط حسابداری را مورد بررسی قرار داد. او نتیجه گرفت که میزان و شدت رقابت در بازارهای عاملی برای به کارگیری رویه های حسابداری محافظه کارانه است. نتایج تحقیق او نشان داد که شرکتها، محافظه کاری را در پاسخ به رقابت بیشتر به کار میبرند. همچنین مؤسسات قبل از صدور سهام و اوراق بدهی، کمتر از حسابداری محافظه کارانه استفاده میکنند.
کالن، سگال ، هوپ(۲۰۰۹)
کالن سگال و هوپ (۲۰۰۹) ارزش حقوق صاحبان سهام و محافظه کاری حسابداری به این نتیجه رسیدند که بین بازدههای غیر عادی و سود حسابداری ارتباط ارتباط غیر خطی همراه با تأخیر زمانی وجود دارد واین بدین معنی است که بازدههای مثبت دیرتر در سود شناسایی میشوند و بازدههای منفی به موقعتر. همچنین آن ها شرکتها را از نظر شدت محافظه کاری رتبه بندی کردند و به صورت تجربی اثبات کردند که شرکتهای با سطح محافظه کاری بالا دارای خصوصیات مشخصی از قبیل: اهرم بالا، فراریت بیشتر بازدهی ، تعداد دوره های زیانده بیشتر ، اقلام تعهدی منفی بالا و نهایا فراریت بیشتر اقلام تعهدی هستند.
تحقیق بال و کوتاری(۲۰۰۷)
بال و کوتاری (۲۰۰۷) با به کارگیری یک مدل اقتصاد سنجی به بررسی اعتبار مدل باسو در اندازه گیری محافظه کاری پرداختند. آن ها نشان دادند که با فرض نبود عدمتقارن زمانی سود، معیار باسو فاقد سوگیری است. همچنین آن ها به روش اقتصاد سنجی به تشریح تحلیلهای رویچودهاری و واتس(۲۰۰۷) پرداخته و بیان نمودند که انتظار می رود رابطه منفی بین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام(MTB) و عدم تقارن زمانی در اتدازهگیری محافظه کاری، ناشی از چگونگی انعکاس تغییر انتظارات بازار در رابطه با فرصتهای رشد شناسایی نشده در سود حسابداری باشد. تحلیل آن ها از نظر اقتصاد سنجی، معیار عدمتقارن زمانی سود را به خوبی اثبات و توجیه نمود.
قوآنگ ( ۲۰۰۷ )
نتایج پژوهش قوآنگ ( ۲۰۰۷ ) نشان داد که محافظه کاری شرطی و غیر شرطی نقشهای متفاوتی در هر یک از تفاسیر محافظه کاری بازی میکنند . تفسیر قرار دادی منجر به محافظه کاری شرطی و تفسیر دعاوی حقوقی منجر به هر دو شکل محافظه کاری شرطی و غیر شرطی می شود. سایر تفاسیر نیز منجر به محافظه کاری غیر شرطی میگردند. او همچنین دریافت که با افزایش محافظه کاری غیر شرطی، محافظه کاری شرطی کاهش مییابد بنابرین لازم است تا نوعی تعادل میان آن ها ایجاد گردد.
گیولی و همکاران ( ۲۰۰۷ )
آن ها اشاره دارند که برای محاسبه شاخص محافظه کاری، همزمان باید از مدلهای مختلف استفاده نمود . آن ها در پژوهش خود نشان دادند که نتایج مدل باسو با سایر مدلها متفاوت است و با تو جه به اینکه محیط گزارشگری از نظر نوع صنعت، کشور و دوره زمانی متفاوت است باید همزمان از مدلهای متفاوت استفاده نمود.
گارسیا و همکاران(۲۰۰۶)
آن ها به رابطه ای معکوس بین محافظه کاری و هزینه سرمایه دستیافتند. آن ها دریافتند که محافظه کاری، ریسک شرکت و در نتیجه هزینه سرمایه را کاهش میدهد . نتایج پژوهش آن ها نشان داد که مدلهای قبلی اندازه گیری محافظه کاری حسابداری، که رابطه میان محافظه کاری و هزینه سرمایه را بررسی مینمودند، هر چند از نظر تئوری صحیح هستند، اما خطاهایی نیز دارند.
کلین و مارکوآرت( ۲۰۰۶ )
آن ها نشان دادند که رابطه ای مستقیم میان افزایش محافظه کاری غیرشرطی و افزایش زیان دهی شرکتها وجود دارد . آن ها طی یک دوره ۵۰ ساله(نیمه دوم قرن بیستم(از شرکتهای آمریکایی به رابطه مستقیمی میان محافظه کاری و زیان دهی شرکتها دست یافتند و نتایج پژوهش گیولی و هین را تأیید نمودند.
واتز ( ۲۰۰۳ )
آخرین نظرات