۲- تکامل تدریجی چهار مرحله ای مدیریت کیفیت جامع (TQM)
عدهای از محققین تکامل تدریجی تحولات TQM را به چهار مرحله شامل؛ بازرسی کیفیت، کنترل کیفیت، تضمین کیفیت، مدیریت کیفیت جامع تقسـیم نمـودند که ذیـلاً به اختـصار به هر یک اشاره می شود.
۱) بازرسی کیفیت[۵۳]: این مرحله از سال ۱۹۱۰ توسط شرکت موتور فورد[۵۴] بهکار گرفته شد، آنها یک تیم بازرسی را برای آزمـایش ماشینهای مدل T به کار بردند (Svensson, 2004, 13). این روش در طی سالهای انقلاب صنعتی رشد یافت. در آن زمان محصولات از مواد و یا روشهای غیراستاندارد ساخته میشد، این کار سبب تولید محصولاتی با کیفیتهای گوناگون میگردید. تنها استانداردی که به طور واقعی استفاده میشد؛ اندازه گیری ابعاد، اوزان و کیفیت از پیش تعیینشده، یعنی همان بعد مطابقت بود. بیشترین شکل کنترل کیفیت، بازرسی توسط خریدار بود که هنگام برخورد با محصولات کیفی ضعیف، آنها را از محصولات با کیفیت قابل قبول جدا کرده، یا تعویض میکردند و یا اینکه شرکت آن را بهعنوان یک محصول با کیفیت پایینتر میفروخت. بعد مورد بررسی در کیفیت مطابقت با استاندارد بود و بیشتر شامل بازرسی دیداری میشد (Shari, 2003, 8).
۲) کنترل کیفیت: با توسعه صنعتی، مرحله دوم از تکامل کیفیت آغاز و کیفیت با مهارت های ناظر، ویژگیهای نوشته شده، اندازه گیری و استاندارد کردن، کنترل گردید (Shari, 2003, 9). ایده اصلی در این مرحله آن بود که بهجای اینکه محصولات معیوب را برگردانند یا تعمیر نمایند؛ مشکلات را سریعتر شناسایی و فرایند تولیدی را کنترل نمایند (Svensson, 2004, 13). در این زمان تیلور، سیستم مدیریت علمی خود را توسـعه داد، وی بر بهرهوری هزینه کیفیت، تأکیـد میکرد. روشهای کنترل کیفیت آمـاری، توسعه نمودار شوهارت و روشهای نمونه گیری پذیرش دوج و رومینگ[۵۵] در طول سالهای ۱۹۳۱-۱۹۲۴، باعث شد که این دوره از دوره بازرسی موفقتر باشد (Shari, 2003, 9).
۳) تضمین کیفیت[۵۶]: مرحله سوم از تحول کیفیت، تبدیل فعالیتهای بازرسی به پیشگیری از کیفیت ضعیف یا ضایعات است. در این مرحله که «تضمین کیفیت» نامیده می شود، هدف حصول اطمینان از این است که یک محصول یا خدمات، نیاز مشتری را تأمین کرده و باعث رضایت او می شود. این کار از طریق ممیزی سیستم، تجزیه و تحلیل شکست و عوامل آن و طراحی آزمایشات انجام میشد. این روش استفاده از اندازه گیری کنترل کیفیت سنتی، بهعنوان مکانیسم دفاعی برای پیشگیری از شکست یا حذف ضایعات بود. فعالیتهای دیگری مانند نظامنامه کیفیت جامع، استفاده از هزینه کیفیت، توسعه کنترل فرایند و بازرسی سیستم کیفیت نیز در دوره تضمین کیفیت توسعه پیدا کرده و سبب پیشرفت کنترل کیفیت شدند (Shari, 2003, 9).
۴) مدیریت کیفیت جامع: ردیابی و جستجوی کیفیت تنها در فرایند ساخت نیز، فلسفهای کارآمد در تحقق کیفیت نبود. فعالیتهای کیفی باید بهگونه ای باشد که تضمین کیفیت را به تمامی بخشهای سازمان بسط دهد و ضمن تلفیق ابزارهای مورد استفاده در تضمین کیفیت و تعمیم آن به تمامی سازمان، بر مشتریمداری، از طریق بهبود مستمر کیفیت تأکید نماید؛ این همان شالوده تفکری است که به «مدیریت کیفیت جامع» موسوم است و صاحبنظران آن را رویکردی نوین به کیفیت تلقی کرده، استقرار آن مشارکت تمامی کارکنان سازمان اعم از مدیران، مدیران میانی، سرپرستان، کارگران خط تولید و کارکنان اداری را میطلبد (رمضانیان، ۱۳۸۳، ۲۰).
مدیریت کیفیت جامع سطح بالاتری از روشهای سنتی در سازمان بوده و فنی اثباتشده جهت تضمین بقا در رقابت جهـانی است. در این نگـرش با تغییر فعالیتهای مدیریت، فرهنگ و فعالیتهای کل سـازمان تغییر می کند (بسترفیلد، ۱۳۸۷، ۳۱۱). ویژگی مراحل مختلف سیر تکـاملTQM در جدول (۳-۲) نشان داده شده است.
جدول۳-۲: ویژگیهای مراحل گوناگون تکامل TQM
مراحل
ویژگیها
۱۹۱۰- بازرسی کیفیت (QI)
مصرف مجدد، دستهبندی کردن، فعالیتهای اصلاحی، شناسایی انطباق
۱۹۲۴- کنترل کیفیت (QC)
نظامنامه کیفیت، داده عملکرد، بازرسی تست محصول، طرحریزی کیفیت، استفاده از آمار، کنترل تشریفات اداری
۱۹۵۰- تضمین کیفیت (QA)
ممیزی سیستم، برنامه ریزی کیفیت، نظامنامه کیفیت، هزینه کیفیت، کنترل فرایند، تجزیه و تحلیل عوامل شکست و تأثیر آن، فعالیتهای غیرتولیدی
۱۹۸۰- مدیریت کیفیت جامع (TQM)
بصیرت متمرکز، بهبود مستمر، مشتریان داخلی، اندازه گیری عملکرد، پیشگیری، کاربرد در سطح شرکت،مرزهای بین ادارهای، رهبری مدیریت
نگرشTQM و اجرای آن مختص بخش خصوصی نیست؛ بلکه در بخش عمومی نیز قابلیت اجرایی دارد. البته در بخش عمومی در برخی از موقعیتها سازمانهای دولتی، انگیزه کمی برای بهبود نیاز مشتریان دارند. در این موارد، دولتها بایست بهعنوان دایره بازاریابی عمل نمایند و نیاز مشتریان را به قوانین تبدیل نمایند. در مقابل موانـع زیادی نیز، برای مدیریت کیفیت جامع در سازمانهای دولـتی وجود دارد. این موانع شامل؛ تعریف نامناسب مشتری که در برخی موارد ممکن است کل جامعه و نه فقط یک مصرف کننده مستقیم باشد، کمبود انعطافپذیری که مشخصه بخش عمده سازمانهای دولتی است و پیادهسازی ابعـاد مدیریت کیفیت جامع مانند، روابـط بلندمدت با عرضهکنندگان و توسـعه سیستم پادشدهی برای کارکنان را دچار مشکل میسازد (الوانی، ۱۳۸۰). در هر صورت TQM بهعنوان تکنیکی مناسب برای بهبود مستمر کیفیت و اساس مدلهای مختلف کیفیت در سازمانهای عمومی و خصوصی محسوب می شود. لذا سازمانها در طول زمان سعی نمودند تا کیفیت را در تشکیلات خود نهادینه نمایند. بدین منظور از مدلهای مختلف کیفیت به فراخور سازمان استفاده نمودند. این مدلها بهعنوان ابزاری در سازمانهای تولیدی خدماتی برای کمک به برنامه های بهبـود کیفیت بکـار گرفته شدند (Gronroos, 1984). تحولات اخیر در عرصـه مدیریت کیفیت سازمانهای دولتی و خصوصی را برای برتریجویی و تعالی تجاری و سازمانی به مدلهای مختلف تعالی و سرآمدی جوایز که همگی بر اساس نگرش TQM میباشد، سوق داده است. بههمین منظور و جهت تشویق سازمانها به اجرای برنامه های بهبود کیفیت در کشورها، همه ساله جوایزی به سازمانهای دولتی و خصوصی برتر، اعم از خدماتی و تولیدی شرکتکننده، بر اساس مدلهای تعالی سازمانی اعطا میگردد.
در سیر تحول و توسعه جوایز مدیریت کیفیت میتوان گفت؛ در توسعه جوایز ملی کیفیت[۵۷] سه جایزه در انقلاب کیفی ژاپن، اروپای غربی و آمریکا، نقش کلیدی ایفا کردند. این سه عبارتند از؛ جایزه دمینگ[۵۸]، جایزه کیفیت اروپا[۵۹] و جایزه کیفیت ملی مالکوم بالدریج[۶۰] (جوادین و کیماسی، ۱۳۹۰). موفقیت این جوایز در ارتقاء عملکرد و قدرت رقابتی صنایع این کشورها، باعث جلب توجه جهانی به آنها شده است. اکثریت این جوایز به صورت پایهای بر اساس مدلهای تعالی زیر ساخته شده اند: EFQM، جایزه دمینگ و جایزه ملی مالکوم بالدریج. برخی کشورها (بهعنوان مثال فیجی و فیلیپین)، از مدل تعالی استرالیایی بهعنوان مرجع استفاده می کنند. مدل ارائه شده جایزه ملی مالکوم بالدریج از محبوبیت بیشتری در بین این جوایز برخوردار است. از بین ۲۵ برنامه اعطا جوایز مطالعهشده، ۶۸% حیطهکاری بالدریج را انتخاب کرده اند. علاوه بر این، برخی از کشورها در حال حاضر از نسخههای بهروز شده یا قدیمی MBNQA استفاده می کنند. این کشورها عبارتند از: خاوردور، هنگکنگ، نیوزلند، فیلیپین، سریلانکا، تایلند و ویتنام. شایان ذکر است که بالدریج به طور انحصاری برای این جوایز استفاده نشده است؛ بلکه از جوایز تعالی اروپایی و استرالیایی نیز برای این منظور استفاده شده است (دفتر تحقیقات معاونت طرح و برنامه ناجا، ۱۳۹۰). بسیاری از کشورها دیگر نیز برنامه های جایزهشان را، بر مبنای این سه جایزه طراحی کرده اند. برخی از مهمترین جوایز کیفیتی که بر مبنای سه جایزه فوق در سراسر جهان شکل گرفتهاند، عبارتند از؛
- جایزه کیفیت ملی آرژانتین ۱۹۹۶[۶۱](ArgNQA)
- جایزه برتری تجاری استرالیا ۲۰۰۰ [۶۲](ABEA)
- جایزه کیفیت مصر ۱۹۹۷[۶۳](EgyQA)
- جایزه کیفیت اروپا ۲۰۰۱ [۶۴](EQA)
- جایزه کیفیت اروپا برای مؤسسات کوچک و متوسط ۱۹۹۸ [۶۵](EQA for SMES)
- جایزه کیفیت انجمن مدیریت هنگکنگ ۲۰۰۱ [۶۶](HKMAQA)
- جایزه کیفیت ژاپن ۲۰۰۰ [۶۷](JQA)
- جایزه کیفیت ملی مالکوم بالدریج ۲۰۰۱ (MBNQA)
- جایزه کیفیت نخستوزیر ۲۰۰۰ (مالزی) [۶۸](PMQA)
- جایزه کیفیت ملی راجیوگاندی ۱۹۹۷ [۶۹](RGNQA)
- جایزه کیفیت سنگاپور ۲۰۰۱ [۷۰](SQA)
- جایزه برتری تجاری آفریقای جنوبی ۲۰۰۰ [۷۱](SABEA) (جوادین، و کیماسی، ۱۳۹۰).
آخرین نظرات