گونهی مطلوب خانواده بر اساس روابط و نقشهای خانوادگی در این فیلمها چگونه تصویر شده است؟
سؤالات خرد:
روابط زن و شوهری به چه اشکالی در فیلمها تصویر شده است؟
روابط والدین و فرزندان به چه اشکالی در فیلمها تصویر شده است؟
سلسله مراتب اقتدار درون خانواده به چه اشکالی در فیلمها تصویر شده است؟
نظامهای تصمیمگیری در خانواده به چه اشکالی در فیلمها تصویر شده است؟
روابط اعضای خانواده با افراد و محیط خارج از خانواده به چه اشکالی تصویر شده است؟
تقسیم کار و نقشهای زنانه و مردانه در فیلمها به چه اشکالی بازنمایی شدهاند؟
مسئولیتها و نقشهای پدری و مادری تصویر شده چه انواعی دارند؟
موقعیت و نقشهای اجتماعی اعضای خانواده به چه اشکالی تصویر شده است؟
در فصول مختلف پژوهش، روندی جهت حل مسئلهی پژوهش حاضر پیگیری خواهد شد تا نتایج لازم برای پاسخگویی به سؤالات مطرح شده به دست آید.
به این منظور در فصل دوم پژوهش، به تشریح نظریات مختلفی که به تأثیر و تأثر خانواده و تلویزیون پرداختهاند، اشاره شده است و در ادامه از میان نظریات متعدد جامعهشناختی در زمینهی مسائل خانواده در دنیای معاصر، نظریهی آنتونی گیدنز به دلیل تناسب بیشتر با مسئلهی پژوهش و قابلیت تبیین آن و در عین حال انطباق با دیدگاه نگارنده در مورد خانواده، به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر انتخاب شده و براساس مسئلهی پژوهش صورتبندی گردیده است. گیدنز به چالشهای پیش روی خانواده در دنیای معاصر، دیدگاهها و راهکارهای مختلف ارائه شده در خصوص این نهاد اجتماعی میپردازد و در نهایت نظرگاه خود را در خصوص شکل مطلوب خانواده و روابط خانوادگی در جامعهی امروز در قالب خانوادهی دموکراتیک بیان میکند که از جمله ویژگیهای این نوع از خانواده برابری، احترام متقابل، استقلال اعضا، تصمیمگیری از طریق گفتگو و عدم خشونت در رفتار است.
در فصل سوم پژوهش، جهت مطالعهی گونههای خانودگی نمایش داده شده در فیلمهای تلویزیونی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است که روش آشنا و مرسومی در تحلیل متنهای نمایشی جهت دستیابی به محتواهای و مضامین مستتر در آنهاست. در این فصل ضمن توضیحات مبسوط در مورد روش تحلیل محتوای کیفی و شیوههای به کارگیری آن در متون، مسئلهی پژوهش متناسب با چارچوب نظری تنظیم و تدقیق گردیده است و مؤلفههای اصلی جهت مطالعه و تحلیل فیلمها تشریح گردیده است.
در فصل چهارم، یافتههای پژوهش، که در نتیجهی تحلیل محتوای فیلمها بر اساس مؤلفههای تشریح شده در فصل سه به دست آمده است، تشریح میگردد و نهایتاً در فصل پنجم، ضمن مرور نهایی بخشهای مختلف، نتایج و جمعبندی نهایی پژوهش حاضر ارائه میشود.
فصل دوم:
ادبیات نظری
تحولات ایجاد شده در سطح خانواده منجر به بروز و ظهور نظریات و نگرشهای مختلف و متفاوتی نسبت به این نهاد اجتماعی شده است. این نگرشها در طیفی با دو سوی کاملاً متضاد، نظریات و افکار کاملاً متفاوتی را نسبت به خانواده ابراز میدارند. طیفی که در یک سو بازگشت به شکل سنتی خانواده برای دوام و ثبات جامعه ضروری میدانند و در سوی دیگر طیف، عمدتاً در نظریات فمینیستی رادیکال و تندرو، خانواده را محل عمدهی ستم بر زنان دانسته و ازدواج را وضعیتی غیر ارادی میدانند که در آن مجموعهای از خشونت، بیکاری و تقاضاهای جنسی ناخواسته به زنان تحمیل میشود و تفکرات افراطی این دسته تا آنجا پیش میرود که فحشا و ازدواج را همشأن یکدیگر میدانند که در هر دو مورد با زن در حد یک کالای جنسی برخورد میشود. در این میان نظریات بسیاری نیز بر شکل جدیدی از خانواده، که بر خلاف نظریات افراطی، تناسب با شرایط اجتماعی و نیازهای طبیعی انسانی را مد نظر دارد، تأکید میکنند.
در این پژوهش با مرور نظریهها و دیدگاههای جامعهشناسان مختلف در مورد تحولات صورت گرفته در روابط خانوادگی و نقشهای جنسیتی در خانواده، نظریهی آنتونی گیدنز در خصوص تحولات خانواده و تبیین خانوادهی دموکراتیک، با توجه به
گونه شناسی انواع خانواده های بازنمایی شده در فیلم های تلویزیونی- قسمت ۴
آخرین نظرات