-تأکید بر گریز از حقارت و نگریسته شدن به عنوان فردی کندآموز در مقایسه با دیگران، کاربرد معیارهای هنجاری مانند عدم کسب بدترین نمره در کلاس، اجتناب از نشان دهی پایین ترین عملکرد در کلاس (عناوین دیگر مدل ها: هدف عملکردی، هدف من مشغولی، جهت گیر خود کاستی من)
دومین ردیف جدول (۲-۱) جهت گیری عملکردی را نشان میدهد که همه مدل ها بر وجود آن اتفاق نظر دارند. اما دو سمت گیری گرایش و گریز که در ستون های جدول امده است، امکان تمایز و جدا سازی هدف از چرایی کوشش و تلاش در اهداف عملکردی را فراهم میسازد. این تمایز به صورت متداول در کارهای هاراکی ویکز، الیوت، میگلی، اسکالویک و همکاران آن ها نشان داده شده است. مطالعات تجربی نیز نشان میدهد که بین جهت گیری عملکرد گریزی و جهت گیری عملکرد گرایشی و پیامدهای شناختی،انگیزشی و رفتاری همراه آن ها رابطه های متفاوتی وجود دارد (هاراکی ویکز و همکاران[۷۴]،۱۹۹۸، میدلتون و میگلی[۷۵]،۱۹۹۷، اسکالویک،۱۹۹۷).
رویکرد دوم سعی بر تلفیق مفاهیم مختلف لیکن همپوش در جهت گیری های هدف دارد. مدل مارش (۲۰۰۰) نمونه ای از این تلاش ها است. عموما پژوهش های جهت گیری هدف با ابزارهای ارزیابی که شامل گویه های مشابه و یا متفاوت و با نام ها و برچشب های مختلف، لیکن با مفاهیم همپوش احاطه شده است (مورفی و الکساندر[۷۶]،۲۰۰۰، پنتریچ،۲۰۰۰). این مسئله بویژه برای پژوهشگرانی که مروری اجمالی بر تحقیقات این قلمرو انگیزشی داشته اند واضح و گاه مشکل آفرین بوده است (لپر[۷۷]، ۱۹۸۸، مورفی و الکساندر،۲۰۰۰، اسنو و همکاران[۷۸]،۱۹۹۶). لذا این محققین نتیجه گیری میکنند که به نظر میرسد جهت گیری های هدف با نام های مختلف بواقع سازههای مشابهی را اندازه گیری میکنند. در این میان ابهامی که وجود دارد چگونگی ارتباط دهی این سازههای متفاوت است. لذا به نظر میرسد روش هایی مانند تحلیل خوشه ای اساس این تلفیق باشد. ضرورت پژوهش در مورد چگونگی رشد مدل های مبتنی بر این رویکرد بخوبی احساس می شود بدیهی است که به سبب تعدد جهت گیری های هدف، تشکیل طبقات این مدل ها با روش هایی مانند تحلیل خوشهای بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت. مدل هایی که در ان هر طبقه در برگیرنده مؤلفه های مختلف در جهت گیری هدف باشد. از سوی دیگر این مؤلفه ها باید به صورت تجربی و منطقی به وسیله پیش آیند های خود توضیح داده شوند. چنین سازه هایی باید بتواند رابطه و توضیح گویایی برای بسیاری از پیامدهای شناختی، عاطفی و رفتاری فراهم آورد. در این پژوهش سعی بر ارائه مدلی در جهت گیری هدف می شود که در راستای این خط فکری باشد.
همان گونه که پیش از این مطرح شد دیدگاه های سه بخشی مانند مدل الیوت و چرچ (۱۹۹۹) در واقع شکلی از دیدگاه های دو بخشی هستند که در ان ها جهت گیری عملکردی به دو مؤلفه جهت گیری عملکرد گریزی و عملکرد گرایشی تفکیک شده است. در این مدل ها جهت گیری هایی مانند اهداف یادگیری، تبحری و تکلیف به لحاظ ماهیتی با جهت گیری عملکردی و با من متفاوت دارند. لیکن جهت گیری هایی مانند عملکرد گرایشی و عملکرد گریزی در مدل الیوت و چرچ (۱۹۹۹) و میگلی و همکاران (۱۹۹۸) و سازه هایی مانند من خودافزایی و من خودکاستی در مدل اسکالویک (۱۹۹۷) به لحاظ ماهیتی با یکدیگر متفاوت نیستند. در واقع به لحاظ نظری این دو جهت گیری دو مؤلفه از یک سازه واحد محسوب می شود که هسته اصلی آن نگرانی از قضاوت دیگران نسبت به شخص است. گاه فرد به دنبال کسب قضاوت مثبت دیگران نسبت به خود است و گاه فرد به دنبال اجتناب از قضاوت منفی دیگران نسبت به خود است.
د: جهت گیری یادگیری
جهت گیری یادگیری در مطالعات مختلف به صورت مکرر مورد تأکید قرار گرفته است (دوک،۱۹۸۶، ریان و دی سی،۲۰۰۰، هیمن و دوک،۱۹۹۲، باتون، ماتیو و زاجک،۱۹۹۶، فار و همکاران،۱۹۹۳، مارش و همکاران، ۲۰۰۰ف وندی وال، ۱۹۹۷). «جهت گیری یادگیری تمایل به رشد خود به وسیله کسب دانش و مهارت جدید، تسلط بر موقعیت های جدید و پیشرفت در شایستگی های فردی تعریف می شود. محوریت جهت گیری یادگیری توجه به فرآیندهایی است که به مهارت و تبحر فرد در انجام تکلیف و افزایش دانش و توجه او منجر می شود».
این سازه مشابه اهداف تبحری در مدل ایمز (a1992)، جهت گیری تکلیف محور در مدل میگلی و همکاران (۱۹۹۸)، جهت گیری تکلیف در مدل نیکولز (۱۹۸۴)، اهداف یادگیری در مدل دوک (۱۹۹۹)، جهت گیری تبحری در مدل میس و همکاران (۱۹۸۸)، جهت گیری تکلیف در مدل اسکالویک (۱۹۹۷؟)، جهت گیری تبحری در مدل الیوت و چرچ (۱۹۹۷) و جهت گیری تبحر گرایشی در مدل الیوت و مک گریگور(۲۰۰۱) است.
ذ: جهت گیری عملکردی
سازه دوم جهت گیری عملکردی با دو مؤلفه عملکرد گرایشی و عملکرد گریزی است. پژوهشگران حوزه انگیزش پیشرفت این سازهها را مهم ترین سازههای جهت گیری اهداف معرفی کردهاند (الیوت و هاراکی ویکز، ۱۹۹۶، میدلتون و میگلی،۱۹۹۷، اسکالویک،۱۹۹۷، وندی وال،۱۹۹۷، الیوت،۱۹۷۷، الیوت و چرچ،۱۹۹۷، الیوت و مک گریگور،۲۰۰۱).
۱- جهت گیری عملکرد گرایشی
«جهت گیری عملکرد گرایشی به تأیید عملکرد و کسب قضاوت مطلوب دیگران درباره عملکردهای شخصی تعریف می شود. محوریت این جهت گیری کسب قضاوت مثبت دیگران نسبت به شخص است. هسته اصلی این جهت گیری توجه به مقایسه های اجتماعی است که در آن فرد باید از دیگری بهتر باشد و دیگران را پشت سر گذارد». جهت گیری عملکرد گرایشی مشابه جهت گیری خود افزایی در مدل اسکالویک (۱۹۹۷) و من اجتماعی در مدل میس و همکاران (۱۹۸۸) است. این جهت گیری هدف در مدل های میگلی و همکاران (۱۹۹۸)، الیوت و چرچ (۱۹۹۷) و الیوت و مک گریگور(۲۰۰۱) با همین عنوان مطرح شده است.
۲: جهت گیری عملکرد گریزی
«جهت گیری عملکرد گریزی تمایل به اجتناب و دوری از قضاوت منفی دیگران نسبت به شخص تعریف می شود. در این جهت گیری نیز هسته اصلی توجه به مقایسه های اجتماعی است، لیکن تأکید بر گریز از حقارت و نگریسته شدن به عنوان فردی کند آموز محوریت این جهت گیری هدف است». جهت گیری عملکرد گریزی مشابه با جهت گیری خودکاستی در مدل اسکالویک (۱۹۹۷) و کار گریزی در مدل میس و همکاران (۱۹۸۸) است. این جهت گیری هدف در مدل های میگلی و همکاران (۱۹۹۸)، الیوت و چرچ (۱۹۹۷) و الیوت و مک گریگور (۲۰۰۱) با همین عنوان مطرح شده است.
ر: بلاتکلیفی در جهت گیری هدف
آخرین نظرات