۲-۵. ویژگیهای بیان نظیری نیشابوری
یکی از ویژگیهای نظیری نیشابوری توجه به ساختهای کهن زبان است؛ «او گاه از واژگان، ساختهای تصریفی و ساختهای نحوی بهره میگیرد که بیشتر متعلق به قرون پیشین است؛ همین امر موجب تشخیص زبان شعر او شده و نسبتاً شعرش را از شعر دیگران متمایز ساخته است. دکتر ذبیحالله صفا میگوید: «سخنانش همه جا استوار و خالی از عیب است و مواردی که بتوان بر آنها انگشت اعتراض نهاد در سخنش به ندرت یافته میشود، فصاحتی آشکار و بیانی دلپذیر و شیرین دارد، سخنش بسیار روان و در همان حال منتخب است». اگرچه استاد از مرز استواری، فصاحت و منتخب بودن شعر او سخنی نگفته است بیشک بخش عمدهای از آن سبب زبان کهن و کاربرد آرکائیک زبان است. از جمله موارد کهنگرایی شعر نظیری نیشابوری ایراد کلماتی است که به نظر میرسد در قرن دهم و یازدهم استعمالی نداشته است و متعلق به قبل از عصر نظیری نیشابوری است. به قید کردن (۷) دیو و رنگ (۱۰، ۵۸) خاییدن (۱۱) پارینه (۳۶) چمیدن (۱۳۸، ۱۹۵) نهیق و راح و حمیم (۲۰۸)»، (حسنپور آلاشتی، ۱۳۸۴: ۶۵-۶۴).
دیگر نظیری نیشابوری از پیشوند صفتساز «ب» زیاد استفاده کرده است و این پیشوند هر چند در سبک خراسانی و عراقی رواج داشته اما در زمان وی استفادهی چندانی از آن نشده است. جهش ضمیر که در سبک خراسانی و عراقی به وفور دیده میشود و در سبک هندی زیاد مورد توجه قرار نمیگیرد در دیوان نظیری نیشابوری مورد توجه است.
چنان گرانی خویش از درت سبک بردم | که از سجود توام گرد بر جبین نشست (۱۲۴، ۷) |
از دیگر ویژگیهای نظیری نیشابوری توجه به واژگان و اصطلاحات عامیانه است که به وفور در دیوان وی مشاهده میشود و از این طریق گنجینهی واژگان خود را بیش از پیش غنی نموده است، و حجم بیشتری از لغات و واژگان عامیانه را به خدمت شعرش درآورده است. دیگر خلق ترکیبهای تازه است که خلق این ترکیبات باعث ایجاد معنی و تصویر تازه شده است. «نظیری نیشابوری بیشتر به سراغ ترکیبهای سادهی معنایی میرود؛ از این حیث ترکیبهای تصویری او از تشخیص چندانی برخوردار نیستند ترکیبهای تصویری نظیری نیشابوری مثل: کشتزار طرب (۲۶۹) مصر دل (۲۴۳) ترازوی ابرو (۱۷۳) پیراهن نامه (۱۷۱) است و ترکیبهایی مانند حدیث خوش نمک که از نوع حسامیزی است در کار نظیری نیشابوری اندکیاب است»، (حسنپور آلاشتی، ۱۳۸۴: ۷۰). اما یک نوع ترکیب در زبان فارسی است که واژگان را غنی میسازد و دایرهی معنایی زبان را گسترش میدهد که در کتب زبان فارسی بدان بسیار توجه شده است. «این نوع ترکیبها معنی آفرین هستند و برخلاف ترکیب اضافی غالباً تصویر میسازند. نظیری نیشابوری از این نوع ترکیبسازی فراوان بهره گرفته به طوری که به سبک وی تشخص خاصی بخشیده است این ترکیبها غالباً صفت مرکب و ساختهی خود نظیریاند. ورود به آنها در واقع ورود به قلمرو هنجار گریزی زبان است قلمروی تجربه نشده اما معنادار و قابل فهم»، (همان: ۷۱). به طور کلی میتوان گفت زبان نظیری نیشابوری زبانی پویا، زنده و ترکیبساز است و از این لحاظ توانسته است خود را از دیگر شاعران هم سبک خود متمایز نماید.
فصل سوم
تشبیه، تمثیل و اسلوب معادله
۳-۱. تشبیه
تشبیه یکی از موضوعات مهم علم بیان است که علمای علم بلاغت از زوایای گوناگون به آن پرداختهاند. «تشبیه یادآوری همانندی و شباهتی است که از جهت یا جهاتی میان دو چیز مختلف وجود دارد»، (شفیعی کدکنی، ۱۳۸۸: ۵۳، وطواط، بی تا: ۴۲) و نیز گفتهاند که: «وصف کردن چیزی است به چیزهای مشابه و نزدیک بدان از یک جهت یا جهات مختلف»، (ابن رشیق،به نقل از شفیعی کدکنی، ۱۹۵۵، ج۱: ۲۸۶). و یا «ماننده کردن چیزی است به چیزی مشروط بر اینکه آن مانندگی مبتنی بر کذب باشد نه صدق، یعنی ادعایی باشد نه حقیقی.» (شمیسا، ۱۳۷۸: ۶۷). تشبیه ارکانی دارد که عبارت از: مشبه، مشبه به، وجه شبه و ادات تشبیه.
وجود مشبه و مشبهبه در تشبیه الزامی است؛ اما وجه شبه و ادات تشبیه اختیاری است و علمای علم بلاغت تشبیهی را که وجه شبه و ادات آن حذف باشد، تشبیه بلیغ مینامند.» (شمیسا، ۱۳۷۸: ۱۱۰، کزازی، ۱۳۷۰: ۷۳، جواهر البلاغه، ۱۳۷۵: ۲۷، غلائینی، ۱۳۶۹: ۱۸۳). «تشبیه مانند چیزی است به چیزی در صفتی به واسطهی ادوات تشبیه که در عربی کاف و کان و مثل و در فارسی چون، همچون، گویا و امثال آنهاست چنانکه گویی فلان کالاسد فی الشجاعه» (شمس العلمای گرکانی، ۱۳۷۷: ۱۲۷ )
تشبیه را از نظر صورت بیانی میتوان به تشبیه فشرده و گسترده خلاصه کرد منظور از «تشبیه فشرده تشبیهی است که دو رکن اصلی تشبیه (مشبه و مشبهبه) به صورت یک ترکیب اضافی درمیآید که اکثراً مضاف در آن مشبهبه و مضافالیه مشبه است و در تشبیه گسترده که به صورت ترکیب اضافی بیان نشده است ممکن است چهار رکن تشبیه در آن ذکر شود و یا اینکه وجه شبه و ادات تشبیه و یا هر دو حذف شود»، (پورنامداریان، ۱۳۸۱: ۲۱۵) و به صورت ترکیب اضافی ظاهر نمیشود.
روزگاری اکثر تشبیهاتی که در شعر شاعران وجود داشت مبتنی بر طبیعت بود، یعنی هر آنچه که در طبیعت وجود داشت، به صورت عنصر خیالی بکار میبردند و مفاهیم بدیع و زیبایی را میآفریدند اما کمکم با تغییر و تحولی که در زبان به وجود آمد عنصر تخیل نیز قویتر شد و واژههای جدیدی جایگزین واژههای کهنتر گردید. نظیری نیشابوری به عنوان یکی از برجستهترین شاعرانی که توانسته است به سبکی نو در شعر فارسی دست یابد و از طرفی تمامی موازین سبک هندی را با خود داشته باشد تشبیهات فشرده را فراوان در شعر خود بکار برده است. او با ساختن اضافههای تشبیهی زیبا و روان شعر خویش را بیشتر در هالهای از خیالانگیزی قرار داده است. او «در کنار تشبیهات فشرده، که همسو با جریان مسلط شعر این عهد است، به تشبیهات حسی و گسترده نیز فراوان رغبت نشان داده است به گونهای که کمتر شاعری در این عصر میتوان یافت که به اندازهی او از تشبیهات گسترده بهره گرفته باشد او حتی در تشبیهات فشردهی (اضافهی تشبیهی) خود وجه عینی و مادی تصاویرش را حفظ کرده است»، (حسنپور آلاشتی، ۱۳۸۴: ۷۵).
علم بیان که علم صورخیال است در آفرینش تصاویر بکر و جذاب سهم به سزایی دارد و از آن جا که از طریق صورخیال است که به ماورای کلام شاعر و اغراض ادبیات پی میبریم و یکی از مهمترین این عناصر و ابزارها تشبیه است زیرا که مهمترین اهداف و فواید تشبیه توصیف مشبه است. شاعر از طریق توصیف مشبه تخیلات خود را به وسیلهی واژهها به تصویر میکشد، در تشبیه باید مشبهبه قویتر از مشبه باشد یعنی آن چیزی که مشابهت براساس آن انجام میگیرد باید در داشتن صفتی که باعث همانندی میشود قویتر باشد این است که گفته میشود مشبهٌبه در داشتن وجه شبه اجلی، اعلی از مشبه است اگر مشبهٌبه جزء امور محسوس و ملموس باشد درک مفهوم تشبیه برای انسان آسان است زیرا انسان در بدو امر از طریق حواس پنجگانه با محیط اطراف خود ارتباط برقرار میکند و با محیط آشنا میشود. تشبیه دارای انواع و تقسیمات متعددی است زمانی آن را براساس ادات تقسیمبندی میکنند و زمانی براساس صفت مشترک یعنی طرفین تشبیه. بنابراین تشبیه دارای انواع زیادی است مانند تشبیهات حسی، عقلی، مفرد، مقید، مرکب، تشبیه تمثیل، مضمر، مفروق، ملفوف و … که هر کدام از آنها با ذکر مثالهای متعدد در این پایاننامه توضیح داده شده است.
«غرض از تشبیه این است که به کمک مشبهٌبه که در صفتی اعرف و اجلی و اقوی از مشبه است حال و وضع مشبه را در ذهن تقریر و توصیف کنیم»، (شمیسا، ۱۳۷۸: ۶۴). اما «در اشعار شاعران جدید گاه چیزی که قابل رویت و تماشا نیست به چیزی که فقط به اندیشه درک میشود تشبیه گویند (شفیعی کدکنی، ۱۳۸۸: ۵۴). در این پایاننامه انواع تشبیه بررسی شده و برای هر کدام از آنها نمونههایی ذکر شده است.
۱- تشبیه محسوس به محسوس: یعنی اینکه یک چیز محسوس را به یک چیز محسوس دیگر همانند کنیم البته منظور از محسوس بودن آن است که بتوانیم با حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه) آن را درک کنیم. مشبه و مشبهبه هر دو از محسوسات میباشند (قاسمی، ۱۳۸۹: ۴۸). نظیری نیشابوری در بیش از ۸۰ مورد از تشبیه محسوس به محسوس استفاده کرده است که در اکثر آنها امور حسی چون نخل، خورشید، ماه، گل، ترنج و … بعنوان مشبهبه قرار گرفتهاند. نظیری نیشابوری به تشبیهات حسی و گسترده نیز رغبت فراوان نشان داده است به گونهای که کمتر شاعری در این عصر میتوان یافت که به اندازهی او از تشبیهات گسترده حسی بهرهگرفته باشد(حسنپور آلاشتی، ۱۳۸۴: ۷۵). نمونههایی از این تشبیه در غزلیات نظیری نیشابوری:
شاهباز خامهی ما عرش پروازی کند | مرغ جنت راست آب و دانه در منقار ما (۱۷، ۴) |
مشبه و مشبهٌبه یعنی خامه و شاهباز هر دو از امور حسیاند.
ما نخل ماتمیم «نظیری» ز ما حذر | غمگین شود کسی که بود در پناه ما (۴۲، ۷) |
ما و نخل یعنی مشبه و مشبهٌبه از امور حسی هستند.
مادرم نای و من چو طفل رضیع | صوت او میکند خموش مرا (۲۷، ۳) |
آخرین نظرات