۵-انزوای اجتماعی / بیگانگی[۹۳]
احساس اینکه ، فرد از جهان کناره گیری کرده و با دیگران متفاوت است یا اینکه به جامعه و گروه خاصی تعلق خاطر ندارد .
۶-وابستگی / بی کفایتی[۹۴]
اعتقاد به اینکه فرد نمی تواند مسئولیت های روزمره را (مثل مراقبت از دیگران ، حل مشکلات روزانه ، قضاوت خوب ، از عهده تکالیف جدید برآمدن و تصمیم گیری صحیح) بدون کمک قابل ملاحظه ی دیگران ، در حد قابل قبولی انجام دهد . این حالت اغلب به صورت درماندگی ظاهر می شود .
۷-آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری[۹۵]
ترس افراطی از اینکه فاجعه نزدیک است و هر لحظه احتمال وقوع آن وجود دارد و اینکه فرد نمی توانداز آن جلوگیری کند. ترس ها بر یک یا چند جنبه متمرکزند : الف) حوادث پزشکی مانند حمله های قلبی و ابتلا به ایدز، ب) وقایع هیجانی مانند دیوانه شدن ، ج ) سوانح محیطی مانند گیر افتادن در آسانسور ، قربانی جنایت شدن ، سقوط هواپیما و زمین لرزه .
۸- خود تحول نیافته/ گرفتار[۹۶]
ارتباط عاطفی شدید و نزدیکی بیش از حد با یکی از افراد مهم ّ زندگی (اغلب والدین) ، به قیمت از دست دادن فردیّت یا رشد اجتماعی طبیعی . غالباً اعتقاد بر این است که هیچ یک از این افراد گرفتار، بدون حمایت دیگری ، قادر به ادامه ی زندگی نبوده یا نمی توانند شاد باشند . فردی که چنین طرح واره ای دارد ممکن است احساس کند وجودش در دیگران ادغام شده و هویت جداگانه ای ندارد . این طرح واره اغلب به صورت احساس پوچی و سردرگمی ، جهت نداشتن و بی هدفی و یا در موارد شدید به صورت شک و تردید در موجودیت وساختار وجودی فرد بروز میکند .
۹-شکست[۹۷]
باور به اینکه فرد شکست خورده است یا در آینده شکست خواهد خورد و اینکه شکست برای او اجتناب ناپذیر است . فرد در مقایسه با همسالانش در حوزه های پیشرفت (مثل تحصیل ، شغل ، ورزش و…) غالباً احساس بی کفایتی میکند . اغلب شامل این باور است که شخص ، دیوانه، بی استعداد، نالایق و نادان است و نسبت به دیگران ، موفقیت کمتری دارد .
محدودیت های مختل[۹۸]
(نقص در محدودیت های درونی ، احساس مسئولیت در قبال دیگران یا جهت گیری نسبت به اهداف بلند مدت زندگی . این طرح واره ها منجر به بروز مشکلاتی در رابطه با رعایت حقوق دیگران ، همکاری با دیگران ، تعهد یا هدف گزینی و رسیدن به اهداف واقع بینانه می شود. طرحواره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود میآید که به جای انضباط ، مواجه ی مناسب ، محدودیت های منطقی ، مسئولیت پذیری ، همکاری متقابل و هدف گزینی ؛ وجه مشخصه آن ها ، سهل انگاری افراطی ، سردرگمی ، یا حس برتری است. در برخی موارد ، کودک ممکن است نتواند ناراحتی عادی و معمولی را تحمل کند یا اینکه ممکن است هدایت ، جهت مندی و راهنمایی کافی دریافت نکرده باشد) .
۱۰-استحقاق/ بزرگ منشی[۹۹]
فردی که چنین طرح واره ای دارد معتقد است که نسبت به دیگران یک سر و گردن ، بالاتر است، حقوق ویژه ای برای خودش قائل است و تعهدی نسبت به رعایت اصول روابط متقابل که راهنمای تعاملات اجتماعی بهنجار هستند ، ندارد . اغلب بر این نکته پا فشاری میکند که دیگران باید هر آنچه را که او میخواهد برایش فراهم کنند ، بدون توجه به اینکه آیا در خواست او منطقی است ، چه چیزی از نظر دیگران معقول است ، یا اینکه چه هزینه ای برای دیگران دارد . چنین افرادی برای اینکه بتوانند کسب قدرت کنند و یا دیگران را کنترل نمایند ، تمرکز افراطی بر برتری جویی (برای مثال موفق ترین ، با استعداد ترین و ثروتمند ترین شدن ) دارند (هدف اولیه کسب توجه یا پذیرش از سوی دیگران نیست) . گاهی اوقات برای اینکه فرد بتواند تمایلات خود را ارضاء کند ، بدون همدلی با دیگران و یا بدون توجه به نیازها و احساسات آن ها ، به رقابت افراطی یا کنترل رفتارهای دیگران روی می آورد.
۱۱-خویشتن – داری و خود- انضباطی ناکافی[۱۰۰]
مشکلات مستمر در خویشتن – داری مناسب و تحمل نکردن ناکامی ها در راه دستیابی به اهداف شخصی یا ناتوانی در جلوگیری از بیان هیجان ها و تکانه ها . در شکل های خفیف تر آن ، بیمار به شدّت از ناراحتی اجتناب میکند . فردی که چنین طرح واره ای دارد ، درد را تحمل نمی کند ، از مسئولیت پذیری گریزان است ، به هر قیمتی که شده از تعارض جلوگیری میکند و زیاد به خودش سخت نمی گیرد . این عوامل باعث میشود از رضایت شخصی ، تعهد و انسجام شخصیتی چنین فردی جلوگیری شود.
دیگر جهت مندی[۱۰۱]
(تمرکز افراطی بر تمایلات ، احساسات و پاسخ های دیگران به گونه ای که نیازهای خود فرد نادیده گرفته می شود . این کار به منظور دریافت عشق و پذیرش ، تداوم ارتباط با دیگران یا اجتناب از انتقام و تلافی صورت میگیرد . در این طرح واره ها ، فرد معمولاً هیجانات و تمایلات طبیعی خود را پس می زند و نسبت به آن ها ناآگاه است. طرح واره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود میآیند که کودک را با قید و شرط پذیرفته اند : کودک به منظور دستیابی به توجه، عشق و پذیرش دیگران باید جنبههای مهم ّ شخصیت خود را نادیده بگیرد. در بسیاری از این خانواده ها ، نیاز ها و تمایلات هیجانی والدین و منزلت اجتماعی، در مقایسه با نیاز ها و احساسات کودک ، ارزش بیشتری دارند ) .
۱۲-اطاعت[۱۰۲]
احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران. این کار معمولاً برای اجتناب از خشم ، محرومیت ، یا انتقام صورت میگیرد. دو نوع از مهم ترین اطاعت ها عبارتند از :
الف)ا طاعت از نیاز ها : وا پس زنی تمایلات ، تصمیمات و ترجیحات شخصی .
ب) اطاعت از هیجان ها : واپس زنی هیجانات شخصی به ویژه خشم .
معمولاً این طور بنظر میرسد که تمایلات ، عقاید و احساسات فرد فاقد ارزش اند یا برای دیگران اهمیت ندارند . این طرح واره ، اغلب به شکل اطاعت افراطی همراه با حساسیت بیش از حد نسبت به احساسات دیگران تجلی می باید . این طرحواره به طور کلی منجر به خشمی می شود که در قالب یک سری نشانه های ناسازگارانه از جمله رفتارهای منفعل – پرخاشگرانه ، طغیان های عاطفی کنترل نشده ، علایم روان تنی ، کناره گیری از عواطف ، برون ریزی[۱۰۳] و سوء مصرف مواد آشکار می شود .
۱۳-ایثار[۱۰۴]
تمرکز افراطی بر ارضاء نیاز های دیگران در زندگی روزمره که به قیمت عدم ارضای نیاز های خود فرد تمام می شود. رایج ترین دلایل انجام این کار عبارتند از : جلوگیری از آسیب رساندن به دیگران ، جلوگیری از احساس گناه ناشی از خود خواهی یا تداوم ارتباط با افراد نیازمند .
این امر اغلب از حساسیت بیش از حد نسبت به درد و رنج دیگران ناشی می شود . چنین طرح واره ای منجر به این احساس می شود که نیاز های فرد ایثارگر به قدر کافی ارضاء نمی شوند و همچنین باعث رنجش افرادی
می شود که او از آن ها نگهداری میکند (با مفهوم” وابستگی بیمار گونه همپوشی دارد) .
۱۴-پذیرش جویی/ جلب توجه
آخرین نظرات