و
مشاوره قبلی
۲۳/۰= r
رضایت فردی ـ اجتماعی
و
۳۱/۰= r
(همان:۶۵).
۲-۲-۲-۶- دنیا طلبی و نسبت آن با رضایت از زندگی (رایان ودیوروایس[۴۵] ۲۰۰۰)
محقق به تحقیقی نحت عنوان « دنیا طلبی و نسبت آن با رضایت از زندگی » پرداخته است . این تحقیق درباره پیامدهای اتخاذ یک سبک زندگی مبتنی بر دنیا طلبی است “ نمونه آماری این تحقیق ۱۶۲ نفر استرالیایی از ناحیه شهری Perth بودند که ۶/۵۵ درصد پاسخگویان این تحقیق زن و ۴/۴۴ درصد آنان مرد و میانه سنی آنها ۵/۴۴ سال بود ” (رایان ودیوروایس:۱۹۰).مراد از دنیا طلبی که برای معادل کلمه ماتریالیسم[۴۶] آورده شده است سازهای است که در تعریف آن دو رویکرد متفاوت وجود دارد.
رویکرد نخست بلک[۴۷] ۱۹۸۴ مبتنی بر برخی ویژگیهای شخصیتی همچون اهل چشم و همچشمی بودن، بخیل بودن است(همان:۱۸۷).
ورویکرد دوم[۴۸] داوسن۱۹۹۲ ارزش دانستن محوریت و قدرت، اهل خوشگذرانی بودن و موفقیت را در مالکیت هر چه بیشتر دانستن است. که رویکرد اخیر در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است (همان:۱۸۶).
بنابراین آنچنانکه از فحوای مقاله بر میآید مراد از دنیاگرایی، میزان دارایی و ثروت افراد نیست بلکه گرایش و تمایل به کسب دارایی و ثروتاندوزی است به تعبیری دیگر ممکن است فردی بضاعت مالی چندانی نداشته باشد ولی ویژگیهای مذکور را ارزش تلقی کرده و عملاً جویای آن باشد. در این تحقیق رضایت از زندگی با بهره گرفتن از شاخصهایی از طیف خوشی فراوان[۴۹] که متعلق به (اندروز و وایتی[۵۰] ۱۹۷۶) است؛ استفاده شده، رضایت کلی از زندگی و رضایت از زندگی در هفت حوزه اسکان، معیار زندگی -منظور از معیار زندگی میزان تملک مادی است (همان:۱۸۶ ) زندگی خانوادگی،موفقیتها، شغل، سلامتی، میزان خرسندی و شادی، دنیا طلبی از طریق ۱۴ معرف از نسخه اصلاح شده از طیف دنیاگرایی (Richins and Dawson (1990, 1992)) استفاده شده است (همان:۱۹۱). همبستگی پیرسون از نوع Product – Moment آشکار نمود که هر یک از ابعاد زندگی بطور معنیداری با زندگی به مثابه یک کل مرتبط بود. نتایج این بررسی حکایت از آن داردکه، افرادی که به لحاظ دنیاطلبی در مرتبه بالاتری هستند رضایت کلی از زندگیشان کمتر است. و نیز در حوزههای« معیار زندگی»] که بر میزان تملک مادی فرد تأکید دارد[. «زندگی خانوادگی» و«میزان خرسندی و شادی» کمتر است. حوزههای مذکور برخی بر تملکمادی و برخی بر روابط بین فردی تأکید دارد(همان:۱۹۳).
۲-۲-۲-۷- رضایت از زندگی و توسعه ( اینگلهارت۱۹۹۸)
رونالد اینگلهارت تحقیقی درمورد رضایت از زندگی و توسعه دارد، نتایجی که او از اطلاعات مربوط به رضایت از زندگی میگیرد را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد.
رضایت از زندگی و خوشبختی با سطوح نسبتاً بالای توسعه اقتصادی متناسب است. در این میان امنیت اقتصادی باعث سطح بالای رضایت از زندگی میشود، از این رو باید انتظار داشته باشیم ملل مرفه سطوح نسبتاً بالاتر رضایت از زندگی را نسبت به ملل فقیر نشان دهند. همبستگی کلی بین تولید سرانه ناخالص ملی و رضایت از زندگی، ۶۷ درصد است. (اینگلهارت، ۱۹۹۸: ۳۳).
۲-۲-۲-۸- احساس میزان رضایت و امنیت( برادبورن وکاپلوویتز،۲۰۰۱ به نقل از قهرمان،۱۳۸۴).
نورمن برادبورن[۵۱] و دیوید کاپلوویتز[۵۲] از مرکز ملی بررسی افکار (NORC)[53] امریکا از اولین کسانی بودند که دست به سنجش احساس میزان رضایت و امنیت مردم زدند. آنها به اهمیت رضایت از زندگی در سیاستگذاری توسعه اجتماعی و برنامهریزیهای ملی دولتها اشاره کردهاند (۲۵: ۲۰۰۱ Hewstone,).
۲-۲-۲-۹- احساس خوشبختی با بیگانگی و بیاعتمادی همبستگی( اینگلهارت۱۹۹۴).
احساس خوشبختی با بیگانگی و بیاعتمادی همبستگی دارد (اینگلهارت، ۱۹۹۴: ۴۳).
۲-۲-۲-۱۰- همبستگی رضایت از زندگی با توسعه اجتماعی و اقتصادی( بیکر،۱۹۹۰).
رضایت از زندگی با توسعه اجتماعی و اقتصادی همبستگی دارد (۱۹۹۰ baker, به نقل از نایبی، ۱۳۷۴: ۱۳).
۲-۲-۲-۱۱- بهروزی در آمریکا (کانورس ۱۹۷۶)
کانورس در پژوهشی با عنوان «بهروزی در آمریکا»، به نقل از اینگلهارت (۱۹۹۰) در کتاب «تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی». همچنین نتایج سایر پژوهشها حکایت از آن دارد که ۲۰ درصد مردم جوامع غربی خود را خوشبخت میدانند و از زندگی خود کاملاً رضایت دارند، ۵۸ درصد نسبتاً خوشبخت و ۲۰ درصد خود را چندان خوشبخت نمیدانند (اینگلهارت، ۱۳۹۰: ۲۴۸).
۲-۲-۲-۱۲- همبستگی رضایت از زندگی با پایگاه اجتماعی اقتصادی (رابینسون ۱۹۷۶)
رضایت از زندگی با پایگاه اجتماعی اقتصادی همبستگی دارد(رابینسون،۱۹۷۶ :۱۱).
۲-۲-۲-۱۳- تحلیلی از شاخص رضایت از زندگی( آدامز[۵۴]۱۹۶۹ )
محقق در اثر تحقیقی خود به نام « تحلیلی از شاخص رضایت از زندگی» برای رضایت از زندگی چند بعد قائل است که عبارتاند از: از رغبت به زندگی، تناسب میان اهداف دستیافته و آرزوها، شاد و مثبتبین بودن، ثبات قدم وشکیبایی و تصور از خود به لحاظ زیستی، روانی و اجتماعی(آدامز،۱۹۶۹ :۴۷۰).
برخی گویههای مربوط به این پژوهش به شرح ذیل است.
بعد شادی و مثبت گرا بودن
۱ـ اکنون همچون ایام جوانی شاد هستم
۲- این ایام بهترین سالهای زندگی من است.
۳- زندگی من از آنچه است میتواند بهتر باشد.
۴- این ایام دلگیرترین ایام زندگی من است.
۵ـ غالب کارهایم برای من خسته کننده است.
۶ـ در مقایسه با دیگران من خیلی در خیالات فرومیروم.
بعد رغبت به زندگی
۱ـ تاکنون چنین بوده که هر آنچه میکردم به آن علاقه میداشتم
۲ـ برای یک ماه یا یک سال آیندهام برنامه ریزی دارم.
۳ـ درمقایسه با افراد هم سن و سال خودم من فردی موفق بودم.
۴ـ هر قدر که میگذرد اوضاع بهتر میگردد.
۵ـ پیش بینی میکنم که در آینده امور جالب و خوشایندی برایم روی میدهد.
۶ـ احساس پیری و خستگی میکنم.
آخرین نظرات