نرم افزار BI تغییراتی داشته و ابزارهای پشتیبانی تصمیم بیشتری در درون این سیستم قرار داده شده است .
در حال حاضر BI و DSS، شباهتهایی دارند اما کاملا یکی نیستند .
در این پژوهش از چهار تعریف متفاوت از هوش تجاری استفاده شده است :
اکرسون [۴۱]، BI را اینگونه تعریف می کند :
راه حلهای BI، بستر هوش تجاری سازمانها را قادر می سازد از طریق یک چرخه صحیح ، جمع آوری و تحلیل اطلاعات ، تدبیر و کار بر روی طرحها، مرور و اصلاح نتایج ، به یک سازمان یاد گیرنده تبدیل شوند.
در این تعریف اکرسون (۲۰۰۳) به جمع آوری و تحلیل داده ، به اندازه استفاده از هوش تجاری در گستره محیط سازمان تاکید می کند .
راه حل هوش تجاری از طریق توانمند سازی سازمانها در جمع آوری و تحلیل اطلاعات ، تدبیر و فعالیتها بر روی طرحها ، مرور و اصلاح نتایج باعث ایجاد سازمانهای یاد گیرنده می شود ، برای ادامه این روند و استفاده از مزایای هوش تجاری ، سازمانها نیازمند به پیاده سازی سیستم مرکب از انباره داده و محیط تحلیلی خواهند بود .(اکرسون ، ۲۰۰۳،ص ۱)
اکرسون (۲۰۰۳)به استفاده از انباره داده به عنوان منبعی برای داده های قابل تحلیل ، اشاره دارد .
گرلاچ و میلر[۴۲](۲۰۰۶ ، ص۲)به تشریح یک تعریف مشابه تعریف اکرسون ،لیکن بدوناستفاده ازانباره داده می پردازند:"هوش تجاری به معنی دسترسی به اطلاعات صحیح برای افراد ذیصلاح در مواقع نیازمیباشد” این عبارت مشتمل بر تمامی قابلیتهای موردنیازجهت تبدیل داده به اطلاعات به نحوی که هرفردی درسازمان جهت اخذ تصمیم های مؤثرازآن استفاده نماید میباشد . نقطه قوت تعریف گرلاچ و میلر ، تاکید آنان بر تبدیل داده به اطلاعات ، برای تمامی کاربران و افراد سازمان برای کمک به آنان جهت اخذ تصمیمات موثرتر می باشد .
تعریف سوم از توربن [۴۳] : ” هدف اصلی هوش تجاری آن است که دسترسی تعاملی به داده و تغییرات در آن را ممکن سازد وهمچنین قابلیت تحلیل مناسب بر روی داده را برای مدیران و تحلیلگران فراهم نماید .این تعریف نقاط اشتراک فراوانی با دو تعریف قبلی دارد . توربن (۲۰۰۷) بر تحلیل داده ها و استفاده برای انواع کاربران در سطوح مختلف سازمان تاکید می نماید.
لوشین [۴۴] از تعریف متفاوت تری استفاده می نماید : فرایندها ، فناوری ها و ابزار مورد نیاز برای تبدیل داده به اطلاعات ، اطلاعات به دانش و دانش به طرحهایی که باعث سود آوری در سازمان می شوند .
هوش تجاری بر انباره داده و ابزار تحلیل تجاری ، احاطه دارد و مضمون آن ، مدیریت دانش است .
ارتباط بین تئوریها در شکل ۲-۵ نشان داده شده است . این شکل به طور واضح قسمتهای مختلف در این حوزه را نمایش میدهد . همچنین ارتباط بین اجزای مختلف نشان داده شده است [۴۵]. یک چارچوب نظری خوب برای سیستم های اطلاعات مدیریت ، که به طور گسترده در پیشینه ی پژوهش تشریح میگردد و مانند یک پایه وبنیان اصلی عمل مینماید . اجزائی که در حوزه ی این چارچوب قرار میگیرند شامل : توصیف فعالیتهای مدیریتی [۴۶] و مدل تصمیم سازی و تصمیم ها [۴۷].این بخش ها به صورت عمیق برای درک بهتر از چارچوب ،مورد بحث قرار میگیرند .در بخش دیگر ، محیط تحلیلی ،پشتیبانی تصمیم را تشریح مینماید که به عنوان خروجی سیستم هوش تجاری شناخته میشود [۴۸]. بصیرت و اگاهی نیز در سیستم دخیل هستند زیرا تآثیر عمیقی در چرخه ی تصمیم سازی دارند [۴۹].اکرسون(۲۰۰۳) از محیط هوش تجاری برای درک بهتر و شناخت اجزای ان استفاده میگردد . این محیط به دو بخش تقسیم میگردد :بخش تکنیکی و بخش تحلیلی . محیط انبار داده شامل ترکیب داده ها از سیستم ها ومنابع اطلاعاتی گوناگون است (که به آن فرایند [۵۰]ETLنیز گفته میشود) .
فرایند ETL
کیفی سازی اطلاعا ت
پشتیبانی تصمیم
هوش تجاری
بصیرت
انباره داده
محیط فنی
محیط تحلیلی
تصمیم
چارچوب سیستم های اطلاعاتی مدیریت
تصمیمات
فعالیتهای مدیریتی
مدل تصمیم گیری
۲-۵- محیط انباره داده (اکرسون ، آنتونی ، هایاشی)
۲-۳۴- محیط انباره داده
محیط انباره داده که در شکل ۳.۲ در دایره سمت چپ نمایش داده شده ، مفهوم هوش تجاری را از دیدگاه فنی تشریح می نماید .
جنبه های فنی شامل فرایند بازیابی اطلاعات از منابع مختلف ، خلاصه سازی ، تبدیل و بارگذاری (ETL) و سپس ورود آن به انباره داده (اکرسون ،۲۰۰۳) می باشند.
منابع مختلفی جهت واکشی داده و انتقال آن به انباره داده وجود دارد . اغلب ، نه تنها داده از سیستم های عملیاتی مختلف ، بلکه از طریق منابع بیرونی نیز تهیه می شود .همچنین داده می تواند از طریق پردازش بر خط (OLTP) یا یک سیستم برنامه ریزی منابع سازمان (ERP) بازیابی شود، در برخی موارد ، داده ها از فضای وب و وبلاگها ، برای ورود به انباره داده تهیه می گردند [۵۱] .
از آنجائیکه یک قسمت حساس در هر هوش تجاری ، کیفیت اطلاعات نقش مهمی ایفا میکند. انگلیش [۵۲] (۱۹۹۹) ادعا می کند که دو خصیصه مهم در مورد کیفیت اطلاعات وجود دارد .
اطلاعات ذاتی ، اطلاعات کاربردی .
کیفیت اطلاعات ذاتی ، همان دقت اطلاعات است و اینکه مفاهیم چقدر به دنیای واقعی نزدیک است. در مقابل ، اطلاعات کاربردی مقدار اطلاعات مفید و با ارزشی است که جهت انجام فرایند کاریبرای کمک به سازمان در جهت رسیدن به اهدافش از آن استفاده میگردد .
برای درک مفهوم کیفیت اطلاعات ، انگلیش (۱۹۹۹) ادعا می کند یک عامل مهم درک مفاهیمی چون داده ، اطلاعات ، دانش ، خرد ، خواهد بود .
داده ، همان مواد اولیه ای است که اطلاعات از آن مشتق میشود میتواند به عنوان موجودیت ، صفت باشد . اطلاعات زمانی حادث میشود که مفهوم داده برای ما مشخص و قابل فهم گردد . به هر حال وجود اطلاعات به تنهایی غیر قابل استفاده است . ولی زمانی که درک میشود برای کاربران ، ارزشمند میشود . انگلیش (۱۹۹۹) تشریح مینماید که اطلاعات زمانی به دانش تبدیل میشود که معنا و مفهوم معین پیدا کند .
خرد ، به دانش وابسته است و به معنی درک این موضوع است که دانش در چه زمینه هایی کاربرد دارد .
مرکز انباره داده اکرسون (۲۰۰۳) فرایندهای ETL را شامل میشود که از آنها برای تهیه انباره داده حاوی اطلاعات مفید و مناسب استفاده مینماید .
در فرایندهای ETL :
Extraction (استخراج) : به مفهوم جمع آوری اطلاعات از بانک های اطلاعاتی وسیستم های مختلف میباشد .
Transformation (انتقال) : فرایندی است که در طی آن داده های استخراج شده برای تزریق به انباره داده یا یک بانک اطلاعاتی ، آماده میشوند .
Load (بارگذاری) : به مفهوم قرار دادن اطلاعات در انباره داده است [۵۳].
بخش اصلی هوش تجاری ، فرایند ETL میباشد ، به لحاظ اینکه در این فرایند ، داده از سیستم ها ومنابع مختلف جمع آوری و برای ورود به انباره داده ، ترکیب می شود.
این روش تمامی کاربران راقادرمی سازد که با اطلاعات یکسانی، کارکنند .که ازآن به عنوان اینکه در این فرایند، داده از سیستم ها و منابع مختلف جمع آوری و برای ورود به انباره داده ترکیب میشود . یک نسخه واقعی نام برده میشود[۵۴] . چنانچه فرایندETL به خوبی طراحی واجرا شود،اطلاعات سازمان دریک محل انبار میگردد وکارکنان سازمان نگران صحت اطلاعات موجود ، نخواهند بود .
منابع داده
کاربران سازمانی
محیط فنی
تدوین مدل اطلاعات راهبردی و تحلیل اثر بخشی آن در نظام تصمیم گیری پلیس نظارت بر اماکن عمومی- قسمت ۱۶
آخرین نظرات