۱٫۱٫ مقدمه
توسعه سازمانی، یک فرایند مداوم است. کیفیت تغییری که قصد پیاده سازی آن را داریم ، به میزان زیادی به تشخیص حوزه های مشکلدار که نیازمند تغییر هستند، بستگی دارد.فرایند پیاده سازی راهبردهای توسعه سازمانی طولانی است و ارزش دادن به آنها به زمان زیادی نیاز دارد.توسعه سازمان در خصوص افراد و سازمانها انجام می شود. اینکه چگونه قدم برمیدارند و چگونه کار میکنند باید از نظر اثربخشی بهبود یابد. این تلاش بلندمدت برنامه ریزی شده است و به حل مسئله مربوط می شود که به جنبه انسانی سازمان می پردازد. هدف از توسعه سازمانی این است که با بهبود رفتار انسانی و فرایندهای سازمانی، عملکرد سازمان ساخته شود. دنیای امروز دنیایی سازمانی است که تغییر ، تحول ، بالندگی و بهبود سازمانها،یکی از بزرگ ترین خصوصیات سازمانها و مؤسسات درحوزه رقابتی امروز است که بهبود کیفیت زندگی مردم را به همراه خود دارند. امروزه تمامی ابعاد زندگی بشر ازجمله دانش وفناوری با شتابی بیمانند درحالت حول هستند. سازمانها برای بقا و پویای خود ناگریز به نوآوری وتغییرات مستمر و دایمی هستند. مدیران پویا و کارآمد امروزه میبایست علاوه بر وظایفی مانند برنامه ریزی، سازماندهی و نظارت باید اثربخشی، به کارگیری علم تغییر و تحول سازمانی را نیز سرلوحه امور خود قرار دهند. امروزه در سطح گسترده و عمومی، سازمانها با تغییر و تحول مواجهند در حالی که برخی از آنان برای سازگاری و همسازی با این گونه تغییر و تحولات آماده نمیباشند. بنابرین مدیریت سازمانها علاوه بر اینکه باید در برابر محیط متغیر، سازگار و انعطافپذیر باشند بلکه باید توانایی تشخیص مشکلات و به کارگیری برنامه های تغییر و تحول سازمانی را دارا باشند. زیرا سازمانها ایستا نیستند و به طور مداوم و مستمر با عوامل خارجی و درونی در کشمکش میباشند. در این فصل به کلیات پژوهش که شامل بیان مسئله، اهمیت موضوع، اهداف و فرضیه های پژوهش پرداخته شده است.
۲٫۱٫ بیان مسئله
غلبه بر پیچیدگی، مهمترین چالشی است که امروزه سازمان های بزرگ، متوسط و کوچک با آن مواجه هستند (استادزاده و شمس، ۱۳۸۸). سازمانها،درحالحاضر درمحیطهایی با حوادث بیسابقه و غیر قابل پیش بینی ناشی ازعوامل مختلف از جمله پیشرفتهای تکنولوژیکی و جهانی شدن بازار فعالیت میکنند (Beltrán-Martín et al., 2008).
این شرایط مدیران را مجبور به تغییر پارادایم ، برای هدایت سازمان خود و پدید آوردن اصول جدید جهت مدیریت کردن محیطی که در آن قاب زمان برای تصمیم گیری استراتژیک کوتاه است ، می کند (Beltrán-Martín et al., 2008).
تغییرسازمان عبارت است از حرکت سازمان ازحالت موجود در جهت حالت مطلوب به منظور افزایش اثربخشی. به زعم پیتر دراکر ، تغییر ، تنها اصل ثابت واجتناب ناپذیر در جهان است. در مواجهه باتغییرات اگر سازمان آمادگی لازم را نداشته باشد به اضمحلال میرود البته هفت افسانه تغییر ، مدیران را در اجرای موفق تغییر امیدوارکرده است. اما تغییر آن اندازه مشکل است که اگر به طور موفقیت آمیز اجرا شود ، چیزی شبیه یک معجزه اتفاق افتاده است. در دنیای پرشتاب امروز،همه سازمانها حداقل برای بقاء و حفظ جایگاه رقابتی خود ناگزیر از تغییرهای پیاپی و بعضاً بسیار بنیادی هستند.
در این میان آنچه مهم است این است که با مدیریت صحیح،تغییر را به نفع سازمان رهبری کنیم.در این راستا یکی از مهمترین بخشهایی که باید تغییر را درک کرده و با سیاستهای تغییر سازمان همسو بشوند کارکنان سازمان میباشند. با اشاره به روند توسعه مدیریت شهری در افق چشمانداز توسعه کشور سه مسئله مهم در شهرداری ها بایدموردتوجه قرار بگیرد ؛ اول، تحول در سازمان شهرداری برای پیاده کردن اهداف دوم، فرهنگ سازی و اهمیت تغییر و همخوانی اهداف سازمان با مسائل فرهنگی و اجتماعی و سوم، رفع نیازهای شهر و تامین نیاز و ضرورتهای شهروندان.در سالهای اخیر شهرداری ها و بالاخص شهرداری های کاشان با توجه به با مشکلات عدیدهای در زمینه تامین نیازهای روبرو بوده اند که بخشی از آن به شرایط محیطی و بخش دیگر به فرآیندها و شیوه های مدیریتی در داخل این شهرداری ها مربوط می شود و با توجه به اینکه شهرداری ها به عنوان یکی از سازمان های خدمات رسان به شمار میآیند باید به طور مستمر خدمات جدید به شهروندان ارائه دهند، از این جهت نیازمند داشتن مدیریت تغییر موفق میباشند تا بتوانند تغییرات موفق و مؤثری ایجاد کنند. از آنجایی که در مدیریت، اعتقاد بر آن است که میتوان با افزایش توان و قدرت سازمان تا حدود زیادی تاثیرات منفی شرایط محیطی را کاهش داد لذا در این تحقیق بر آن شدیم تا بر اساس مدل گاتو به شناسایی ارتباط بین مؤلفه های مؤثر در مدیریت تغییر موفق با عملکرد کارکنان در شهرداری ها بپردازیم. لازم به توضیح است که گاتو (۲۰۰۲) یکی از اندیشمندان برجسته مدیریت تحول، در مدل تغییر[۱] خود معتقد است شش مؤلفه بسیار مهم هستند که عبارت است از:
۱٫ جرئت[۲] (جرئت خطرپذیری،پرسشگری،چالش و برآوردن نیازهای آینده)،
۲٫ داشتن[۳]: (داشتن درک و شناخت مناسب از خود و کارکنان)
۳٫ تحلیل[۴]، (تحلیل دانش عمومی و تخصصی سازمان)
۴٫ نیاز[۵]، (نیاز به دانستن ، پژوهش و توسعه)
۵٫حرکت[۶]، (حرکت با تأکید بر بزرگترین نقاط قوت خود)
۶٫ انتظار[۷] (تعیین نتایج مورد انتظار) (Gatto, 2002).
۳٫۱٫ سوالات تحقیق
۱٫ آیا رابطه ای بین خطرپذیری مدیران در مدیریت تغییر موفق با عملکرد وجود دارد؟
۲٫ آیا رابطهای بین داشتن درک و شناخت مناسب مدیران ازخود و کارکنان در مدیریت تغییر موفق با عملکرد کارکنان وجود دارد؟
۳٫ آیارابطهای بین تحلیل دانش عمومی و تخصصی سازمان از سوی مدیران در مدیریت تغییر موفق با عملکرد کارکنان وجود دارد؟
۴٫ آیارابطهای بین نیاز به دانستن و پژوهش و توسعه قبل از تغییر از سوی مدیران در مدیریت تغییر موفق با عملکرد کارکنان وجود دارد؟
۵٫ آیارابطهای بین حرکت با تأکید بر نقاط قوت از طرف مدیران در مدیریت تغییر موفق با عملکرد کارکنان وجود دارد؟
۶٫ آیا رابطهای بین تعیین نتایج مورد انتظار مدیران در مدیریت تغییر موفق با عملکرد کارکنان وجود دارد؟
آخرین نظرات